مطمئن هستم که لااقل یکبار با فردی مغرور (متکبر) رو در رو شدهاید. آنهایی که فقط درباره خودشان حرف میزنند و فکر میکنند از بقیه بهترند.
غرور که به آن تکبر هم میگویند، نشاندهنده فخرفروشی بسار زیاد است. به ویژه، از دست دادن مواجهه با واقعیت و اغراق در شایستگی یا توانایی خود. غرور با عدم تواضع و محبت نسبت به خود نیز همراه است. کودکانی که در یک خانواده مغرور بزرگ میشوند، ممکن است خودشان هم مغرور شوند.
البته غرور با اعتماد به نفس فرق دارد. غرور ممکن است با بیاعتمادی و دلواپسی همراه باشد اما اعتماد به نفس با بررسی و اصلاح ضعفهای خود ارتباط دارد.
شخص متکبر یا مغرور میتواند بهعنوان فردی تعریف شود که بهگونهای عمل میکند که انگار برتر، ارزشمندتر یا مهمتر از دیگران است و دیگران را دستکم میگیرد. همچنین فرد مغرور انتظار دارد بهخاطر ویژگیهای خاص و دستاوردهای بزرگش، مورد تحسین و احترام باشد. غرور در روانشناسی دلالت بر میل به سلطه و اعتماد مفرط به تواناییهای خود و خود را شایستهی موفقیت دیدن دارد.
غرورر عموماً بهعنوان یک مکانیسم جبرانی برای عدم ایمنی زیاد و اعتماد به نفس عمل میکند. در حالی که هر کسی میتواند در هر زمان خاصی در زندگی خود از روی خودبینی رفتار کند، این صفت اغلب یک الگوی پایدار برای زندگی است. این ویژگی شخصیتی، صفتی است که در کودکی ایجاد میشود. اصلاح این صفت شخصیتی، دشوار و حتی غیرممکن است.
مانند تمامی صفات شخصیتی، غرور میتواند کم و بیش به راحتی اکتساب شود. فرد میتواند کم و بیش برونگرا و یا کم و بیش مسئول باشد؛ انتهای طیف غرور، اختلال شخصیت خودشیفته قرار دارد.
خودشیفتگی عبارتی روانشناختی برای غرور در روانشناسی است و دو نوع خودشیفتگی آسیبپذیر و خودبزرگبین وجود دارد.
مطالعه مقاله اختلال شخصیت خودشیفته کلیک کنید.
ازدواج با شخصیت خودشیفته کلیک کنید.
برای شناخت اختلال شخصیت خودشیفته (نارسیسیسم) در تست MMPI-2 شرکت کنید.
هیچ علت واحدی برای غرور در روانشناسی وجود ندارد. در برخی موارد، فرد ممکن است متکبر یا مغرور شود زیرا تجارب خاصی در زندگی داشته است؛ اما در برخی موارد هیچ دلیل روانشناختی وجود ندارد که بتواند آن را تبیین کند.
در بسیاری موارد، فرد مغرور میشود زیرا با برنامهریزی و مدیریتگری توانسته است دستاوردهایی بهدست آورد که دستیابی به آن برای دیگران دشوار است. انجام کاری فوقالعاده که تقریباً هیچکس نمیتواند به آن دست یابد حس خودارزشمندیمان را تحریک میکند، که گاهی تا جایی میرسد که دیگران را کم اهمیت میشماریم.
به همین دلیل است که ما همواره خود را بهطور ناهشیار با دیگران مقایسه میکنیم تا پیشرفتهایی را که در امورات مهم کسب کردهایم، اندازهگیری نماییم.
غرور بهعنوان مکانیسمی دفاعی عمل میکند. راهی برای حفاظت از عزت نفس و خودارزشمندی ما است. راهی برای مخفی کردن و جبران عدم ایمنی، حقارت و فقدان اعتماد به نفس است.
غرور به ما کمک میکند تا قبل از اینکه دیگران ما را طرد کنند، آنها را طرد کنیم. این راهی است برای ممانعت از آسیب دیگران به ما. لذا بسیار رایج است که نسبت به افراد غریبه، بدون ترس از طرد، متکبرانه رفتار کنیم.
اگر از لحاظ هیجانی ناایمن باشیم، برتر نشان دادن خود نسبت به دیگران یا به رخ کشیدن ویژگیها و دستاوردهایمان کمک خواهد کرد که در کوتاهمدت احساس بهتری داشته باشیم. هرچند این روش، راهبرد بلندمدت موثری نیست، آن هم به چند دلیل:
وقتی تنها هستیم، باز هم احساس عدم ایمنی میکنیم.
