مقالات روانشناسی

افسردگی در محیط کار

1

افسردگی در محیط کار

چنانچه انگیزه خود را برای رفتن به محیط کار از دست داده اید یا حس می کنید که در کار خود کاستی دارید، ممکن است که به افسردگی در محیط کار دچار شده اید.

بین کار و افسردگی یک رابطه ی دوجانبه و متقابل وجود دارد. هر کدام می تواند، روی کیفیت دیگری تاثیر بگذارد. اگر کار شما یا محیط کاری باعث افسردگی و اضطراب در شما شود، طبیعتا این موضوع روی عملکرد و توانایی های کاری شما نیز تاثیر می گذارد. افسردگی در محیط کاری موضوع جدی است،

نشانه های افسردگی شغلی

افسردگی محیط کار، نشانه ها و علائم هشداری دارد، که درصورت روبرو شدن با آن ها می بایست، نسبت به رفع آن اقدام کرد. علائم افسردگی شغلی را می توان با توجه به تاثیرات مختلف روحی وجسمی و... در یکی از طبقات زیر جای داد.

علائم احساسی و هیجانی

اشخاصی که دچار افسردگی شغلی می شوند، احساسات منفی را تجربه می کنند. از جمله هیجات دوران افسردگی شغلی عبارتند از:

  • بی علاقگی نسبت به شغل خود
  • احساس درماندگی و ناتوانی
  • بی تفاوتی و بیزاری از محیط کار
  • احساس گیر افتادن در شغل
  • از دست دادن همدلی نسبت به همکاران
  • عدم اشتیاق برای ادامه کار

علائم نگرشی

فردی که انگیزه ی خود را به کار از دست داده، طرز فکر متفاوتی به شغل و محیط کاری خود خواهد داشت. از نشانه های این نگرش می توان، به موارد زیر اشاره کرد.

  • بی اعتمادی نسبت به مدیریت کارفرما یا سازمان
  • منفی بافی و افکار منفی درمورد عملکرد همکاران و سازمان
  • بدبینی نسبت به همکاران
  • اعتراض و گله از اطرافیان

علائم رفتاری

از علائم رفتاری که افراد افسرده در محیط کار نشان می دهند، عبارتند از:

  • انزوا و فاصله گرفتن از همکاران
  • تحریک پذیری و عصبی بودن
  • افزایش مشکلات کاری و اختلاف با روسا
  • کاهش توانایی و مسئولیت پذیری در محیط کار.
  • کم شدن فعالیت های تفریحی و اجتماعی

علائم روان تنی

شخص افسرده ممکن است، از نظر جسمی دچار مشکلات زیادی شود. از جمله:

  • مبتلا شدن به سردردهای مکرر
  • تجربه احساس خستگی
  • تغییر الگوی خواب و کم خوابی
  • بی حالی و عدم نشاط در طول روز
  • مشکلات گوارشی، پایین آمدن ایمنی بدن
  • دردهای عضلانی

علل افسردگی شغلی

افسردگی می تواند حاصل مشکلاتی باشد، که مربتط با نوع شغل یا محیط کاری است، که شخص در آن فعالیت می کند. بعضی از این دلایل عبارتند از:

استرس شغلی

یکی از عواملی که متاسفانه تاثیر بسیاری در روان فرد و کاهش راندمان کار دارد، استرس و کار کردن در یک محیط ناامن است. به طبع هر کاری ممکن است، درجاتی از استرس را به همراه داشته باشد، اما میزان استرس شغلی خیلی اهمیت دارد. استرس بالا گاهی خیلی روی روان شخص تاثیر می گذارد و باعث تحریک پذیری و تنش های عضلانی، حس دلزدگی و افسردگی او می شود.
زمانی که شخص در محیط استرس زا کار می کند، مدام سطحی از اضطراب را تحمل می کند، کم کم تمرکزش را از دست می دهد. نسبت به کار بی علاقه شده و رغبیتی به انجام فعالیت های کاری ندارد. متاسفانه بی انگیزگی به کار، خود نیز باعث تشدید افسردگی شده و بیمار را در وضعیت بدتری قرار می دهد، که ممکن است الگوی خواب و سبک زندگی و روابط خانوادگی او نیز درگیر معضلات افسردگی شغلی فرد شود.

