مقالات روانشناسی

ازدواج با شخصیت خودشیفته (نارسیسیسم)

1

ازدواج با شخصیت خودشیفته (نارسیسیسم)

ازدواج با شخصیت خود شیفته (نارسیسیسم) مانند زندگی و ازدواج با دیگر اختلالات شخصیت می‌تواند به جای خوشبختی برای شما فلاکت به بار بیاورد. پس از ازدواج با شخصیت خود شیفته متوجه می‌شوید که معنای به اشتراک گذاشتن و یکی بودن تنها یک مفهوم یک طرفه از جانب شماست و همسر خودشیفته شما نمی‌تواند کسی جز خودش را دوست بدارد. او حتی موفقیت‌ها و مهارت‌های شما را نیز به خودش نسبت می‌دهد. پس ازازدواج با شخصیت خود شیفته متوجه می‌شوید دیگر چیزی از خود ندارید و همه اعتماد به نفستان تخریب شده است. افراد زیادی در دام محبت‌های شخصیت خود شیفته در شروع رابطه می‌افتند. اگر به دنبال خودآزارگری نیستید لازم است پیش از ازدواج از آینده ای که در انتظارتان است اطلاع کسب کنید  حتما از مشاوره ازدواج راهنمایی بگیرید. 

مشکلات ازدواج با افراد خودشیفته

  • او همیشه شرایط را تعریف می کند .
  • شما با مجموعه ای از استانداردهای دوگانه زندگی خواهید کرد .
  • به شما گوش نمی شود .
  • او هرگز درگیری را برطرف نمی کند .
  • او بندرت احساسات شما را در نظر می گیرد . و این کار را فقط در صورتی انجام می دهد که احساسات شما
  • برای او نفعی داشته باشد .
  • در ازدواج ب افراد خودشیفته ، او هرگز عذرخواهی نخواهد کرد .
  • آن چه بیشتر از همه برای او مهم خواهد بود این است که دیگران در مورد او چگونه فکر کنند .
  • او تمام روزهای تولد و تعطیلات شما را خراب می کند (احتمالاً به این دلیل است که او باید همه چیز را برای
  • خودش درست کند . )
  • هیچ ارتباط متقابل ، همکاری و همدلی وجود نخواهد داشت .
  • در ازدواج با افراد خودشیفته ، شما هرگز برنده نخواهید شد .
  • او تمایل دارد شما را به عنوان یک وسیله برای خودش ، در نظر بگیرد .
  • او شرم و خشم خود را بر سر شما خالی می کند . زیرا فکر می کند حق این کار را دارد .
  • مکالمات ساده به چالش های دیوانه کننده تبدیل می شوند .
  • در ازدواج با افراد خودشیفته ، شما خود را از دست خواهید داد ، زیرا به شما آموزش داده می شود که فقط روی
  • احساسات و واکنش های او تمرکز کنید.
  • درمان خاموش را تجربه خواهید کرد .
  • در ازدواج با افراد خودشیفته ، روابط شما در چرخه می چرخد : انتظار – امید – صدمه زدن – عصبانی شدن –
  • بخشش – فراموش کردن – و تکرار دوباره .
  • او شما را به خاطر تمام مشکلات موجود در رابطه سرزنش می کند .
  • خود را سرزنش خواهید کرد .
  • او از نقاط ضعف شما در برابر شما استفاده خواهد کرد .
  • او سهم خود را از مسئولیت های خانگی انجام نمی دهد .
  • او می آید و می رود همانطور که می خواهد زندگی می کند و به نیازهای شما ، اهمیت نمی دهد .
  • در ازدواج با افراد خودشیفته ، هنگامی که شما سعی می کنید پاسخگو باشید ، با عصبانیت با شما برخورد می کند .
  • او مستقیماً به سوالات پاسخ نخواهد داد ، زیرا دلیلی نمی بیند که افکار و دلایل خود را برای کسی توضیح دهد .
  • او هرگز از شما در مورد روزتان سوال نخواهد کرد . او هرگز نگران چیزهایی نیست که به شما مربوط می شود .
  • (مگر اینکه این چیزی باشد که به او نیز ارتباط داشته باشد .)
  • احساس می کنید گیر کرده اید و قادر به ترک او نیستید .
  • شما او را از دست خواهید داد و همیشه منتظر او خواهید بود .
  • در ازدواج با افراد خودشیفته ، او رفتارهای بد خود را به شما نشان می دهد و شما نیات نیک خود را بر او تحمیل خواهید کرد .
  • در ازدواج با افراد خودشیفته ، تمام این تجربه ها برای شما تروما خواهد بود ، زیرا این یک خشونت بین فردی است .
  • شما شروع به احساس دیوانگی خواهید کرد . سپس با گذشت زمان ، احساس بی حسی می کنید .

