مکانیسمهای دفاعی، راهبردهای روانشناختی هستند که به طور ناخودآگاه برای محافظت از فرد در برابر اضطراب ناشی از افکار یا احساسات غیرقابل قبول استفاده میشوند. طبق نظریه فروید، مکانیسم های دفاعی شامل تحریف واقعیت به شیوهای زنانه هستند تا ما بتوانیم بهتر با یک موقعیت کنار بیاییم.
برخی از شناختهشدهترین مکانیسمهای دفاعی به بخش رایجی از زبان روزمره تبدیل شدهاند. برای مثال، ممکن است کسی را در حال «انکار» مشکلی که با آن مواجه است، توصیف کنید. وقتی کسی به روشهای قدیمی انجام کارها برمیگردد، ممکن است او را «پسرفت» به نقطهی رشد قبلی بنامید.
مکانیسم های دفاعی، پاسخهای روانشناختی ناخودآگاهی هستند که افراد را از احساس اضطراب، تهدید عزت نفس و چیزهایی که نمیخواهند در مورد آنها فکر کنند یا با آنها مقابله کنند، محافظت میکنند.
مکانیسمهای دفاعی اولین بار توسط زیگموند فروید در نظریه روانکاوی او توصیف شدند. به گفته فروید، این مکانیسمها از ذهن هوشیار در برابر تضادهای بین نهاد حیوانی و فراخود آرمانی محافظت میکنند و در نهایت به «هموستاز روانی» کمک میکنند.
زیگموند فروید (1894، 1896) به تعدادی از دفاعهای خود اشاره کرد که در سراسر آثار مکتوب خود به آنها اشاره میکند.
آنا فروید دختر زیگموند فروید ، با توصیف 10 مکانیسم دفاعی مختلف که توسط خود (ایگو) استفاده میشوند، نظریه پدرش را گسترش داد. هنگام خواندن آنها، در نظر بگیرید که آیا شما در زندگی خود از آنها استفاده میکنید یا خیر.
بسیاری از روانکاوان نیز انواع بیشتری از دفاع های خود را اضافه کردهاند.
| مکانیسم دفاعی | توضیح مختصر | مثال |
|---|---|---|
| جابجایی | بیرون ریختن احساسات بر دیگران | عصبانی بودن از رئیستان اما بیرون ریختن آن بر همسرتان |
| انکار | انکار کردن وجود چیزی | قربانی یک جنایت خشونتآمیز بودن، اما انکار کردن وقوع حادثه |
| سرکوب | نگه داشتن ناخودآگاه اطلاعات ناخوشایند از ذهن خودآگاه | مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در کودکی اما به خاطر نیاوردن سوءاستفاده |
| فروخوردگی | نگه داشتن آگاهانه اطلاعات ناخوشایند از ذهن خودآگاه | مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در کودکی اما انتخاب کردن بیرون راندن آن از ذهن |
| تسامی | تبدیل کردن تکانههای غیرقابل قبول به راههای خروج قابل قبولتر | ناراحت بودن از همسرتان اما به جای دعوا کردن، رفتن برای پیادهروی |
| فرافکنی | نسبت دادن احساسات یا ویژگیهای غیرقابل قبول خود به دیگران | احساس جذب شدن به کسی غیر از همسرتان، سپس ترسیدن از اینکه همسرتان به شما خیانت میکند |
| عقلانیسازی | فکر کردن به چیزهای استرسزا به شیوهای بالینی | از دست دادن یک عضو نزدیک خانواده و مشغول ماندن با انجام ترتیبات لازم به جای احساس غم |
| منطقیسازی | توجیه کردن یک احساس یا رفتار غیرقابل قبول با منطق | رد شدن برای وام خانه رویاییتان، سپس گفتن این خوب است چون خانه به هر حال خیلی بزرگ بود |
| واپسروی | بازگشت به رفتارهای زودتر | بغل کردن خرس عروسکی وقتی استرس دارید، مثل زمانی که کودک بودید |
| واکنش وارونه | جایگزین کردن یک تکانه ناخواسته با نقیض آن | غمگین بودن از یک جدایی اخیر، اما خوشحال رفتار کردن درباره آن |
آیا تا به حال روز کاری بدی داشتهاید، سپس به خانه رفته و ناامیدی خود را سر خانواده و دوستان خالی کردهاید؟ اگر پاسخ مثبت است، شما مکانیسم دفاعی جابجایی یا Displacement را تجربه کردهاید.