درآمد پایین و مشکلات مالی

در صورتی که مبالغ دریافتی نیروی کار، کفایت هزینه های زندگی را نداشته باشد و فرد به علت وجود مسائل مالی تحت فشار باشد، احتمال بروز افسردگی شغلی بالا می رود. به ویژه زمانی که میزان ساعات کاری یا وظایف محوله نسبت به دریافتی شخص از شغل او پایین باشد، فرد احساس بی انگیزگی خواهد کرد و با گذشت زمان، فشار مالی بیشتر و انگیزه کمتری نسبت به شغل و محیط کاری خود تجربه می کند و عواملی مانند فشار مالی، اضطراب، بی حوصلگی می تواند، منجر به افسردگی وی شود. برای کاهش استرس کلیک کنید

بی علاقگی به شغل و حس به دام افتادن

برای افراد زیادی ممکن است این پیش آمده باشد، که در شغلی که هیچ سنخیتی با تخصص یا علاقه او ندارد مشغول است و شخص به اجبار شرایط زندگی یا مالی، برای ماندن و ادامه دادن به آن حرفه اجبار دارد.
در این شرایط نیز عدم تمایل به انجام کار و فشار مسائلی جبری که شخص را در دام این شغل گرفتار کرده باعث می شود، او نسبت به شغل خود انزجار داشته باشد، به زحمت خود را قانع به کار کردن کند، نتواند محیط کار را تحمل کند. احساس کند در کار مورد نظر در حال تلف کردن زمان و انرژی روانی خود است، که این عوامل فاکتورهای لازم برای ابتلا به افسردگی را دارند و کمک می کنند، شخص در دام بیماری های روان تنی، بی خوابی، استرس و فشار روحی گرفتار شود.

درخواست های غیرمنطقی در محیط کار

محیط کار به اقتضای زمان و شرایط ممکن است، خواسته هایی را به کارمندان تحمیل کند، که از توان آن ها خارج باشد. یا باعث تداخل با زندگی و سایر اهداف شخص شود. این تداخل شرایط کاری با زندگی شخص می تواند، روی سایر ابعاد زندگی او تاثیر بگذارد.
ازجمله مسائلی که می تواند، تحت تاثیر درخواست های غیرمعقول محیط کار آسیب ببیند، روابط خانوادگی شخص، شغل دوم، تحصیل در خارج از ساعت کاری، تفریحات خانوادگی و مسائلی از این قبیل باشد، که باعث می شود شخص از هر دو بخش تحت فشار باشد و احساس کند، کاری که انجام می دهد رضایت او و خانواده اش را جلب نمی کند. و در نهایت به دلیل فشاری که از این بخش ها دریافت می کند، امکان ابتلای شخص به افسردگی افزایش پیدا می کند. 

رفتارهای غیراخلاقی

اگر محیط کار استانداهای اخلاقی را نداشته باشد، به احساس ارزشمندی فرد صدمه بزند، با افراد با خشونت رفتار شود، تعاملات غیرسالم باشد و روابط همکاران با یکدیگر و یا کارفرما با افراد، ناسالم و خارج از معیارهای اخلاقی باشد، به مرور باعث فرسودگی روانی اشخاص شده و فرد از کار در چنین محیطی احساس ارزشمندی و امنیت دریافت نمی کند. بنابراین ممکن است، از محیط کار الگوی پرخاشگری دریافت کند، نسبت به کار بی انگیزه شود، تحریک پذیر و بدخلق شود و در صورت ادامه به فعالیت در چنین فضایی دچار افسردگی شغلی شود. 

دورکاری شغل

از دیگر عواملی که باعث افسردگی شغلی می شود، انجام کار به شکل دورکاری است. شاید ظاهر آن خوشایند به نظر برسد و شخص با محاسبه ی مزایای آن احساس کند، بهتر می تواند از زمان خود بهتره بهره ببرد و زمان و زندگی خود را بهتر مدیریت کند، اما دورکاری معایب خاص خود را دارد.
زمانی که شما تصمیم به دورکاری می گیرید، درواقع شغل خود را به خانه دعوت کرده اید، مهمانی ماندگار که باعث تداخل میان وظایف و برنامه های مختلف زندگی خصوصی شما می شود. دورکاری علی رغم ویژگی های متعددی که دارد، مرز زندگی و کار را از بین می برد و باعث آشفتگی های زیادی در زندگی فرد می شود. به خصوص اگر مسئولیت های فرد، متعدد بوده و هماهنگی میان آن ها تلاش زیادی بطلبد، باعث می شود، شخص بعد از مدتی احساس خستگی و بی حوصلگی کند و از کار با چنین شرایطی دلزده شود،
از دیگر معایب دورکاری که شرایط لازم برای افسردگی را فراهم می کند، کاهش ارتباطات اجتماعی و کار کردن در تنهایی است. دورکاری امکان حضور فعال شخص در محیط کاری و تعامل مثبت با اطرافیان را از بین می برد، که این خود در روحیه ی شخص در دراز مدت تاثیر بسیار بدی خواهد داشت و فرد را به سمت افسردگی سوق می دهد.