در ازدواج با افراد خوشیفته ، احساس نمی کنید که دوست داشتنی هستید

در ارتباط بودن با کسی که نیازهای شما را برطرف نمی کند می تواند بسیار گیج کننده باشد . افراد خودشیفته ، اغلب به طور مداوم احساسات ، خواسته ها و نیازهای شما را نادیده می گیرند ، عزل می کنند و توضیح می دهند ، از شما شکایت می کنند ، زمانی که کاری را که او می خواهد انجام نمی دهید . همچنین در ازدواج با افراد خودشیفته ، احساس امنیت ، مراقبت ، و یا حتی شنیده شدن و در نظر گرفته شدن ، ندارید . در ازدواج با افراد خودشیفته ، فشار برای مطابقت با “معیارها” و خواسته های او می تواند شدید باشد . شرکاء ممکن است فشار و ناراحتی زیادی را تحمل کنند تا حرف ها و رفتارشان به گونه ای باشد که تنها موجب رضایت همسرشان شود .

عواقب ازدواج با افراد خودشیفته

فشار برای کمال یا انجام کارهای “صحیح” در ازدواج با افراد خوشیفته ، می تواند منجر به احساس افسردگی ، سردرگمی ، اعتماد به نفس پایین ، اضطراب ، ترس از اشتباه کردن ، انرژی کم ، و یا سرخوردگی و غیره شود . شرکایی که اعتماد به نفس خود را بر اساس نظرات شخص دیگر پایه گذاری می کنند ، خود را در یک گزاره بسیار آسیب پذیر قرار می دهند ، اما هنگامی که شما با یک شخص خودشیفته ازدواج کرده اید ، این ویران کننده است . هنگامی که شریک زندگی خود به نظر خوب می رسد ، احساس امنیت بیشتری می کنید . اما این احساس ، حس نیاز و وابستگی شما به همسرتان است . و دلیل آن کمبود اعتماد به نفش شما در ازدواج با افراد خودشیفته است . شریک narcissistic تلاش می کند تا شریک زندگی خود را از طریق انتقاد مداوم ، مطالبات غیرممکن ، خودداری از محبت و عشق ، توهین و غیره تحت فشار قرار دهد .

ازدواج در بهترین شرایط ممکن است چالش برانگیز باشد و اگر یکی از شرکا با یک وضعیت سلامت روان درگیر باشد ، پیچیدگی زندگی شما در کنار هم ، افزایش می یابد .

هر کسی تقریباً دارای ویژگی خودشیفتگی است . خودشیفتگی طیف وسیعی از شدت دارد . ازدواج با افراد خودشیفته ، یک وضعیت جدی است . “رافی بیلک ، مددکار بالینی دارای مجوز در مرکز درمانی بالتیمور ، توضیح می دهد : «معدودی از افراد می توانند با شخصی که دارای این مشکل است ، زندگی کنند . بنابراین ، قبل از تصمیم گیری در مورد آن چه باید بکنید ، بسیار مهم است که شما در مورد اینکه همسرتان خودشیفته است یا خیر ، مطمئن شوید . اولین قدم این است که پیش از ازدواج به یک مشاوره ازدواج مراجعه کنید . و اگر بعد از ازدواج متوجه نشانه های خودشیفتگی در همسر خود شده اید ، حتما و در اولین قدم به یک مشاوره زوجین مراجعه کنید .

در ازدواج با افراد خودشیفته ، چه باید کرد ؟

مرزها را مشخص کنید

در ازدواج با افراد خودشیفته ، افراد مبتلا به NPD یا خودشیفتگی ، به شدت نیاز به کنترل دارند ، و گرایش دارند رفتار خود را توجیه کنند . هر چقدر هم که هزینه بر و مضر برای دیگران باشد . یادگیری تعیین مرزها در ازدواج با افراد خودشیفته ، مهم است . زیرا ممکن است مذاکره منصفانه و موثر نباشد . اگر با این اشخاص مشاجره کنید ، به آن ها این امکان را می دهید که آن قدر بهانه بیاورند تا نظرشان را ثابت کنند . به سادگی به آن ها بگویید که چه مرزهایی دارند و حق عبور از مرزهای شما را ندارند . افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ، دوست دارند درگیر شوند ، و اگر این کار را متوقف کنید ، این رفتار آن ها را مختل می کند و این اختلال بیشتر خود را نشان می دهد .
مشاجره با فرد خودشیفته را رها کنید .

