راه سلامت جامعه از روان سالم می گذرد

راه سلامت جامعه از روان سالم می گذرد



روزنامه اطلاعات در صفحه گزارش به منظور بررسی توصیه های کارشناسان به مناسبت هفته بهداشت روان گزارشی را منتشر کرد و نوشت: بهداشت روان، یکی از قدیمی ترین مباحث پزشکی است، به طوری که بقراط حدود 400 سال قبل از میلاد مسیح عقیده داشته است که بیماری های روانی را باید مانند بیماری های جسمی، درمان کرد.
در گزیده ای از این گزارش که در شماره چهارشنبه 28 مهر 1395 خورشیدی به قلم بیتا مهدوی منتشر شد، آمده است: هفته بهداشت روان منتهی به 30 مهرماه را در حالی می گذرانیم که نزدیک به یک چهارم جمعیت کشور به نوعی دچار اختلال های روانی هستند. کارشناسان معتقدند که این نسبت 23 درصدی با آمارهای جهانی در کشورهای پیشرفته و درحال توسعه تقریبا یکی است و بر این اساس با وضعیت حاد در این مورد روبرو نیستیم و این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است اگر اقدام های عاجلی در مورد پیشگیری از ابتلا به بیماری های روانی صورت نگیرد، تا سال 2030 میلادی شایع ترین بیماری ها در جهان شناخته خواهد شد.

به گفته کارشناسان، هر گاه از اختلال های اعصاب و روان سخن به میان می آید، ناخودآگاه رفتار هایی مانند عصبانی شدن، با خود خندیدن و حرف زدن و با ظاهری ژولیده در خیابان ها بی پروا راه رفتن، در ذهن ها تداعی می شود، درحالی که این اختلالات طیف گسترده ای دارد و از خفیف ترین نوع به صورت عصبانیت و پرخاشگری های مکرر با دوستان، افراد جامعه و اعضای خانواده گرفته تا شدیدترین نوع آن را شامل می شود.

بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی عبارت است از وضع مطلوب و خوب روانی و اجتماعی افراد یک جامعه از طریق برنامه های آموزشی و خدمات پیشگیرانه و فرد متعادل و بهنجار هم کسی است که در چارچوب اخلاق و وجدان و با توجه به معیارهای اجتماعی و شرایط محیطی، انگیزه های خود را به خوبی ارضاء کند.

کارشناسان همچنین معتقدند،بهداشت روان یعنی سازش با فشارهای مکرر روانی زندگی روزانه، سازگاری و ایجاد تعادل و هماهنگی رفتارهای فرد با محیط زندگی، به گونه ای که ضمن حفظ تعادل روانی، در ارتباط با تغییرات و دگرگونی های محیط خویش نیز به تطابقی موثر و سازنده دست یابد.
آنان می گویند، هدف اصلی بهداشت روان پیشگیری از وقوع ناراحتی ها و حفظ سلامت روانی به منظور ایجاد محیط های فردی و اجتماعی سالم و مناسب و همچنین درمان اختلالات جزیی رفتاری است، به طوری که از وقوع بیماری های شدید روانی پیشگیری کند. 
 
** تاریخچه بهداشت روان
بهداشت روان، یکی از قدیمی ترین مباحث پزشکی است، به طوری که بقراط حدود 400 سال قبل از میلاد مسیح عقیده داشته است که بیماری های روانی را باید مانند بیماری های جسمی، درمان کرد.تقریباً از سال 1930 میلادی و بعد از تشکیل نخستین کنگره بین المللی بهداشت روان، این رشته به صورت جزیی از علوم پزشکی درآمد و سازمان های روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی، یکی بعد از دیگری، فعالیت های خود را آغاز کردند.

در سال 1930 میلادی، نخستین کنگره بین المللی بهداشت روان با حضور نمایندگان 50 کشور در واشنگتن تشکیل شد و مشکلات روانی اتباع کشورها و مسایلی از قبیل تاسیس بیمارستان ها، مراکز درمان سرپایی، مراکز کودکان عقب مانده ذهنی و نظایر آن را موردمطالعه قرار داد.