راهکارهای کمک به افراد افسرده

اطرافیان و همکاران فرد افسرده می توانند به او در برطرف شدن شرایط روانی نامطلوبش به یکی از طرق زیر کمک کنند.
همدلی و صحبت با همکار افسرده

اگر همکار شخص افسرده هستید، می توانید با صحبت کردن و همدلی و ایجاد فضای همکاری موثر به دوست خود کمک کنید بتواند درست تصمیم بگیرد و این مرحله را به خوبی پشت سر بگذارد. به او همفکری بدهید و سعی کنید راهکارهای حل مشکلاتی که به ذهن او نمی رسد، ارائه دهید. معمولا اشخاص افسرده در برهه ی افسردگی تمرکز کافی برای مدیریت بحران و مشکلاتشان را ندارند. باید با همفکری و نشان دادن چشم اندازهایی که به ذهنشان نمی رسد، به آنها کمک کنید، تا راه حل رهایی از مشکلات کاری و بیماری خود را بیابند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مهارت همدلی کلیک کنید.
برای ایجاد احساس ارزشمندی و حس کفایت در همکار یا کارمند خود می توانید، خدمات مثبت او را بازگو کنید. دستاوردهای او را پاداش دهید و به ایجاد انگیزه در او کمک کنید.

ایجاد محیط تعاملی برای گفتگو

یک کارفرما با ایجاد یک فضای باز برای بیان انتقادات و پیشنهادات می تواند، به کارمندان فضا بدهد، که بتوانند بدون احساس اضطراب مشکل خود را برطرف کنند و در محیطی که انعطاف پذیر است و انتقاد را برمی تابد، به گفتگو بنشینند و معضلات شخصی خود را با احساس امنیت بیان کنند. 

احترام به حریم خصوصی و رازداری

به عنوان همکار و یا کارفرمای یک مجموعه کاری، در کمک کردن به نیروی افسرده با رازداری در مورد افسردگی او می توانید به او کمک کنید، بدون نگرانی به رفع مشکل خود بپردازد. حفظ حریم خصوصی شخص باعث ایجاد احساس امنیت و اعتماد شخص افسرده به شما خواهد شد. به وجود آمدن اربتاطات امن میان کارمندان و کارفرمایان، خود از عوامل برطرف شدن مشکلات اضطراب و آرامش خاطر آن هاست.

غلبه بر افسردگی کاری

شغل شما مهم است، اما هیچ مهلت یا جلسه ای نباید بر سلامت روان شما اولویت داشته باشد.

اگر احساس بی‌ انگیزگی می‌کنید، نمی‌توانید بر روی وظیفه خود تمرکز کنید و نمی‌توانید کاری انجام دهید.

یک یا دو روز را برای تجدید قوا در نظر بگیرید. اگر با انرژی تازه و چشم انداز مثبت تر برگردید، برای خود و کارفرمای

خود دارایی بسیار ارزشمندی خواهید بود.

کارتان را اولویت بندی کنید

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که “در حال حاضر به آن نیاز دارم”.

همه افراد همه چیز را همین امروز میخواهند و یا اینکه خواسته ای از دیروز داشتند

تلاش برای دستیابی به انتظارات غیر واقعی شخص دیگری (یا خود شما) فقط شما را برای شکست آماده می کند.

یک راه پیشگیری از افسردگی شغلی ایناست که با مدیران و همکاران خود در مورد آنچه می توانید و نمی توانید انجام دهید، بسیار واضح و روشن باشید.

استراتژی داشته باشید

برنامه کاری خود را آماده کنید تا زمانی که علائم افسردگی بروز می‌کند، به دنبال آن بروید.

اگر نمی توانید در دوره‌ های افسردگی تمرکز کنید، سعی کنید پروژه های بزرگ را به کارهای کوچک و قابل کنترل تقسیم کنید.

بعد از اتمام هر کدام، استراحت کنید.

یک متحد کاری پیدا کنید

افسردگی ممکن است رازی باشد که شما تنها با دوستان نزدیک و خانواده خود در میان بگذارید.

اما داشتن متحدی در کار که درک می‌کند چه چیزی می‌خواهید در حقیقت به شما کمک می کند.

تنظیم اهداف مشخص بهترین راه مقابله با افسردگی شغلی است

یکی از سخت‌ترین چیزهایی که در مورد افسردگی من وجود داشت این بود که تمرکز کردن برایم تقریبا غیر ممکن بود.

من باید اهداف بسیار روشنی برای خودم تعیین می‌کردم و در مورد آنچه قادر به انجام آن بودم واقع گرا باشم و باید این کار را به صورت روزانه انجام می‌دادم.

هیچ اشکالی ندارد، صحبت کنید

اگر کار بسیار دشوار است، یا اگر نیاز بیشتری به روزهای استراحت روانی دارید، با کارفرمای خود صحبت کنید.

در طی یک هفته دشوار، سرانجام به رئیسم گفتم که با افسردگی روبرو هستم

همراه با این نکات خودیاری، تشخیص بالینی افسردگی می‌تواند به این معنی باشد که از شما باید حمایت بیشتری شود.

درمان های معمول برای افسردگی شامل رفتار درمانی شناختی (CBT)، مشاوره روانشناسی، گروه درمانی و روان درمانی است.

با رژیم غذایی مراقبتی خود همراه شوید

داروهای ضد افسردگی و درمان تنها دو قطعه از یک استراتژی درمان افسردگی چند لایه است.

این اقدامات را در کارهای روزمره خود نیز بگنجانید:

  • به اندازه کافی بخوابید
  • وقتی خسته شدید جهان بسیار تاریک تر به نظر می رسد.
  • در یک ساعت معقول به رختخواب بروید و سعی کنید هر شب حداقل 7 تا 9 ساعت بخوابید حتی در آخر هفته.
  • استرس را کنترل کنید
    هر مهلت زمانی و فشارهای زیاد در محل کار، باعث تشدید افسردگی می شود.
  • هر روز وقت بگذارید تا از استرس های روز فاصله بگیرید.

برای شناخت ابعاد شخصیت خود و شاخص های زیر در تست NEO شرکت کنید. 

  • نظم
  • وظیفه شناسی
  • تلاش برای موفقیت
  • خویشتن داری
  • تصمیم گیری

یکی از مشهورترین تست هایی که در دنیا برای سنجش روانی مورد استفاده قرار می گیرد.

کاربرد تست نئو چیست؟

این آزمون کاربردهای فراوانی دارد و به ویژه در دو جنبه روان شناسی و منابع انسانی شرکت ها بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.

تست نئو در روان شناسی: این آزمون گزارش کامل و دقیقی از جنبه های مختلف شما در اختیار روان درمانگر شما قرار می دهد.

تست نئو در منابع انسانی سازمان ها: این آزمون به عنوان یکی از پرکاربردترین آزمون های استخدام در سال های اخیر مورد توجه شرکت ها و سازمان های بزرگ و کوچک قرار گرفته است. همچنین این تست می تواند پیش بینی عملکرد شغلی به این معنی که آیا او می تواند خروجی مورد انتظار را برای شرکت به دست آورد یا خیر؟ و ویژگی های روان شناسی افراد از افسردگی، توانایی های مدیریتی تا هوش هیجانی را انجام دهد.کاربرد تست نئو

تست نئو neo کلا پنج جنبه از شخصیت شما را می سنجد. پایداری هیجانی تان، برون گرایی یا درون گرایی تان، اشتیاقتان به تجربه های تازه، توافق پذیریتان و مسئولیت پذیریتان. به همین علت یک نمره کلی از این تست به دست نمی آید. 5 نمره به دست می آید که هر کدامشان مربوط به یک عامل شخصیتی شماست. اطلاعات بیشتر در مورد تست NEO کلیک کنید.

برای شرکت در آزمون NEO روی لینک زیر کلیک کنید.

این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران