مقالات روانشناسی

خشونت خانگی چیست؟

1

خشونت خانگی چیست؟

همان‌گونه که می‌دانید خشونت نوعی رفتار است که به صورت فیزیکی یا غیرفیزیکی به منظور آزار دادن و آسیب رساندن رخ می‌دهد. خشونت خانگی هر گونه رفتار یا واکنش خشونت‌آمیز نسبت به یک یا چند تن از اعضای خانواده است که از سوی یک یا چند تن از اعضای خانواده نسبت به قربانی انجام می‌شود. بیش‌ترین میزان خشونت خانگی در جهان نسبت به کودکان انجام می‌گیرد. دومین خشونت رایج مربوط به زنان است که بیش‌تر از سوی مردان انجام می‌شود. اما مردان نیز می‌توانند قربانی خشونت خانگی شوند. خشونت خانگی پیشینه‌ای طولانی دارد و در هر جامعه‌ای دیده می‌شود. به همین خاطر است که تلاش برای حل این معضل جهانی، دغدغهٔ مهم سازمان بهداشت جهانی و کشورهاست.

ربان بنفش نماد خشونت خانگی است

نماد خشونت خانگی ربان بنفش است. رنگ بنفش به خاطر یادآوری کبودی بر اثر آسیب جسمانی به عنوان رنگ این نماد در نظر گرفته شده است. ربان بنفش، نماد آگاهی‌بخشی پیرامون خشونت خانگی است.

انواع خشونت خانگی

خشونت خانگی ممکن است به روش‌های گوناگون سر بزند. اما بیش‌ترین خشونت‌های خانگی توهین، تحقیر و کتک زدن هستند. خشونت خانگی به 4 دسته بخش‌بندی می‌شود.

  • خشونت جسمانی: کتک زدن، شکنجه، قطع عضو، سوزاندن، قتل
  • خشونت روانی: باج‌گیری، توهین، تحقیر، تهدید، حسادت، بدبینی، ترساندن
  • محرومیت: گرفتن استقلال مالی، مصادرهٔ اموال، طرد
  • خشونت جنسی: تجاوز جنسی، سوء استفاده جنسی، آزار جنسی

علت بروز خشونت خانگی چیست؟

عوامل گوناگونی در بروز خشونت خانگی موثر هستند. ضعف فرهنگی، کهن‌الگوهای نادرست، نقص قانون، مشکلات اقتصادی و اجتماعی، اختلالات روان‌شناختی، اعتیاد و باورهای نادرست دینی می‌تواند زمینه‌ساز بروز خشونت خانگی شود. در این مورد عامل موثر برای پیشگیری از بروز خشونت خانگی، حمایت نهادهای قانونی کشورهاست. متاسفانه نقص قانون در برخی از کشورها باعث می‌شود که از قربانیان خشونت خانگی حمایت درستی انجام نشود. در نتیجه بر شدت مشکلات فرد افزوده می‌شود.

خشونت خانگی علیه کودکان

کودکان اصلی‌ترین قربانیان خشونت خانگی هستند. کودکان بیش‌تر مورد خشونت کلامی یا جسمانی قرار می‌گیرند. تنبیه‌های بدنی سخت جسم و جان این کودکان را تهدید می‌کند. اما آمارهای آزار جنسی کودکان نیز در این مورد کم نیست. این کودکان به دلیل ناآگاهی نمی‌توانند از حقوقشان دفاع کنند. در نتیجه جوامع گوناگون به فکر افزایش آگاهی کودکان در مدارس و رسانه‌ها می‌پردازند تا بتوانند از خشونت خانگی علیه کودکان پیشگیری کنند. کودکانی که قربانی خشونت خانگی می‌شوند بیش از دیگران در خطر بروز اختلالات روانی گوناگون مانند افسردگی، اضطراب، پنیک اتک و استرس پس از سانحه هستند. این کودکان ممکن است که تبدیل به یک آزارگر شوند. رفتارهای پرخاشگرانه در محیط مدرسه و نسبت به همسالان نخستین نوع خشونتی است که احتمال دارد از یک کودک قربانی خشونت خانگی سر بزند. هم‌چنین این افراد ممکن است پس از بزرگسالی و ازدواج نسبت به همسر و فرزندانشان رفتارهای خشونت‌آمیز داشته باشند.

خشونت خانگی علیه زنان

زنان دومین گروه آسیب‌پذیری هستند که قربانی خشونت خانگی می‌شوند. آزار جسمی و جنسی، تحقیر، مصادرهٔ مالی و قطع عضو بیش‌ترین آمار خشونت علیه زنان را به خود اختصاص می‌دهد. متاسفانه این اتفاقات زمانی دردناک‌تر می‌شود که زنان باردار باشند. بر پایهٔ آمارهای موجود حدود 15٪ زنان باردار آمریکایی مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند. گاهی زنان به خاطر فرزندانشان از طلاق و جدایی خودداری می‌کنند. در این حالت آن‌ها ناچارند هر روز خشونت را تحمل کنند و دچار اختلالات روان‌شناختی گوناگون می‌شوند. آمار خودکشی زنان ناشی از خشونت خانگی بسیار بالاست.

روز جهانی نه به خشونت علیه زنان

25 نوامبر روز جهانی نه به خشونت علیه زنان است. سازمان ملل در سال 1999 روز 25 نوامبر را روز جهانی رفع خشونت علیه زنان نام‌گذاری کرد.

خشونت خانگی علیه مردان

میزان خشونت خانگی علیه مردان، نسبت به کودکان و زنان پایین‌تر است اما نمی‌توانیم وجود آن را انکار کنیم. این خشونت‌ها بیش‌تر جنبهٔ جسمانی و روانی دارند. کتک زدن، مجروح کردن با چاقو و قطع عضو اصلی‌ترین نمونه‌های خشونت علیه مردان است. شاید بتوانیم از جانی دپ به عنوان جنجالی‌ترین مردی یاد کنیم که قربانی خشونت خانگی شد. امبر هرد همسر جانی دپ به او خیانت می‌کرده و او را مورد آزار جسمانی و روانی قرار می‌داده است. در فایل صوتی که از امبر هرد منتشر شده او به رفتارهای خشونت‌آمیز علیه جانی دپ اعتراف می‌کند. امبر هرد در یکی از این اقدامات باعث قطع شدن بخشی از بند انگشت دست همسرش شده بود.

خشونت خانگی علیه والدین و سالمندان

سالمندآزاری نوع دیگری از خشونت خانگی است. خشونت علیه سالمندان به روش‌های گوناگون انجام می‌گیرد. بدرفتاری کلامی و جسمی، بی‌توجهی عاطفی، مصادرهٔ مالی، توهین و تحقیر، بی‌توجهی و بهداشت و تغذیه، کتک زدن و نابود کردن وسایل مورد علاقهٔ سالمندان بارزترین نمونه‌های سالمندآزاری است. یک سالمند روحیه‌ای شکننده و حساس دارد و این رفتارها می‌تواند او را با مشکلات جدی جسمانی و روانی روبه‌رو کند که گاهی جبران ناپذیر است.

رابطهٔ سندرم استکهلم و خشونت خانگی

سندرم استکهلم پدیده‌ای روان‌شناختی است که در آن فرد نسبت به گروگان‌گیر احساس همدلی و وابستگی عاطفی پیدا می‌کند این حالت با بروز یک استرس حاد و توسط مکانیزم دفاعی در برخی از افراد شکل می‌گیرد. این حالت تنها در گروگان‌ها بروز پیدا نمی‌کند. به طور کلی کسانی که قربانی خشونت و آزار جسمی یا روانی هستند ممکن است دچار این حالت روان‌شناختی شوند. در این شرایط قربانیان با وجود درد و رنجی که تحمل می‌کنند از همکاری با پلیس، مقامات قضایی یا کسانی که دنبال کمک به آنان هستند خودداری می‌نمایند. در برخی از شرایط کسانی که قربانی خشونت خانگی هستند دچار سندرم استکهلم می‌شوند. این شرایط باعث می‌شود که کمک کردن به او دشوارتر شود. چون قربانی نسبت به آزارگر خودش دلبستگی و احساس تعلق عاطفی می‌کند.