هیچ کس دوست ندارد در کنار فرد مغرور باشد، لذا مردم از شما دوری میکنند و باعث میشود احساس بدتر و بدتری داشته باشید.
ممکن است مردم شما را طرد نکنند، اما شما روابط صمیمانهای نخواهید داشت و حتی ممکن است روابط شما منجر به افسردگی گردد.
غرور باعث میشود افراد به چگونگی تفکر دیگران درباره خود اهمیت بسیاری بدهند. آنها به تایید دیگران وابسته هستند. گاهی افراد، متکبرانه رفتار میکنند تا توجهی که نمیتوانند بهنحو دیگر بهدست آورند را کسب کنند.
این امر برای افرادی صدق میکند که با متکبر بودن، توجه زیادی در گذشته دریافت کردهاند و لذا انجام این کار را ادامه میدهند. در این موارد، وقتی آنها دیگر توجه دریافت نمیکنند، این نوع رفتار را متوقف میسازند.
فرد مغرور چگونه است؟: در زیر، ویژگیهای اصلی افراد مغرور را شرح میدهیم. همه این ویژگیها یا علایم، همواره همزمان وجود ندارند. میزان غرور در روانشناسی متفاوت است و میتواند مثل هر صفت شخصیتی دیگری، کم و زیاد داشته باشد.
یک مشخصهی افراد مغرور این است که دائماً درصدد تحسین دیگران با نشان دادن آنچه بهدست آوردهاند، میباشند. آنها نسبت به کسانی که تحسینشان میکنند، حس دوست داشتن زیادی دارند؛ اما از کسانی که نسبت به آنها بیتفاوتند، متنفرند.
موضوع مورد علاقهشان صحبت درباره خودشان است، آنچه انجام دادهاند، آنچه خریدهاند و آنچه برایش رخ داده است. آنها همیشه دوست دارند مرکز توجه باشند. آنها دوست دارند در هر جمعی توجه جلب کنند. کل بحثها پیرامون خودشان میچرخد. اگر کسی درباره فرد دیگری شروع به صحبت کند، فوراً سعی میکنند توجه جمع را حتی با پریدن در حرفهای طرف مقابل، به سمت خود بازگردانند.
معمولاً وقتی افراد مغرور و متکبر را ملاقات میکنید، جذاب هستند. برونگرایی و قدرت نفوذ آنها فریبدهنده است، اما این حالت مدت زیادی طول نمیکشد، زیرا در پس این جذابیت، فقدان همدلی، خودخواهی، تحقیر و خشم وجود دارد.
آنها معمولا بلند صحبت میکنند، یکدنده هستند، به روشی لباس میپوشند یا آرایش میکنند که جلبتوجه کند. در این حالت آنها ناایمنیهایشان را پشت رفتارهایی که قدرتشان را نشان میدهد، مخفی میکنند.
غرور و تکبر، افراد را از یکدیگر دور و جدا میسازد. چون مردم نه تنها افرادی را که فکر میکنند ارزشمندتر از دیگران هستند، دوست ندارند، بلکه این افراد اغلب فکر میکنند نیازی به کسی ندارند و خودشان کافی هستند.
اگرچه حقیقت این است که انزوا در بلندمدت ما را بسیار مضطرب و پریشان میکند.
افراد مغرور هرکاری که انجام میدهند را عالی میدانند. آنها هرگز اشتباه نمیکنند و همیشه توجیهی برای اشتباهاتشان پیدا میکنند: «من سروقت اطلاعات دریافت نکردم»، «بهخوبی توضیح داده نشده بود».
اگر انتقاد بشنوند، بهطور دفاعی عمل میکنند و حتی به آنچه گفته میشود، گوش نمیدهند.
از نظر افراد مغرور، آنها هیچ کار اشتباهی انجام نمیدهند. آنها تقاضای بخشش و عذرخواهی هم نمیکنند. از نظر آنها مشکل در طرف مقابل است.
افراد مغرور سریعاً از دیگران انتقاد میکنند، بر اشتباهات و ضعفهای دیگر افراد که استانداردهای بالای آنها را برآورده نمیکنند تاکید دارند. آنها نیاز دارند که اشتباهات دیگران را اصلاح کنند و حتی باعث میشوند دیگران نتوانند ضعفهای خود را برجسته سازند.
افراد مغرور تنها با افرادی صحبت میکنند که فکر میکنند مورد توجه آنها هستند.
بهنظر منطقی میرسد که فکر کنیم داشتن عزت نفس بالا میتواند رفتار متکبرانه (مغرورانه) را فراخواند. این غرورر و اعتماد به نفس بخشی از یک طیف هستند، یعنی اگر من عزت نفس کافی داشته باشم و بیشتر و بیشتر پرورش یابد، به حدی میرسد که میتوانم تبدیل به فرد مغروری شوم. هرچند همیشه اینطور نیست.
