خیال پردازی خوب است اما تا زمانی که بهنجار باشد. خیال پردازی حد و اندازه ای دارد. داشتن رویا و یا به قول بعضی ها خیال پردازی یکی از مکانیسم های دفاعی بدن ما است که اگر به جا و درست استفاده شود مفید و کارآمد خواهد بود، اگر هم نادرست استفاده شود و با عملکرد عادی زندگی ما تداخل پیدا کند می تواند مخرب باشد. همانند مواقعی که گریه می کنیم و یا خشمگین می شویم و یا دچار هر هیجان دیگری می شویم، رویا داشتن نیز یک مکانیسم هیجان مدار است و افرادی که بتوانند در زندگی خود آن را درست و تحت کنترل به کار گیرند، موفق خواهند بود.
وقتی کودک هستیم رویا پردازی های مان غیرمنطقی هستند اما به سمت نوجوانی و جوانی که پیش می رویم رویا پردازی های ما حالت منطقی تر به خود می گیرد و آدم می تواند با توسل به آن ها خود را بالا بکشد و پیشرفت کند؛ مثلا ما می بینیم تخیل و رویا پردازی ژول ورن باعث شد نقطه شروعی برای ایجاد تحول و پیشرفتش شود.
رویا و خیال پردازی یک احساس روانی و دو نوع است:
رویا و خیال پردازی آگاهانه یک وضعیت خلق کردنی تصوری در یک فرد است که بیانگر خواسته ها و یا اهداف وی می باشد. برخی اوقات خیال پردازی ها بسیار بعیدند و برخی ممکن است کاملا واقع بینانه باشند.
خیال پردازی ها می توانند طبیعت جنسی داشته باشند.
معنای دیگر خیال پردازی، چیزهایی است که واقعی نیستند، و هیچیک از حواس پنج گانه آنها را درک نمی کند، اما در تصور واقعی می نمایند. در زندگی روزمره، اغلب افراد افکار خود را با یک سری رویاهایی همراه میکنند که آرزو دارند و یا مایل به انجام آنها بوده اند. به عنوان مثال: به جای تلاش واقعی در نزدیکی به دوستان و یا کسب موفقیت، تصور می کنند که موفق و محبوب هستند.
هنگامی که رویا و خیال پردازی افراطی شود، بیانگر یک صفت از اختلال شخصیت خودشیفتگی است. قطعا کسی که زیاد خیال پردازی می کند، هیچ دوست نزدیکی ندارد.
رویا و خیال پردازی می تواند سودمند باشد، و جنبه جبرانی آرزوها، بهبود دهنده و کوچک شمردن گرفتاریها و گریز از مشکلات داشته باشد. همچنین رویاها میتوانند در هنر، ادبیات، خلاقیت و نوآوری موثر باشند.
رویا و خیال پردازی می تواند یک مکانیسم دفاعی باشد. مردان و زنان نمی توانند براحتی از گذران زندگی رضایت داشته باشند. اما به سادگی می توانند به تحقق آرزوهای خیالی خود بپردازند.
خیال پردازی ها ممکن است یک منبع با ارزش باشند. این رویاها میتوانند علاقه و انگیزه را بالا ببرند. هنرمند می تواند رویا و خیال پردازی خود را به آفرینش های هنری تبدیل کند.
رابطه کودک در حال رشد با جهان داخلی خود. این نوع فعالیت و بازی در داخل شخص به عنوان رویای ناخودآگاه شناخته شده است. این رویاها اغلب بسیار خشن و تهاجمی اند. این رویاها متفاوت از رویاها یا خیال پردازی آگاهانه می باشند.
ناخودآگاه یعنی ساختن رویای ارتباط با اشیاء و موضوعات.
رویاهای ناخودآگاه اعمال نفوذ مداوم در طول زندگی دارند، هم در افراد نرمال و هم عصبی، تفاوت در نوع دروغ گفتن در هر شخصیت خاص، ناشی از توهمات غالب وی است.