همچنین در سال 1948 میلادی در سومین کنگره بین المللی بهداشت روان که در لندن تشکیل شد، اساس فدراسیون جهانی بهداشت روان، بنیان گذاشته شد و در همان سال به عضویت رسمی سازمان یونسکو و سازمان بهداشت جهانی درآمد و سازمان جهانی بهداشت در ژنو، نقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت روان را به عهده گرفت.از آن تاریخ به بعد، هر سال یک نشست بین المللی و هر 4 سال یک بار، کنگره جهانی بهداشت روان تشکیل می شود.

در کشور ما نیز با این که از زمان محمدبن زکریای رازی و حکیم ابوعلی سینا به بیماران روانی توجه و برای آنان از دستورات دارویی و روش های گوناگونی مانند تلقین استفاده می شده است، به طور رسمی در سال 1336، پخش برنامه های روان شناسی و بهداشت روان از رادیو تهران آغاز شد و در سال 1338 اداره بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری وقت تشکیل شد.

** ضرورت مراجعه به روان شناس و  روانپزشک
دکتر احمد علی نور بالا ـ مشاور وزیر در امور سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مصاحبه با خبر گزاری ایلنا اظهار داشته است: مسایل اجتماعی می تواند زمینه ساز بروز مشکلات روانی در افراد شود، از این رو باید فضایی اجتماعی همراه با امیدواری، نشاط و تنوع پذیری به منظور کاهش میزان بیماری های روانی فراهم آید.

وی با بیان این که عوامل خودکشی در همه جوامع وجود دارد، می گوید: 90 تا 95 درصد علت خودکشی ها مشکلات روانی است و در بروز بیماری های روانی نیز افسردگی بیشترین نقش را دارد. مشاور وزیر بهداشت و درمان در امور سلامت روان، با اشاره به این مطلب که اختلالات شخصیتی، اسکیزوفرنی و سوء مصرف مواد از دیگر عوامل خودکشی است، می افزاید: یکی از عوامل مهم اقدام به خودکشی، احساس درماندگی و نا امیدی در فرد است.
وی با بیان این که در حال حاضر حدود 23 درصد افراد جامعه در سطح کشور دچار نشانگان روانی هستند، یاد آوری می کند: گروه سنی 15 تا 24 سال بیشتر در معرض اقدام به خودکشی قرار دارند و این اقدام در برخی موارد حتی در افراد بالای 65 سال هم به دلیل تنهایی و در افراد مجرد و بیکار هم دیده می شود.

دکتر نوربالا با تاکید بر لزوم مراجعه بیماران با اختلالات روانی به روانپزشک و روانشناس می گوید: در حال حاضر برای سایر بیماری ها ارجاع به پزشک متخصص امری عادی است، اما در ارتباط با بیماران مبتلا به اختلالات روانی، این ارجاع متاسفانه همراه با انگ زدن است که باعث می شود فرد بیمار از مراجعه به پزشک خودداری کند.

** ارتقای سلامت روانی
دکترسید مهدی اردستانی ـ روانپزشک در مورد هفته بهداشت روان به گزارشگر روزنامه اطلاعات می گوید: آمار ابتلا به بیماری های روانی در کشور ما با آمار جهانی آن، تفاوت چندانی ندارد که بر این اساس 20 تا 30 درصد جمعیت کشور ها به نوعی مبتلا به یکی ازانواع بیماری های روانی هستند. منظور از بیماری های روانی نیز امراض شناخته شده است.

به اعتقاد وی، بهداشت روان بحث بیمار و فرد سالم نیست، بلکه ارتقا دادن یکسری از خدمات سلامت و پیشگیری از ابتلا به بیماری ها ی روانی است.

این روانپزشک با اشاره به این مطلب که سلامت انسان یک موضوع کیفی است و اکثریت افراد جامعه علیرغم اینکه بیمار محسوب نمی شوند، باید از نظر سلامت در رفاه باشند می گوید: ارتقای سلامت روانی افراد جامعه باید جزو سیاست های کلی کشور باشد و برای تربیت نیروی انسانی و خدمات مورد نیاز بیماران، باید بودجه مناسبی اختصاص داده شود.