همانطور که دیدیم فرد مغرور ناایمنی زیادی در خود داشته و فاقد عزت نفس است. لذا غرور در روانشناسی مخالف با عزت نفس خوب است. اگر فردی با عزت نفس پایین برای افزایش آن وارد درمان شود، تبدیل به فرد مغروری نخواهد شد. درعوض، تبدیل به فردی میشود که به مهارتها و فضایل خود باور دارد، اما ضعفهایش را نیز میشناسد و برای جبران آنها به روش سالم عمل میکند.
رفتارهای متکبرانه و غرور میتواند علیرغم ویژگی منفی به برخی افراد سود برساند.
افراد مغرور خشم خود را بروز میدهند: غرور بهطور مثبت با بروز خشم پیوند دارد. این امر گاهی به تهدید مرتبط است که با موفقیت ارتباط دارد.
افراد مغرور سرسخت هستند: محققان دریافتهاند افرادی که توسط ناظران و همسالان خود، مغرور ارزیابی میشوند، در توافقپذیری (شخصیت) نمره بسیار پایینی میگیرند. بهعبارت دیگر، آنها افراد سرسختی هستند و افراد از سروکار داشتن با شخص سرسخت اجتناب میکنند و درواقع این کار عامل مثبتی برای افراد مغرور است.
افراد مغرور سلطه دارند: سلطه میتواند مزایای زیادی داشته باشد. این افراد از نظر اجتماعی باور دارند که برتر از دیگرانند، و گاهی این امر میتواند از لحاظ اجتماعی مفید باشد.
افراد مغرور به افراد دیگر حمله میکنند: تا کنون سعی کردهاید درباره مسئلهای با فردی بحث کنید و ناگهان فرد مقابل به خودش بگیرد؟ ترسناک است درست میگویم؟ خب این کار به فرد مغرور قدرت میبخشد، درحالیکه فرد دیگر عقبنشینی میکند.
اگر آنها حرف ناخوشایندی به شما زدند، به آنها بگویید. آن را سربسته نگه ندارید. بهنظر میرسد آنها به حدی به خودشان توجه میکنند که حتی آسیبی که میتوانند به دیگران بزنند را تشخیص نمیدهند.
به او گوشزد کنید که آنچه میگوید، نظر خودش است و دیگران ممکن است دیدگاه خودشان را داشته باشند و نظر او حقیقت مطلق نیست.
او صحبت دیگران را قطع میکند و فقط درباره خودش حرف میزند؛ به او بگویید: «ببخش که حرفت را قطع میکنم، اما دوست دارم چیزی را به تو بگویم.»
اگر حرف مغرورانهای زد، از اینکه به او بگویید نترسید؛ بلکه بدون حملهگری به او بفهمانید که نیتش این نبوده است (حتی اگر بوده باشد): «بهنظر کمی متکبرانه (مغرورانه) میرسد» یا «مطمئنم نمیخواستی آنقدر متکبرانه بهنظر برسی، اینطور نیست؟»، «فهمیدی که چقدر متکبرانه بهنظر میرسی؟».
با فرد مغرور همدلی و شکیبایی داشته باشید، زیرا آنها واقعاً نمیدانند که چگونه به روش دیگری عمل کنند.
بعد از خواندن این مطالب، آیا فکر میکنید فردی مغرور هستید؟ تشخیص این امر، گامی اساسی رو به جلو است.
چون کار مهمی انجام ندادهاید به این معنی نیست که بهتر از کس دیگری نیستید. شما نیز مثل هر کس دیگری ضعفهای خودتان را دارید و این شما را تبدیل به آدم بدی نمیکند. گاهی فهم ضعفهایمان ترسناک است، زیرا احساس آسیبپذیری میکنیم و این عادی است. اما اگر آنها را در نیابیم و با آنها مقابله نکنیم، تنها و منزوی شده و کسی نخواهد بود که رویش حساب کنیم.
بفهمید و بپذیرید که دیگران دیدگاههای خودشان را دارند که میتواند بسیار متفاوت از دیدگاههای شما باشد. هیچ کس حقیقت مطلق را نمیگوید. داشتن عقاید متفاوت میتواند بسیار ارزشمند باشد. دیگران را بهخاطر اینکه متفاوت از شما فکر میکنند، خوار نشمارید. به آنچه میگویند گوش دهید، ممکن است شما را غافلگیر کنند.
عزت نفستان را پرورش دهید. شما نیازی ندارید که دیگران را سرزنش کنید و بر آنها مسلط شوید تا احساس اعتبار کنید. ما همگی ارزشمند هستیم.