جابجایی شامل خالی کردن ناامیدیها، احساسات و تکانههای ما بر سر افراد یا اشیایی است که کمتر تهدیدآمیز هستند.
پرخاشگری جابجایی نمونهای رایج از این مکانیسم دفاعی است. به جای ابراز خشم خود به روشهایی که میتواند منجر به عواقب منفی شود (مانند بحث با رئیس خود)، در عوض خشم خود را نسبت به شخص یا شیءای که هیچ تهدیدی ندارد (مانند همسر، فرزندان یا حیوانات خانگی خود) ابراز میکنید.
انکار، احتمالاً یکی از شناختهشدهترین مکانیسمهای دفاعی، امتناع آشکار از پذیرش یا تشخیص چیزی است که اتفاق افتاده یا در حال وقوع است. این مکانیسم برای محافظت از خود در برابر چیزهایی که فرد نمیتواند با آنها کنار بیاید، عمل میکند و اغلب برای توصیف موقعیتهایی استفاده میشود که در آنها به نظر میرسد افراد قادر به مواجهه با واقعیت یا پذیرش یک حقیقت آشکار نیستند (مثلاً "آنها در انکار هستند").
به عنوان مثال، افرادی که با اعتیاد به مواد مخدر یا الکل زندگی میکنند، اغلب انکار میکنند که مشکلی دارند، در حالی که قربانیان رویدادهای آسیبزا ممکن است انکار کنند که این رویداد اصلاً رخ داده است.
در حالی که ممکن است به طور موقت شما را از اضطراب یا درد محافظت کند، انکار همچنین نیاز به صرف انرژی قابل توجهی دارد. به همین دلیل، از دفاعهای دیگری برای کمک به دور نگه داشتن این احساسات غیرقابل قبول از آگاهی آگاهانه استفاده میشود.
در بسیاری از موارد، ممکن است شواهد قاطعی وجود داشته باشد که چیزی درست است، اما فرد به انکار وجود یا حقیقت آن ادامه میدهد زیرا مواجهه با آن بسیار ناراحتکننده است.
سرکوب ناخودآگاه باعث میشود اطلاعات از آگاهی هوشیارانه دور نگه داشته شوند. با این حال، این خاطرات نه تنها ناپدید نمیشوند؛ بلکه همچنان بر رفتار ما تاثیر میگذارند. به عنوان مثال، فردی که خاطرات سرکوبشدهای از سوءاستفادهای که در کودکی متحمل شده است را دارد، ممکن است بعداً در ایجاد روابط مشکل داشته باشد.
گاهی اوقات ممکن است با بیرون راندن اطلاعات ناخواسته از آگاهی خود، اطلاعات را آگاهانه سرکوب کنید. این به عنوان سرکوب آگاهانه شناخته میشود. با این حال، در بیشتر موارد، اعتقاد بر این است که این حذف خاطرات اضطرابآور از آگاهی به صورت ناخودآگاه رخ میدهد.
والایش یا تعالی یا تصعید یک مکانیسم دفاعی است که به ما اجازه میدهد با تبدیل رفتارها به شکلی قابل قبولتر، تکانههای غیرقابل قبول را به صورت عملی بروز دهیم. به عنوان مثال، فردی که خشم شدیدی را تجربه میکند، ممکن است به عنوان وسیلهای برای تخلیه ناامیدی، کیک بوکسینگ را انتخاب کند.
فروید معتقد بود که والایش نشانه بلوغ است و به افراد اجازه میدهد تا به طور عادی به شیوههای قابل قبول اجتماعی عمل کنند.
فرافکنی یک مکانیسم دفاعی است که شامل گرفتن ویژگیها یا احساسات غیرقابل قبول خود و نسبت دادن آنها به دیگران است. به عنوان مثال، اگر از کسی به شدت بیزار هستید، ممکن است در عوض باور کنید که او شما را دوست ندارد.
فرافکنی با اجازه دادن به ابراز میل یا تکانه، اما به روشی که خود نمیتواند تشخیص دهد، عمل میکند و بنابراین اضطراب را کاهش میدهد.
عقلانیسازی با فکر کردن به وقایع به روشی سرد و بالینی، اضطراب را کاهش میدهد. مکانیسم دفاعی عقلانی سازی به ما اجازه میدهد تا از فکر کردن به جنبه استرسزا و عاطفی موقعیت اجتناب کنیم و در عوض فقط روی مولفه فکری تمرکز کنیم.
برای مثال، فردی که به تازگی به یک بیماری لاعلاج مبتلا شده است، ممکن است برای جلوگیری از پریشانی و دور ماندن از واقعیت موقعیت و احساسات خود در مورد آن، بر یادگیری همه چیز در مورد بیماری تمرکز کند.
منطقیسازی یک مکانیسم دفاعی است که شامل توضیح یک رفتار یا احساس غیرقابل قبول به شیوهای منطقی یا عقلانی و اجتناب از دلایل واقعی آن رفتار میشود.
به عنوان مثال، فردی که از قرار ملاقات با کسی امتناع میکند، ممکن است با گفتن اینکه به هر حال به شخص دیگری جذب نشده است، موقعیت را توجیه کند. یک دانشآموز ممکن است به جای پذیرش عدم آمادگی خود، با سرزنش معلم، نمره ضعیف امتحان خود را توجیه کند.
منطقی سازی نه تنها از اضطراب جلوگیری میکند، بلکه ممکن است از عزت نفس و خودپنداره نیز محافظت کند.
هنگام مواجهه با رویدادهای استرسزا، افراد گاهی اوقات استراتژیهای مقابله را رها میکنند و به الگوهای رفتاری که در مراحل اولیه رشد استفاده شدهاند، بازمیگردند. آنا فروید این مکانیسم دفاعی را واپسروی نامید و اظهار داشت که افراد رفتارهایی را از مرحله رشد روانی-جنسی که در آن تثبیت شدهاند، بروز میدهند.
بعنوان مثال، فردی که در مرحله رشدی اولیه تثبیت شده است، ممکن است با شنیدن اخبار ناخوشایند گریه کند یا اخم کند.
به گفته فروید، رفتارهای مرتبط با واپسروی میتواند بسته به مرحلهای که فرد تثبیت شده است، بسیار متفاوت باشد.
مثلا فردی که در مرحله دهانی تثبیت شده است، ممکن است شروع به خوردن یا سیگار کشیدن بیش از حد کند، یا ممکن است پرخاشگری کلامی کند. تثبیت در مرحله مقعدی ممکن است منجر به مرتب بودن یا نامرتب بودن بیش از حد شود.
واکنشریزی با در نظر گرفتن احساس، تکانه یا رفتار مخالف، اضطراب را کاهش میدهد. نمونهای از واکنشریزی میتواند رفتار بیش از حد دوستانه با کسی باشد که به شدت از او متنفر هستید تا احساسات واقعی خود را پنهان کنید.
چرا مردم اینگونه رفتار میکنند؟ به گفته فروید، آنها از واکنشریزی به عنوان یک مکانیسم دفاعی برای پنهان کردن احساسات واقعی خود با رفتار کردن به روشی کاملاً متضاد استفاده میکنند.
از زمانی که فروید برای اولین بار مکانیسمهای دفاعی اولیه را توصیف کرد، محققان دیگر به توصیف روشهای دیگر کاهش اضطراب ادامه دادهاند. برخی از این مکانیسمهای دفاعی عبارتند از:
برخی از این دفاعها میتوانند مفیدتر از بقیه باشند. به عنوان مثال، استفاده از شوخ طبعی برای غلبه بر یک موقعیت استرسزا و اضطرابآور در واقع میتواند یک مکانیسم دفاعی سازگار باشد.