وی می افزاید: ارتقای بهداشت روان را سازمان هایی به جز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم می توانند انجام دهند. به عنوان مثال، مسئولان وزارت آموزش و پرورش می توانند برای ارتقای سلامت روان دانش آموزان، برنامه بیمار یابی آنان را در مدارس اجرا کنند و برای افراد سالم هم این امکان را به وجود آورند که با فراگیری مهارت های زندگی و افزایش اعتماد به نفس، بتوانند از ابتلای افراد به مشکلات روانی، پیشگیری کنند. همه اینها مستلزم این است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش بتوانند از متخصصیان و متولیان بهداشت روانی درخواست کمک داشته باشند.

دکتر اردستانی با بیان این مطلب تا زمانی که بهداشت روان در اولویت اول بخش سلامت کشور نباشد، نمی توان کاری برای ارتقای آن انجام داد، یاد آوری می کند: این کار با رایزنی با کارشناسان واطلاع رسانی از طریق آنان و همچنین با انجام نشست های علمی، می تواند انجام شود.

وی یاد آوری می کند: ما در بحث بهداشت و درمان با مشکلاتی مانند کمبود تخت های روانپزشکی روبرو هستیم که درمان بیماران را دچار مشکل می کند. مساله دیگر، بیمه ها است که متاسفانه پوشش کافی درمانی را به بیماران روانی ارائه نمی دهند و حتی بیمه های خصوصی هم بعضی از بیماری های اعصاب و روان را تحت پوشش نمی گیرند و این مشکلات مداوای بیماران را با مسائل زیادی روبرو می کند.

** سلامت به جای بهداشت روان!!
دکتر سید مهدی حسن زاده ـ روانپزشک در مورد هفته بهداشت روان به گزارشگر روزنامه اطلاعات می گوید: به جای اصطلاح بهداشت روان باید از «سلامت روان» استفاده کرد که به معنای حال خوب داشتن است یعنی شخص توانایی های خود را تشخیص می دهد و می تواند با استرس های زندگی کنار بیاید و با جامعه، تعامل درستی داشته باشد.
وی با بیان این مطلب که حدود 25 درصد افراد هر جامعه از مشکلات عدم سلامت روان رنج می برند، می افزاید: نا آگاهی های عمومی وعدم شناخت مردم از این بیماری و انگ بودن ابتلا به بیماری های اعصاب و روان، از مهم ترین موانع مراجعه بیماران به روانپزشکان است.

دکتر حسن زاده یاد آوری می کند: روانپزشکان بیشتر روی اختلالات روان کار می کنند و هر چه زودتر این بیماری ها تشخیص داده شود، درمان آنها هم موفقیت آمیزتر است. از این رو آگاهی دادن در مورد این بیماری ها اهمیت خاصی دارد وخیلی مهم است که بیماران به موقع برای درمان مراجعه کنند.

وی همچنین می گوید: نباید از واژه بیماری های اعصاب و روان استفاده کرد، زیرا علت بیماری های جسمی شناخته شده است و به عنوان مثال عامل بیماری حصبه باکتری شناخته شده «تایفوید فیور» است، در حالی که در اختلال های روانی علت آن ها شناخته شده نیست و از این رو باید از واژه اختلالات روانی استفاده شود.
میگنا: اما یک روان شناس پاسخ دکتر حسن زاده را اینگونه داده است: (مراجعه به لینک زیر)
بهتر است بگوئیم هفته بهداشت روان نه هفته سلامت روان!

** علایم اختلالات روانی
دکتر حسن زاده در مورد علائم ابتلا به اختلالات روان می گوید:این علایم عبارتنداز غمگینی طولانی مدت،اگر فرد چند روز خیلی شاد و چند روز غمگین باشد و یا نوسانات خلق و خوداشته باشد، احساس نگرانی های زیاد، کاهش زمان خواب،خورد و خوراک و یا تمایل جنسی، عدم تحمل مسایل ومشکلات روزمره، اندیشیدن به خودکشی، درد های جسمی، خستگی و بی حالی، کنارگیری از جمع، یاس و نا امیدی و انواع اختلال های اضطرابی مانند احساس ترس های مختلف، وسواس خود بیمار انگاری، اعتیاد، اختلال های دوقطبی، افسردگی، آلزایمر،خودکشی، اختلالات خواب، اختلالات جنسی و درد های بدون دلیل جسمی.