اثرات روان‌شناختی خشونت خانگی چیست؟

خشونت خانگی زمینه‌ساز بروز اختلالات روانی گوناگون می‌شوند. از آن‌جایی که فرد در محیطی ناسالم به زندگی خود ادامه می‌دهد؛ درمان اختلالات روانی بسیار دشوار خواهد بود. هم‌‌چنین کسانی که قربانی خشونت خانگی خستند ممکن است که تبدیل به یک آزارگر شوند. برای نمونه کودکی که سال‌ها قربانی خشونت خانگی شده است، ممکن است پس از ازدواج و صاحب فرزند شدن، فرزندش را مورد آزار و خشونت قرار دهد. این حالت می‌تواند به یک چرخهٔ دنباله‌دار تبدیل شود. برخی از اختلالات روان‌شناختی که ممکن است افراد در نتیجهٔ خشونت خانگی به آن دچار شوند عبارتند از:

اختلال افسردگی و دوقطبی

  • استرس حاد و استرس پس از سانحه
  • اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر
  • پنیک اتک
  • اعتیاد
  • اختلالات شخصیت
  • خودکشی
  • و …
  • برای شناخت اختلالات روانشناختی و شخصیتی در تست MMPI -2 شرکت کنید. 

چگونه از خشونت خانگی پیشگیری کنیم؟

دولت و نهادهای قانون‌گذار اصلی‌ترین نقش را در پیشگیری و برطرف کردن خشونت خانگی بر عهده دارند. افزایش آگاهی از طریق مدارس و رسانه‌ها، تصویب قوانین حمایتگرانه از قربانیان خشونت خانگی و فراهم کردن بستر برای درمان و بازپروری قربانیان از وظایف مهم دولت و نهادهای حکومتی است. متاسفانه قوانین کشورمان در زمینهٔ حمایت از قربانیان خشونت خانگی دچار نقص‌های گوناگون و ناکارآمدی است. نهادهای بازپروری مانند کلینیک‌های روان‌شناسی هم می‌توانند در حل مشکلات روحی و اختلالات روان‌شناختی قربانیان نقش مهمی داشته باشد.

ویژگی های فرد آزارگر

شاید ندانید که افراد آزارگر احساس فقدان قدرت می کنند. آنها برای پنهان کردن این حس هر کاری می کنند. چیزی که در میان این افراد رایج است تلاش برای اعمال قدرت بر قربانی است، زیرا از درون احساس فقدان اقتدار شخصی می کنند. در نظر آنان، ارتباط یک بازی برد و باخت است. این افراد اغلب دارای ویژگی های زیر هستند:

  • ناامنی
  • داشتن انتظارات نامعقول از یک رابطه
  • عدم اعتماد
  • حسادت
  • آزار کلامی
  • احساس نیاز به تایید شدن و در دست داشتن کنترل امور
  • احساس مالکیت نسبت به همسر
  • سابقه خشونت
  • ظالم در برابر کودکان و حیوانات
  • دچار مشکلات روانی درمان نشده مانند افسردگی یا رفتارهای منجر به خودکشی

در صورتی که مورد خشونت خانگی واقع شده اید، باید روش های دریافت کمک از سوی جامعه و ایجاد محدودیت برای فرد آزارگر را فرابگیرید. در این موارد افراد آزارگر (وحتی قربانی) مشکل را انکار می کنند یا آن را کم اهمیت جلوه می دهند و حتی مدعی می شوند که کنترل خود را از دست داده اند. آنها حتی ممکن است شما را به خاطر رفتار خود مقصر بدانند و با این ترفند مانع اقدام از سوی شما شوند. اما باید بدانید که شما مسئول رفتارهای هیچ کس نیستید.