در حین درگیری ، زمان برای آرام شدن داشته باشید و در حالی که به تلاش همسرتان برای بازگرداندن شما به درگیری ، پاسخ نمی دهید ، به آن ها بگویید در صورت آماده شدن با او ، صبحت خواهید کرد . در ازدواج با افراد خودشیفته ، باید تعادل را مجدداً برقرار کنید و هرگز توانایی خود را برای کنترل اوضاع به خطر نیاندازید . یک درمانگر واجد شرایط نیز کمک بگیرید .

آیا باید ازدواج خود را ترک کنید ؟

اگر تصمیم گرفتید وقت آن است که ازدواج خود را ترک کنید ، مهم است که با احتیاط عمل کنید . اگر قصد ترک ازدواج با افراد خودشیفته را دارید ، اولین کاری که انجام می دهید باید این باشد که در مناطقی از زندگی خود ، جایی که همسر خودشیفته شما ، جای می گیرد ، نگاه کنید . آیا شما وابسته مالی هستید؟ آیا به عنوان یک سیستم پشتیبانی نیاز به اتصال مجدد با خانواده و دوستان تان دارید ؟ آیا شما نیاز به مراقبت بهتر از خود دارید تا بتوانید انرژی لازم را برای ترک ازدواج داشته باشید ؟ نگاهی به جایی که همسر خودشیفته شما در زندگی شما اشغال کرده است ، کمک می کند تا آن را با افراد و فعالیت های سالم ، سالم تر کنید .

مهم نیست که چه روشی را برای تصمیم گیری در نظر بگیرید ، پیمایش هر نوع رابطه با شخصی که مبتلا به NPD است ، نیاز به حمایت از جامعه و مراقبت از خود دارد . و اگر همسر خودشیفته شما به هر طریقی به دنبال سوءاستفاده است ، ممکن است وقت آن باشد که ارزیابی کنید ماندن یا نبودن در ازدواج انتخاب سالم برای شماست .

خودشیفتگان فاقد همدلی عاطفی هستند .

عدم همدلی عاطفی در ازدواج با افراد خودشیفته ، بدان معنی است که خودشیفتگان وقتی به شما آسیب می رسانند ، احساس بدی نمی کنند . آن ها حتی ممکن است متوجه واکنش شما نشوند . اگر کاری را انجام دهید ، بعید است که آن ها از شما ، حمایت کنند . اگر شکایت کنید ، آن ها مسئولیت خود را انکار خواهند کرد یا شما را سرزنش می کنند .

این بدان معنی است که بسیار محتمل است که در طول رابطه ، آن ها مرتباً به طور اتفاقی و یا به طور هدفمند ، به احساسات شما آسیب برسانند . شما باید برای این امر آماده باشید زیرا این یک بخش اجتناب ناپذیر است .

خودشیفتگان فاقد توانایی دیدن واقع بینانه خود و سایر افراد هستند.

خودشیفتگان فاقد “روابط کامل با شی” هستند : “روابط کامل با شی” توانایی دیدن همزمان هم خصوصیات خوب و هم بد فرد را دارد و هم می پذیرد که هر دو وجود دارند . این ظرفیت به طور معمول در دوران کودکی از طریق کپی کردن از والدین و مهمتر از همه ، از طریق مشاهده واقع بینانه و پذیرفته شده و دوست داشتن برای شخصی که شما توسط والدین خود دارید ، علی رغم نواقص شما ایجاد می شود . اگر فرد مبتلا به NPD به اندازه کافی انگیزه داشته و روان درمانی مناسبی داشته باشد ، می توان این ظرفیت را بعداً به دست آورد .

در ازدواج با افراد خودشیفته ، بدون “روابط کامل با شی” ، خودشیفتگان میان دو دیدگاه افراطی نسبت به خود و افراد دیگر جابجا می شوند :

خاص ، کامل ، قادر مطلق ، و دارای حق (همه چیز خوب)

زباله های بی ارزش ، عیب و نقص (همه چیز بد)معنی این برای شما ، همسر آن ها ، این است که آن ها نمی توانند شما را به روشی واقع بینانه و با ثبات ببینند . شما نیز “خاص” یا “بی ارزش” هستید . خودشیفتگان بسته به نوع احساس آن ها در لحظه ، می توانند به سرعت بین این دو دیدگاه جایگزین نسبت به شما ، جابه جا شوند .