رویا پردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) و یا به زبان انگلیسی Maladaptive Daydreaming، به گونه ای از رویا پردازی گفته می شود که شخص به صورت افراطی آن را انجام می دهد و عموما تا چند دقیقه ی اول، خود به طور کامل متوجه انجام این کار نیست. علاوه بر این، در رویا پردازی ناسازگار، شخص دقیقه ها و گاهی ساعت ها از کار خود دست کشیده و به رویا پردازی و ساخت سناریوهای مختلف در ذهن خود می پردازد.
کتاب خواندن، تماشای فیلم، یا سر رفتن حوصله می توانند عوامل شروع کننده این گونه رویا پردازی باشند. به این شکل که شخص در حین خواندن کتاب، ایده ای به ذهنش می رسد که ناگهان غرق در تفکر درباره ی آن می شود. دقایقی بعد، خود را در حال ساختن داستان ها و سناریوها و همچنین در حال صحبت درباره آن موضوع می بیند. گاهی از موضوع اولیه نیز رد شده و به موضوعات دیگر می رسد.
گفته می شود که این گونه رویا پردازان، معمولا به صورت ناخودآگاه، برای فرار از واقعیات زندگی و یا پنهان کردن ضعف خود در بخشی از زندگی اقدام به این گونه رویا پردازی می کنند. برخی پزشکان نیز از این رویا پردازی افراطی، برای افرادی که دچار افسردگی یا اضطراب اجتماعی هستند، استقبال می کنند.
این رویا پردازی معمولا از کودکی و به دلیل تنهایی کودک و عدم وجود دوستان زیاد در زندگی او، شروع می شود و عموما پس از ورود به مدرسه و یافتن دوستان جدید، کودک از خیالبافی ناهنجار دست می کشد (یا حداقل آن را کمتر انجام می دهد). اما در صورتی که کودک در مدرسه نتواند ارتباط اجتماعی کامل و درستی برقرار کند، به انجام آن ادامه خواهد داد. به مرور زمان، این رفتار، به نوعی عادت تبدیل شده و ممکن است در دوران بزرگسالی نیز همراه شخص باشد.
کسانی که عمل رویا پردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) را انجام می دهند، عموما به صورت وسواسی به جزئیات سناریوها و اشخاص ساخته شده در ذهن خود اهمیت داده، آنها را تا جای ممکن شبیه به واقعیت می سازند و گاهی چندین بار خصوصیات آنها را مرور می کنند. این خصوصیات به قدری دقیق و کامل هستند، که از آنها می توان الگوی ساخت رمان یا نوشتن داستان هایی کامل را دریافت کرد.
این گونه رویا پردازی، جز دسته ی بیماری ها و مشکلات روحی یا روانی نبوده و علاوه بر این، اکثر پزشکان و روانشناسان از وجود آن بی خبرند.
به هنگام رویا پردازی ناسازگار (یا خیالبافی ناهنجار) … یا Maladaptive Daydreaming ، کار های تکرار شونده، مثل راه رفتن سریع در اتاق و حرکات دست رایج ترین عوامل ظاهری هستند.
علاوه بر این ها، حالت های مختلف ابراز احساسات از طریق چهره نیز رایج هستند. مثل گریه، خنده، لبخند، لب خوانی و یا حتی صحبت کردن با صدای بلند.
کسانی که دچار خیالبافی ناهنجار هستند ، کاملا از تفاوت خیالات خود و واقعیت دنیا آگاه بوده و هیچ گاه این دو را در حافظه خود با یکدیگر اشتباه نمی گیرند. به طوری که حتی اگر اتفاقی در واقعیت افتاده باشد و بعدا درباره آن داستانی در ذهن خود ساخته باشند ، قادر خواهند بود که نسخه واقعی و نسخه ساختگی خود را از هم تشخیص داده و با یکدیگر ترکیب (یا به قول خودمان “قاطی”) نکنند.
معمولا بزرگترین مشکل این اشخاص به خواب رفتن است. چراکه گاهی اوقات، به هنگام خواب، ساعت ها به تصور کردن و رویا پردازی درباره ی موضوعات مختلف می پردازند (به صورت ناخودآگاه). این گونه رویا پردازان، عموما از دسته افرادی هستند که کارهای خود را به تعویق می اندازند.