دلزدگی در رابطه عاطفی یکی از رایجترین و درعین حال خطرناکترین اتفاقی است که میتواند برای دختر و پسر رخ دهد. دلزدگی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و از سوی شما یا شریک عاطفیتان باشد. اما در هرصورت لازم است تا علت اصلی آن را پیدا کنید و برای حل آن تلاش کنید. دلزده شدن از شریک عاطفیتان امری طبیعی است که به راحتی میتوانید آن را حل کنید اما اگر از آن غفلت کنید احتمالا تا مدتها مجبور باشید یک رابطه سرد و بیروح را تحمل کنید و شاید حتی آن را از دست بدهید.
شاید عجیب به نظرتان برسد، اما صمیمیت و نزدیکی بیش از اندازه هم خوب نیست. وقتی تازه زندگی مشترکتان را آغاز میکنید و هنوز در دوران “ماه عسل” هستید، طبیعی است که بخواهید حتیالامکان در کنار عشقتان باشید. اما از یاد نبرید که قدری فاصله گرفتن از یکدیگر هم برای دوام رابطهتان لازم است. به این موضوع فکر کنید که اگر هرگز از او دور نشوید، طرف مقابل نمیتواند دلتنگتان شود. اگر شما تمام ساعات شبانهروز کنار هم باشید، احتمال این که شوهرتان از شما دلزده شود و از این زندگی حوصلهاش سر برود، بالا خواهد بود.
اختلافهای آشتیناپذیر نیز یکی از دلایل اصلی دلزدگی از رابطه است. بسیاری از بحثها و دعواهای غیرضروری بر سر موضوعات بیاهمیتی، مانند خیس کردن دمپایی یا مهمان دعوت کردن بدون اطلاع قبلی، شروع میشود و از کاهی کوهی ساخته میشود که تنش شدیدی را به رابطه وارد میکند. ناتوانی در رفع ناسازگاریها یا مذاکره دربارۀ آنها باعث میشود که همسرتان بخواهد وقت بیشتری را با دوستانش یا حتی به تنهایی بگذراند تا کمتر در کنارتان باشد و درگیر این بحثهای بیفایده نشود.
اگر میخواهید علیرغم وجود تفاوتهای لاینحل و جر و بحثهای همیشگی زندگیتان را نجات بدهید، باید راه ارتباط برقرار کردن را یاد بگیرید و سعی کنید خودتان را به انسان بهتری تبدیل کنید. البته منظورمان این نیست که باید خودتان را کاملاً تغییر بدهید. کاری که باید انجام بدهید این است که تغییراتی را در خودتان به وجود بیاورید که شما را به انسان و همسر بهتری تبدیل کند.
اکثر مردان با تمام قوا از زنان بداخلاق و غرغرو فرار میکنند. اکثر خانمها در ابتدای یک رابطۀ عاشقانه وانمود میکنند که کاملاً راحت و فارغالبال هستند و در کمال آسودگی آمادهاند تا با شرایط بسیاری کنار بیایند. اما هر چه رابطه بیشتر پیشرفت میکند و طرفین به هم وابستهتر میشوند، صدای گله و شکایت لاجرم اندک اندک بلند میشود.
هیچ کس دوست ندارد که خودش را یک آدم “غرغرو” بداند، اما اگر غالباً با خودتان فکر میکنید که “هرچه به همسرتان میگویید، از این گوش میشنود و از آن گوش در میکند”، احتمالاً به یک خانم غرغرو تبدیل شدهاید.
غر زدن یک دور باطل است؛ این گلهگذاریها باعث میشود که خصلت سخاوتمند بودن و تمایل برای کمک کردن به طرف مقابل که آماج تمام این غر زدنها است، کمرنگتر شود، در نتیجه فرد غرغرو باز هم بیشتر ناله و شکایت میکند، چون نیازهایش برآورده نمیشود.
هر گونه یادآوری یا توصیهای که شما با حسن نیت و به قصد بهبود رابطهتان بیان میکنید، اما باعث میشود، مرد زندگیتان در مقابل جبهه بگیرد و عصبانی شود، در واقع به نظر او غر زدن است.
برای مثال ممکن است که در طول روز چندین بار به دوست پسرتان یادآوری کنید که برای شب بلیط سینما رزرو کند چون فکر میکنید که ممکن است فراموش کند.
یکی از دلایل اصلی دل زده شدن مرد از رابطۀ فعلیش، دل باختن به یک زن دیگر است. اگر دوست پسر یا شوهرتان با زن دیگری آشنا شود که به نظرش زن ایدهآلی باشد، به احتمال زیاد به سمت او کشیده میشود و سعی میکند توجهش را جلب کند. حتی ممکن است متوجه شوید که وقتی با شما است، چون دیگر از شما دل زده شده است و فکرش جای دیگری است، بیقرار است و میخواهد سریعتر ترکتان کند.
زمانیکه در یک رابطه عاطفی هستید و نگرانی سرد شدن شریک عاطفیتان را دارید بهتر است نشانههای زیر را حتما در نظر داشته باشید. این کار به شما کمک میکند تا بتوانید هرچه زودتر اقدام موثری را انجام بدهید و از تکنیکهای جذب به خوبی استفاده کنید.
اگر متوجه شدهاید که به تازگی وقتی با هم قرار میگذارید، همیشه این شما هستید که باب گفتگو را باز میکنید، او میگذارد شما مدتها تکگویی کنید، وقتی هم که نظرش را میخواهید، سرد و کوتاه جوابتان را میدهد و به وضوح تظاهر میکند که به حرفهایتان علاقهمند است، میتوانید مطمئن باشید که خودش در کنارتان است، اما فکرش جای دیگری است. عشقتان یا در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات شخصی است یا دیگر دوستتان ندارد. خودتان باید دست به کار شوید و دلیل اصلی این بیتوجهی را پیدا کنید.
یکی دیگر از نشانههایی که به شما میگوید احتمالا طرف مقابل از شما دلزده شده است، بی تفاوتی است. او شما را نادیده میگیرد و دیگر به آنچه برای شما اتفاق میافتد اهمیت چندانی نمیدهد. برای مثال اگر در گذشته مدام نگران شما و اوضاع و احوالتان بود و تلاش می کرد تا هرطور شده خوشحالتان کند اکنون دیگر آن شور و اشتیاق همیشگی را ندارد و تلاشی برای شما و رابطه نمیکند.
دیگر از تلاش برای پیدا کردن یک موضوع جالب برای گفتگو خسته شدهاید. او متوجه بیانگیزگیتان برای شروع گفتگو میشود، اما هیچ کاری برای گرم کردن جو انجام نمیدهد؛ انگار که با این سکوت سرد هیچ مشکلی ندارد. وقتی از او دربارۀ خواستههایش میپرسید، به جز یک نگاه سرد و بیمحلی جواب دیگری نمیگیرید.
این که شریک عاطفیتان این روزها کمتر در کنارتان است، لزوماً نشانۀ ناخوشایندی نیست، به خصوص اگر او مرد پرمشغلهای است و وظایف خانوادگی و شغلی و امور شخصی وقت سر خاراندن برایش نمیگذارد. بااین حال اگر او برایتان وقت نمیگذارد و فقط از سر وظیفه تماس کوتاهی با شما میگیرد، بهتر است از خودتان بپرسید که آیا واقعاً میتوانید این مشکل جدی را حل کنید و او را به خودتان نزدیکتر کنید یا خیر.
مشغول بودن با تلفن لزوماً اشتباه نیست، به خصوص اگر لازم باشد که عشقتان به موضوع مهمی رسیدگی کند. بااین حال اگر این رفتار ادامهدار شود و او حتی به خودش زحمت ندهد که توضیح بدهد چرا به جای توجه کردن به شما، دائماً مشغول کار کردن با تلفنش است، میتوانید مطمئن باشید که از شدت بیحوصلگی و کسالت جانش به لبش رسیده است.
تازه موهایتان را رنگ کردهاید و پوستتان بعد از یک آبرسانی عالی شاداب و درخشان شده است. اما حتی این تغییرات هم توجه او را جلب نمیکند و او به شما بیمحلی میکند. اگر عشقتان دیگر از شما تعریف نمیکند، بدانید به دلایلی که فقط خودش میداند، علاقهاش را به شما از دست داده است.
به قول قدیمیها دعوا نمک زندگی است و هر از گاه بحث و دعوا کردن بخشی از یک رابطۀ سالم است. اما اگر او دیگر مانند سابق با شما بحث نمیکند، این بیتفاوتی به این معنا است که او دیگر مانند اوایل آشناییتان روی رابطهتان سرمایهگذاری نمیکند. اگر او از هر گونه مشاجره فرار میکند یا بدون کوچکترین دفاعی از خودش میگذارد که شما برنده شوید، مطمئن باشید که او تا سر حد مرگ از این رابطه خسته شده است.
اگر شوهرتان برای شروع رابطۀ جنسی پیشقدم نمیشود و هیچ شور و حرارتی ندارد، بدانید که نزدیکی با شما و زندگی مشترکتان دیگر هیجانی برای او ندارد.
وقتی به شوهرتان میگویید که یادتان نمیآید آخرین بار کی با هم بیرون رفتهاید، خودش را به کوچه علی چپ میزند، یا بهانه میآورد و میگوید که حتماً به زودی برای یک قرار عاشقانه برنامهریزی میکند، اما این به زودی هیچ وقت نمیآید.
اگر چنین نظرات کنایهآمیز و ناامید کنندهای را از زبان عشقتان شنیدید، شک نکنید که او از شما دلزده شده است. پس اگر چنین اظهارنظرهای ناخوشایندی را از او شنیدید، اما وقتی از او میخواهید که بگوید چرا اینطور فکر میکند، هیچ جوابی نمیدهد، باید خودتان را برای دل بریدن از او آماده کنید.