این ربطی به شما ندارد . در اوایل رابطه ، احتمالاً آن ها شما را بی نقص ، بی عیب و خاص (همه چیز خوب) می دانند . سپس ، از آن جا که آن ها شما را می شناسند و عیوب و نواقصی را که همه ما داریم و تفاوت هایی که می توانید با همسر خود داشته باشید را می بینند ، به احتمال زیاد به صورت اغراق آمیز شما را پر از عیب و نقص (همه بد) بدانند .

خوشبختی موقتی است .

این فقدان “روابط کامل با شی” در طول رابطه بر اساس لحظه به لحظه ، نقش دارد . ازدواج با افراد خود شیفته ، شما را در معرض اختلال غیرمنتظره بودن آسیب پذیری ، قرار می دهد . زیرا خودشیفتگان بسیار حساس هستند و قادر نیستند وقتی احساس خشم ، صدمه ، ترس یا ناامیدی می کنند ، تصویری پایدار و مثبت از شما را در ذهن خود حفظ کنند .

در اصل ، ازدواج با افراد خودشیفته ، بدان معنی است که لحظه ای که همسر خودشیفته شما احساس منفی می کند ، ارتباط مثبت بین شما را مختل می کند و همه چیز مثبت از پنجره خارج می شود . کل تاریخ مثبت شما با همسرتان و هر آن چه که تا به حال برای او انجام داده اید ، اکنون کاملاً از آگاهی آنها خارج است . همسر شما در لحظه عاشقانه شما را دوست دارد و زمانی که دچار احساسات منفی می شود ، چه دلیل آن شما باشید و چه نباشید ، در لحظه ای می تواند از شما متنفر شود .

با افراد خودشیفته چه کنیم ؟

صدایش کنید .

اکثر خودشیفتگان ، به خودشیفتگی خود افتخار می کنند و آن را جنبه مثبت شخصیت خود می دانند . تلاش کنید بدون لحن طعنه آمیز و دوستانه ، در زمانی که احساس می کنید همسرتان ، خودشیفتگی می کند و طبیعی نیست ، به او گوشزد کنید که این رفتار درست نیست و نباید خودشیفته عمل کند .

چرخه سوء استفاده از خودشیفتگی شامل چهار مرحله است :

  • احساس تهدید
  • سوء استفاده از دیگران
  • قربانی شدن
  • احساس قدرت داشتن


یادگیری ویژگی های شناسایی هر مرحله ، به فرد اجازه می دهد چرخه را متوقف کند. در یک ازدواج با افراد خودشیفته ، به همسر خود کمک کنید تا در مورد این مراحل اطلاعات کسب کند و راه های مقابله با آن ها را ، به کمک یک روانشناس ، به کارگیرد تا بتواند بر خودشیفتگی خود ، غلبه کند .

تاکتیک های سوء استفاده را تشخیص دهید.

خوشبختانه ، خودشیفتگان موجوداتی عادی هستند ، به همین دلیل وقتی که یک تاکتیک سوءاستفاده را پیدا کرده اند که کارآمد است ، تکرار می می کنند. هفت روش وجود دارد که فرد مورد سوءاستفاده قرار می گیرد :

  • از نظر جسمی .
  • عاطفی .
  • کلامی .
  • ذهنی، مالی
  • جنسی .
  • روحی.

برخی از نمونه ها عبارتند از پرخاشگری ، سردرگمی ، پیچاندن حقیقت ، محدود کردن دسترسی به پول ، اجبار جنسی و تفکر دوگانگی. تاکتیک ها را به جای اینکه شخصاً از آن استفاده کنید ، تلاش کنید که شناسایی کنید . بهترین راه خنثی کردن آن ها را پیدا کنید و هر زمانی که همسرتان از آن استفاده کرد ، شما نیز از راه حل استفاده کنید .

بازی کنید.

خودشیفتگان با پرسیدن سوالی درباره شخص دیگر ، از جذابیت خود برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند. با این حال ، آن ها اغلب زحمت گوش دادن به جواب را نمی دهند و غالباً با داستانی درباره خودشان قطع می کنند. به جای عصبانی شدن ، این زمان را بگذارید. یک بازی انجام دهید تا ببینید موضوع چگونه تغییر می کند و سعی کنید با هر تعامل زمان را بهتر کنید.

برای هدیه های غافلگیرانه محتاط باشید

تغذیه نفس

در ازدواج با افراد خودشیفته ، برای شکوفایی ، خودشیفتگان نیاز به تغذیه روزانه توجه ، تایید ، محبت و تحسین دارند . یک نظر ساده درباره “شما شگفت انگیز به نظر می رسید” ، “شما در این امر خیلی خوب هستید” یا “شما چشمگیر هستید” در طولانی مدت می تواند احساس واقعی با ارزش بودن را در فرد ایجاد کند . روزانه راه های نشان دادن قدردانی و تشکر از یک فرد خودشیفته را کشف کنید. این کار دستکاری نیست ، بلکه درک اساسی در مورد عملکرد اختلال شخصیت است.

تنظیم مجدد انتظارات

خودشیفتگان به عدم همدلی با دیگران شناخته می شوند. در حالی که آن ها انتظار همدردی با خودشان را از دیگران دارند ، آن ها تلافی نمی کنند. این عدم حضور همدلی ، مهارکننده ای است که دیگران را در فاصله دور نگه می دارد و صمیمیت را محدود می کند. در ازدواج با افراد خودشیفته ، وقتی نیاز به شفقت دارید ، به جای مطالبه آن از همسر خودشیفته ، منبع دیگری پیدا کنید.

از ناامنی ها محافظت کنید.

خیلی اوقات وقتی شخصی از ناامنی های پنهان یک فرد خودشیفته مطلع می شود ، سعی می کند با همان ناامنی به فرد خودشیفته حمله کند . این تنها واکنش خودشیفتگی را افزایش می دهد ، زیرا آن ها مجبور به دفاع هستند . نقاط ضعف و ناامنی افراد خودشیفته را در معرض نمایش خود آن ها و دیگران نگذارید . بلعکس . سعی کنید برای آن ترس ها و ناامنی ها ، مرحمی پیدا کنید .

مرزها را تعیین کنید .

خودشیفتگان به خاطر اشتباهات خود عذرخواهی نمی کنند ، بلکه چنین تواضعی را از دیگران می خواهند. آن ها حتی ممکن است اشتباه دیگری را برای به اثبات رساندن خودشان اغراق کنند. اما شما به دنبال عذرخواهی آن ها نباشید و تنها تلاش کنید که صلح را برقرار کنید . در حالی که تلاش می کنید یاد بگیرید که چگونه با آن ها زندگی کنید ، مانند آن ها نباشید.

از خجالت خودداری کنید.

چیزهای خوب را پیدا کنید .

یک اختلال شخصیت باعث بدتر شدن فرد نمی شود . این فقط توانایی آن ها برای درک دقیق واقعیت را تغییر می دهد. سعی کنید که نکات مثبتی که در همسر خودشیفته شما وجود دارد نیز توجه کنید . خودشیفته بودن نوعی اختلال است و دلیل بر بدذات بودن افراد نمیشود . در ازدواج با افراد خودشیفته ، اگر تصمیم گرفته اید که زندگی خود را نگه دارید و برای آن تلاش کنید ، پس یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید ، اعتماد به نفس خود را هر روز بیشتر کنید و در برابر همسرتان که خودشیفته بودن او ، یکی از چالش های زندگی مشترک شماست ، بخشنده و مهربان باشید .

نکته

با کمک کردن از مشاوره ازدواج پیش از تصمیم به ازدواج ، انجام تست های شخصیتی و تحلیل اختلالاتی که می تواند در افراد وجود داشته باشد ، می توانید پیش از گرفتن یکی از مهم ترین تصمیمات زندگی خود ، اطلاعات کافی داشته باشید و به مسیر اشتباه قدم برندارید . اما اگر پیش از ازدواج اقدام به گرفتن مشاوره نکرده اید و یا همسر شما در آن زمان ، نشانه های این اختلال را بروز نداده بود ، هر زمان که متوجه علائم و نشانه هایی که در مقاله بیان شد ، شدید ، بهتر است به یک مشاور مراجعه کنید . یک متخصص می تواند حرفه ای ترین پیشنهاد را به شما بدهد و در تصمیم گیری شما را یاری کند .

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران