همه افراد در زندگی خود، با مسئلههای متفاوتی در محیط کار، تحصیل یا خانواده رو به رو میشوند؛ در زندگی همه ما مشکلات وجود دارند. مسئلهها موانعی هستند، که سر راه ما قرار میگیرند و رسیدن به هدف را برای ما سختتر میکنند؛ اما تجربههایی که از برخورد با آنها و حل مساله به دست میآوریم، باعث رشد فکری ما میشود.
مسئله چه کوچک باشد چه بزرگ، راه فراری از آن نداریم و قبل از اینکه به بحران تبدیل شود، باید آن را حل کنیم. حل مساله یک مهارت است، که به وسیله آن میتوانیم مشکلات و مسئلههای زندگی را کنترل کنیم، راه رسیدن به موفقیت را برای خود هموارتر کنیم و به آرامشی که میخواهیم برسیم.
در همه نقاط دنیا مهارت حل مسئله، یک مهارت مهم برای رسیدن به موفقیت است و به افراد توصیه میکنند که آن را یاد بگیرند. بهترین سن برای آموزش مهارت حل مسئله، سنین کودکی است که فرد به مدرسه میرود. به همین علت اهمیت مهارت حل مسئله در دانشآموزان بیشتر است.
حل مساله یا Problem solving یک مهارت است، که به کمک آن یاد میگیریم، مسئلههای زندگی را حل کنیم. افرادی که در برخورد با مسئلههای زندگی، میتوانند راه حل مناسب برای مشکلات ارائه کنند؛ معمولا اعتماد به نفس بالاتر و استرس کمتری نسبت به بقیه افراد دارند.
توانایی و مهارت حل مسئله، به افراد کمک میکند تا مشکلاتی را که در زندگی آنها رخ داده است برطرف کنند؛ از این چالشها به عنوان یک فرصت برای شکوفایی استعدادهای خود استفاده کنند و ذهنی خلاق و ایدهپرداز داشته باشند.
هنگام بروز مسئله، همه افراد به یک شکل با آن مقابله نمیکنند و فرآیند حل مسئله برای افراد مختلف، متفاوت است. بعضی از افراد با بروز احساسات قوی و شدید مانند سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر، به مسئله واکنش نشان میدهند؛ که این کار مانع از تصمیمگیری عقلانی میشود و به این نوع روش حل مساله، واکنش ناسازگار میگوییم که یک روش حل مساله نادرست است. برخی افراد هنگام برخورد با مسئله سکوت میکنند و آن را حل نشدنی میپندارند، که این نوع واکنش را هیجانمدار یا سازگارانه مینامیم. بعضی افراد نیز با تلاش و کوشش، برنامهریزی، جمعآوری اطلاعات و مشورت به همراه صبر و حوصله با مسائل مقابله میکنند، که این دسته افراد را در گروه مقابله مسئلهمدار قرار میدهند. این نوع مقابله، یک نوع مهارت است، که با یادگیری آن میتوانیم مسئلهها را به شکل بهتری حل کنیم.
در فرایند حل مسئله و تولید راه حل، چهار گام مهم وجود دارد؛ برای رسیدن به بهترین راه حل باید مراحل زیر را گام به گام طی کرد:
برای اینکه بخواهیم یک مسئله را حل کنیم، ابتدا فهم مسئله بسیار مهم است؛ سپس باید آن را به شیوه صحیح و شفاف تعریف کنیم و بدانیم چه عواملی باعث رخ دادن مشکل شده است. برخی عوامل نشانه ظاهری از بروز مشکلات هستند و علت اصلی بروز مشکل نیستند؛ اما ما باید با تیزبینی، تلاش و برنامهریزی صحیح، علت واقعی آنها را کشف کنیم. در این گام نیاز است که اطلاعات زیادی را جمع آوری کنیم و با افراد آگاه مشورت کنیم؛ زیرا فهم مسئله در حل آن کمک زیادی به ما میکند.
بهتر است برای حل مسئله، راه حلهای متفاوتی تصور کنیم؛ اینکه فکر کنیم برای حل مسئله تنها یک راه حل وجود دارد، تصور اشتباهی است. این کار باعث میشود تفکرات خلاقانه داشته باشیم و تلاش کنیم تا راه حلهای متفاوت برای حل مسئله پیدا کنیم. هدف از این مرحله، آزاد بودن فکر و تخیلات فرد است تا روشهای متفاوتی به ذهن او برسد.
در مرحله تعیین راه حل، هیچ محدودیتی برای افکار و تصورات نیست؛ اما برای حل مسئله از بین راه حلهای مختلفی که پیدا کردهایم، تنها یک راه حل مناسب وجود دارد که باید آن را انتخاب کنیم. به همین علت باید همه راه حلهای موجود را بررسی و ارزیابی کنیم.
در این گام، راه حلی را که در مرحله قبل انتخاب شده است اجرا میکنیم و پس از اجرای آن، به پیامدهای آن توجه میکنیم. اگر این پیامدها مورد رضایت قرار گرفت، فرایند حل مسئله پایان مییابد؛ اگر مورد رضایت نبود، به علت کارساز نبودن راه حل، ممکن است در آینده برای ما مشکل ایجاد کند. در این شرایط، برای حل مسئله باید دوباره از گام اول شروع کنیم. این کار زمانی تمام میشود که این مسئله دیگر برای ما دردسرساز نباشد.
بسیاری از افراد متوجه اشتباهات خود در حل مساله نیستند و به همین علت هنگام برخورد با مشکلات زندگی نمیتوانند آنها را به درستی حل کنند. ممکن است این ناتوانی در حل مسئله، دلایلی داشته باشد که برخی از آنها عبارتاند از:
برای پیدا کردن دلایل ریشهای و اصلی یک مشکل، باید خوب فکر کنیم؛ با اولین نتیجهگیری تصمیم نگیریم و سوالات درستی از خودمان بپرسیم تا مطمئن شویم دلیل اصلی را پیدا کردهایم.
همه ما معمولا میخواهیم کارهای خود را سریع انجام دهیم. عجله کردن در انتخاب راه حل، ذهن ما را گمراه میکند و ما نمیتوانیم راه حلهای مختلف را برای یافتن دلیل اصلی مشکل پیدا کنیم.
فقط داشتن علم و دانش دلیلی برای توانایی حل مساله نیست، ما باید در کنار آن تفکر منطقی نیز داشته باشیم؛ زیرا داشتن تفکر منطقی به ما کمک میکند تا ذهنی خلاق و ایدهپرداز برای پیدا کردن راه حلهای مناسب داشته باشیم.
موفقیت و خوشحالی ما به میزان توانایی ما در حل مساله بستگی دارد. اگر در برخورد با مشکلات زندگی نتوانیم راه حلهای مناسب پیدا کنیم، به مشکلاتی برمیخوریم. در ادامه به برخی از این مشکلات اشاره میکنیم :
با یادگیری فنون حل مسئله، میتوان مهارت حل مسئله را تقویت کرد. با تقویت این مهارتها، هنگام بروز مشکلات اعتمادبهنفس بیشتری برای حل آنها داریم. در ادامه مقاله به 18 مورد از انواع تکنیکهای حل مسئله میپردازیم.
داشتن نگرش مثبت در حل مسئله مهم است. بعضی افراد وقتی در زندگی با یک مشکل روبهرو میشوند، آن را غیرقابل حل میدانند. این رویکرد حل مساله، یک مانع بزرگ در فرایند حل مسئله است. در این حالت اگر فرد تصور کند که یک مشکل قابل حل شدن نیست، انگیزه خود را برای تلاش کردن از دست میدهد؛ اما اگر پیش آمدن یک مسئله را فرصتی برای پیشرفت و ترقی خود ببیند، با انگیزه و اعتمادبهنفس بیشتری برای حل آن اقدام میکنید.
مدیریت تفکرات منفی و کنترل احساسات و عواطف، میتواند از راه حلهای اشتباه و گرفتن تصمیمهای نادرست، جلوگیری کند. برای این کار میتوانید، افکار منفی خود را روی یک کاغذ یادداشت کنید؛ سپس آن ها را بررسی کنید که چه مقدار از آنها صحیح است. همچنین جایگزین کردن افکار مثبت به جای آنها، به شما کمک میکند تا به درستی و با اعتمادبهنفس بیشتر به حل مساله بپردازید.
گاهی اوقات راه و روشهای قدیمی برای حل یک مسئله کاربردی ندارد؛ به همین علت پرورش خلاقیت و داشتن ایدههای جدید میتواند به کشف راه حلهای صحیح برای حل مساله کمک کند.
افراد کمال طلب به علت اینکه نمیخواهند هیچ اشتباهی را انجام دهند، معمولا قدرتی برای کشف راه حل درست ندارند. پذیرش اشتباهات زندگی باعث میشود از آنها درس بگیرید و از تجربههای خود، برای حل مسئلههای مختلف استفاده کنید.
با پرسیدن سوالات مختلف از خودتان، راههای مختلفی برای حل مساله پیدا میکنید و بهترین تصمیم را میگیرید.
اگر از امتحان کردن راه حلهای جدید و متفاوت بترسید؛ نمیتوانید تصمیم درستی برای حل مسئله بگیرید.
با الگو قرار دادن افراد برتر در زمینه مشکل خود، میتوانید از تجربیات آنها استفاده کنید.
برای پیدا کردن راه حلهای مختلف، از افراد آگاه مشورت بگیرید.
همیشه راه حلهای جایگزین داشته باشید تا در صورت شکست، از آنها استفاده کنید.
اگر راه حلی که انتخاب کردهاید، برای حل مسئله کارساز نبود، ناامید نشوید و برای یافتن راه حلهای جدید، دوباره تلاش کنید.
در صورت انتخاب یک راه حل، برای به نتیجه رسیدن آن تا انتها به همه تعهداتی که دادهاید پایبند باشید.
مغرور بودن به اینکه من میتوانم مشکلات خود را به تنهایی حل کنم، ممکن است باعث شکست شما شود؛ پس در صورت نیاز از افراد دیگر کمک بگیرید.
برای به نتیجه رسیدن راه حل، از اهداف کوتاه مدت شروع کنید و طبق آن مرحله به مرحله، برای رسیدن به موفقیت پیش بروید.
با خواندن کتابهای مختلف، ذهن شما برای یادگیری و یافتن روشهای متفاوت برای حل مسئله روشن میشود.
سعی کنید پرسشگر خوبی باشید. زمانی که برای شما سوال ایجاد میشود، بدون خجالت کشیدن، از افراد باتجربه سوال بپرسید.
همیشه در برخورد با مشکلات، راه حلهای واقعبینانه برای حل مسئله پیدا کنید و رویایی فکر نکنید.
گاهی احمقانهترین راه حل از نظر شما، میتواند راه حل مناسب برای حل مسئله باشد. پس زود قضاوت نکنید و همه راه حلها را خوب بسنجید.
برای رسیدن به راه حل مناسب برای حل مساله، عجله نکنید و صبورانه تمام گامهای حل مساله را طی کنید تا به راه حل درست برسید.
برای شناخت استعداد خود در تست استعداد یابی گاردنر شرکت کنید.