وسواس فکری-عملی یا OCD نوعی اختلال است که در آن افراد افکار، عقاید یا احساسات تکراریِ ناخواسته و نوعی وسواس فکری دارند که باعث میشود که به انجام کارهای تکراری تمایل داشته باشند. این رفتارها میتواند شامل رفتارهای تکراریای چون شستن دست، بررسی چندباره کارها و تمیز کردن باشد که میتواند بهطور قابل توجهی در فعالیتهای روزمره و تعاملات اجتماعی فرد اختلال ایجاد کند.
در اختلال وسواس، فکری استرسزا، ناخوشایند و بیربط دائم سراغ فرد میآید و فرد درنتیجه رنج ناشی از این فکر و عدم توانایی در بیان این رنج، احساس نیاز میکند که یک رفتار خاص را دائماً تکرار کند. افکار استرسزا، ناخواسته و بیربط که مداوم به ذهن خطور مینماید را «وسواس فکری» و زمانی که فرد احساس نیاز میکند تا یک رفتار خاص را مداوم تکرار نماید «وسواس عملی» میگویند. ممکن است اختلال وسواس، پایه ارثی و ژنتیک داشته باشد. وقایع ناخوشایند یا روابط ناسالم خانوادگی نیز اختلال وسواس را آغاز یا وخیمتر میکند.
اختلال وسواس یا OCD میتواند در کودکی، در اغلب مواقع نزدیک دهسالگی خود را نشان دهد. بعید است بعد از سن 30 سالگی اختلال وسواس آغاز شود.
مبتلایان به وسواس به سبب اندیشههای ناخواسته و ناراحتکننده که مدام به ذهنشان خطور میکند، رنج زیادی میکشند و برای کنترل این رنج، بدون این که از آن صحبت کنند رفتارهایی تکراری از خود بروز میدهند. برای نمونه، خانمی که وسواس فکری کثیف بودن دستش او را از درون مدام آزرده میسازد، بدون این که رنج خود را بگوید شاید در طول روز دستش را پنجاه بار بشوید. (وسواس عملی)
تاکنون فهمیدیم که اختلال وسواس دو دسته علامت دارد: علائم ناشی از وسواس فکری و علائمی به دنبال وسواس عملی. این علائم رنج آور هستند، وقت زیادی از فرد تلف میکنند و ممکن است کارکرد او را کم کنند.
موضوع وسواس فکری در افراد بسیار متنوع است و با ترس همراه است. شایعترین انواع آن به قرار زیر هستند:
بیشتر مبتلایان به اختلال وسواس میدانند که این ترس و اضطراب آنها منطقی نیست و سعی میکنند آن را نادیده بگیرند و سرکوب کنند. گاهی هم برای رهایی موقت از آن، یک رفتار تکراری انجام میدهند.
وسواس عملی همین رفتاری است که دائماً تکرار میشود تا اضطراب ناشی از وسواس فکری کاهش پیدا کند. وسواس عملی لزوماً با ریشههای اضطراب ارتباط منطقی ندارد. نمونههایی از وسواس عملی:
هر کدام از ما ممکن است در لحظهای احساس نیاز کنیم که قفل در را چک کنیم یا دستمان را دوباره بشوییم؛ لزوماً هر کسی این کار را کرد اختلال وسواس ندارد. کسانی که وسواس دارند وسواس فکری و عملی آنها شدیداً استرسزا و بیش از حد معقول است، زمان زیادی را برای رفتار وسواسی هدر میدهند، در خانه، محل کار یا در روابطشان اختلال ایجاد میشود و حتی ممکن است به سبب تکرار زیاد یک رفتار به خودشان آسیب بزنند.
بعید است اختلال وسواس خودبهخود برطرف شود. اگر آن را درمان نکنیم، ممکن است علائم آن تا سالها ادامه پیدا کند. فردی که دچار وسواس است معمولاً علائم را 5 تا 10 سال تحمل میکند و بعد به پزشک متخصص اعصاب و روان (روانپزشک) مراجعه میکند. دقت کنیم که هیچ پیشگیری برای اختلال وسواس وجود ندارد.
وسواس محض شامل افکار و تصاویر ذهنی ناگهانی از موارد زیر است:
در مورد افراد مبتلا ممکن است نگران این باشد که مبادا به این افکار جامهی عمل بپوشاند یا این که این افکار او را به آدم بدی تبدیل میکند. این نوع افکار در فرد مبتلا به وسواس محض ممکن است بخشی از یک وسواس عملی باشد؛ اما به ملموسی و مشاهدهپذیری وسواسهای عملی متداول نباشد.
افراد مبتلا به این نوع وسواس وقت زیادی را صرف بررسی افکار خود میکنند تا به خود اطمینان دهند به افکارشان عمل نمیکنند. حتی ممکن است برای از بین بردن افکار منفی خود عبارات خاصی را زمزمه کنند.
هرچند بعضی از منابع علمی معتقدند که وجود وسواس فکری بدون وسواس عملی (یا برعکس آن) ممکن است، اما وسواس محض رسماً در تشخیص بیماریهای مرتبط با وسواس حساب نمیشود.
این اختلال به طرز قابل توجهی روی زندگی بیمار و اطرافیان او تاثیر میگذارد، اما میتوان به این افراد کمک کرد. ابتدا باید از نوع خاصی از درمان شناختی-رفتاری به نام تکنیک مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) و همچنین مصرف دارو بهره گرفت. در ERP، بیمار تحت نظارت متخصص، با عواملی تشدیدکنندهی وسواسگونه روبهرو خواهد شد و تلاش میکند که اضطراب خود حین مواجهه با این محرکها را کاهش دهد تا مجبور به انجام عمل وسواسگونه نشود. استفاده از داروهای مهارکنندهی بازجذب سروتونین (SSRIs) در کنار ERP نیز روشی موثر برای درمان است. تا به امروز حدود سه دهه از تاثیر مثبت این درمان، روی بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی میگذرد.