به طور کلی اگر فکر و خیال شما را رها نمی کند، بدون توجیه پزشکی قادر به انجام کار های روزمره خود نیستید، مدام به درمانگاه ها و پزشکان مراجعه می کنید آزمایش های پزشکی و «سی تی اسکن» و «ام. آر. آی» انجام می دهید و در نهایت پزشک به این نتیجه می رسد که مشکل جسمی ندارید، دچار اختلال های روانی شده اید.

وی در مورد علایم اختلالات روانی در کودکان یاد آوری می کند: در کودکان علایمی مانند افت تحصیلی، نرفتن به مدرسه، خواب های وحشتناک، بیش فعالی وعقب ماندگی های ذهنی، هشدار دهنده است.

دکتر حسن زاده با اشاره به این مطلب که ارتقای سلامت روان با همکاری سازمان های مختلف کشوری میسر است و محدود به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیست، می گوید: ارتقای سلامت روان در جامعه باعث افزایش تولید ملی، به دست آوردن نتایج بهتر تحصیلی و کاهش میزان جرم و جنایت در جامعه می شود.

وی می افزاید: متخصصان سلامت روان بهترین راه کاهش جرم و جنایت در جامعه را، کاهش آمار زندانیان،کاهش اعدام های ناشی از قاچاق مواد مخدر، ارتقای سلامت روان، بهبود وضع معیشت مردم، بهبود کیفیت زندگی ، افزایش طول عمر، بهبود زندگی های خانوادگی، کاهش آمار طلاق، اعتیاد، خود کشی و سرقت می دانند. به طور کلی سلامت روان، ملغمه ای است از عوامل معنوی، زیستی، روانی و اجتماعی که کاستی در هر کدام از آنها، می تواند به اختلال در سلامت روان بیانجامد واز این رو از مسئولان انتظار می رود بهداشت روان را جدی تر بگیرند و آن را ارتقا دهند.

** اصول بهداشت روان
به گفته روان شناسان و روان پزشکان، اجرای توصیه های زیر می تواند به ارتقای سلامت روانی جامعه کمک کند:

*احترام گذاشتن به شخصیت خود و دیگران
احترام گذاشتن به شخصیت خود و دیگران یعنی این که یک شخص خود را دوست بدارد و به دیگران هم احترام بگذارد. فرد سالم احساس می کند که افراد جامعه او را مورد پذیرش قرار می دهند و او نیز با نظر موافق به آنها می نگرد.

*روبرو شدن با واقعیت های اجتماعی و زندگی
روبرو شدن با واقعیت های اجتــماعـی و زنــدگی از اصول مهم بهداشت روان محسوب می شود. شخص باید خود را آن گونه که هست، قبول کند، زیرا کشمکش و عدم قبول واقعیات در اغلب موارد موجب بروز اختلال های روانی می شود.

*دانستن و ارزش دادن به نیازهای اولیه انسان
بهداشت روان مستلزم دانستن و ارزش دادن به نیازهای اولیه انسان است، زیرا تامین نیازهای جسمانی و روانی افراد، بسیار مهم است.

*مقابله با مشکلات عاطفی
مشکلات عاطفی جزیی از زندگی انسان محسوب می شود و سلامت روانی به نحوه برخورد با این مشکلات و یافتن بهترین راه حل برای غلبه بر آنها بستگی دارد. بهداشت روان قوانین مربوط به سلامت عاطفی و روانی را در بر می گیرد.

*به دست آوردن رضایت از زندگی
به دست آوردن رضایت از زندگی برای بهداشت روان، ضروری است. رضایت ممکن است از احساس برتری و پیشرفت، از رسیدن به نیاز و آرزوهای شخصی، مقابله با مشکلات و ناملایمات و موارد دیگر به دست آید. احساس رضایت از زندگی، پشتوانه قوی و نیرومندی برای مقابله با مشکلات است.

*احساس امنیت
احساس امنیت یکی دیگر از نیازهای اساسی انسان است. آدمی وقتی احساس عدم امنیت کند، تنش و نگرانی وجودش را در بر می گیرد و او را آزار می دهد، بی اعتمادی دوستان به یکدیگر، یکی از تهدیدهایی است که سلامت روان انسان را به خطر می اندازد.
-

نظرات کاربران