شاید تا به حال با چرخه خشونت خانگی رو به رو شده باشید:

  • شروع تنش
  • حمله
  • پشیمانی و عذرخواهی
  • دوره ماه عسل با ژست های عاشقانه

این چرخه هر بار تکرار می شود به نحوی که گاهی قربانی برای خلاصی از دوره تنش، خود محرکی برای حمله می گردد تا بالاخره دوره تنش تمام شده و دوباره وارد دوره آرام و عاشقانه پس از حمله و خشونت شود. پس از هر حمله، فرد آزارگر احساس پشیمانی می کند، از قربانی عذرخواهی می کند و به او قول می دهد که دیگر رفتارهای خود را تکرار نکند. اما در عین حال، برای رفع عامل زمینه ساز این رفتارها هیچ گونه اقدامی برای دریافت مشاوره انجام نمی دهد. قول های یک فرد آزارگر را باور نکنید!

در برابر خشونت خانگی چه باید کرد؟

لازم است که قربانی از بیرون کمک دریافت کند و فرد مناسبی را از آنچه در رابطه اش می گذرد باخبر سازد. یک مشاور یا روانشناس بهترین فردی است که می تواند اعتماد به نفس را به شما بازگرداند و به شما برای اتخاذ اقدامات لازم کمک کند.

اگر در حال حاضر در شروع یک رابطه هستید، برای پیشگیری از ایجاد رابطه عاطفی با یک فرد آزارگر، در مخاطب خود به دنبال نشانه های زیر باشید:

  • فردی که بر انتخاب های خود اصرار دارد و بر سر هیچ چیز با شما مصالحه نمی کند.
  • ناگهان عصبانی می شود.
  • با دیگران بی ادبانه رفتار می کند
  • از شما و خانواده شما انتقاد می کند.
  • حسود و تملک گراست
  • پارانوئید است
  • شما را تهدید می کند.

در فردی که با او وارد رابطه شده اید به دنبال این نشانه ها باشید و فریب حرف های عاشقانه او را نخورید. افراد آزارگر تا زمانی که مطمئن نشوند آنها را ترک نمی کنید، ماهیت خود را نشان نمی دهند. او در ابتدا تلاش می کند شما را کاملا به دست آورد و بعد از دیگران جدا کند. چنین فردی معمولا به مرزهای خانوادگی احترام نمی گذارد. معمولا خشونت خانگی تا پس از ازدواج و حتی تا موقع تولد فرزند، یعنی زمانی که از عدم ترک از سوی شما مطمئن نشده است، شروع نمی شود. اما زمانی که شما تصمیم به ترک رابطه بگیرید، خشونت از سوی فرد آزارگر افزایش می یابد. به همین دلیل، اقدام برای دریافت کمک از سوی افراد حرفه ای پیش از اعلام ترک رابطه به او ضرورت دارد.

اقدام کنید

هیچ گاه منتظر حمله بعدی نمانید. حمله بعدی می تواند پایان کار باشد. در صورتی که احساس ناامنی می کنید با اورژانس اجتماعی یا پلیس تماس بگیرید. اقدامات زیر می توانند از شما تا حدی در برابر خشونت خانگی حفاظت کنند:

  • حسابی در بانک به نام خود باز کنید و پول هایتان را در آن واریز کنید.
  • جای امنی در نظر داشته باشید تا در مواقع لزوم به دوست یا فامیل پناه ببرید.
  • کیفی حاوی مدارک شخصی، مدارک قانونی، پول، لباس های خود و کودکان (در صورت داشتن بچه)، اشیای
  • باارزش، تلفن همراه و شارژر را در جای مطمئنی قرار دهید.
  • از همسایه خود بخواهید در صورت شنیدن صدای جیغ یا احساس هر گونه خطر با پلیس تماس بگیرد.
  • از کلیدهای خانه و ماشین، کلید یدک تهیه کنید و آنها را در جایی بیرون از منزل پنهان کنید تا در صورت بروز خطر بتوانید فرار کنید.
  • اگر در خانه اسلحه سرد یا گرمی وجود دارد، آن را از دسترس دور نگه دارید.
این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران