مقالات روانشناسی

گذشته همسر

1

گذشته همسر

به دنبال گذشته همسر خود نباشید

کنار آمدن با گذشته همسر زمانی که از جزئیات آن خبردار شده‌اید ممکن است احساسات دوگانه‌ای را در شما ایجاد کند. امکان دارد مدت زمان زیادی را در کنار همسری که به او علاقه‌مند هستید، زندگی کرده‌ باشید و برای حفظ رابطه خود با او سختی‌های بسیاری را متحمل شده باشید. اما از سوی دیگر هجوم افکار مزاحم و آزار دهنده در مورد گذشته‌ی او از درون شما را نابود می‌کند. پس دچار یک ابهام و بلاتکلیفی می‌شوید و در دوراهیِ ماندن یا رفتن گیر می‌افتید. پیش از آن که تصمیمی جدی در این خصوص بگیرید کمی صبور باشید

برای رهایی از افکار در مورد گذشته همسر

1- رهایی از فکر آنچه در گذشته اتفاق افتاده است خیلی سخت و دشوار نیست. کافی است هر موقع که چنین افکاری به سراغتان می آید فکرتان را به طرف مسئله دیگری هدایت کنید. شما حتی میتوانید با فکر کردن به فهرست خرید روزانه از این فکر بیرون بیایید.

در واقع با پرت کردن حواس خودتان مانع از این می شوید که در این افکار غوطه بخورید و دائم به زوایای مخفی ماجرا بپردازید. فکر بد به سراغتان می آید؟ نفس عمیق بکشید پاها را دراز کنید، اجازه بدهید به جای افکار منفی ارامش به سراغتان بیاید.‏
2- به وضعیتی که شما در آن قرار دارید حسادت به گذشته می گویند. آدم حسود در این شرایط به آدم ها یا حوادثی که در گذشته افتاده است حسادت می کند.

فکر کردن به ارتباطات گذشته شریک زندگیتان سبب حس نا امنی، اندوه، خشم و پریشانی می شود یعنی همه چیزهایی که یک آدم حسود حس می کند. ولی شما باید درک کنید که چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده اند لزوما ربطی به شرایط حال ندارند و تهدیدی برای رابطه به حساب نمی آیند.

به طور معمول آدم ها جزئیات آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است را فراموش می کنند و این یعنی شما در بسیاری از مواقع بی سبب حس عدم امنیت می کنید.‏

3- این مشکل شماست که نمی توانید از فکر گذشته همسرتان رها شوید. به خاطر این مشکل نمی توانید همسرتان را بازخواست کنید.

او گذشته خودش را داشته و این چیزی است که حقیقتا ارتباط زیادی به شما ندارد. کنکاش زیاد در گذشته وی به شما حال خوبی نمی دهد و در واقع رابطه را هم تحت‌تاثیر قرار می دهد. یعنی دقیقا همان اتفاقی می افتد که شما به خاطر آن نگران هستید.‏ 

علاوه بر این پرس و جوی زیاد از همسرتان در مورد گذشته اش این معنی را می دهد که شما اثر وجود خودتان را کم تر از افراد دیگر می دانید.‏ 

4- روی افکارتان کار کنید. هنگامی که دایماً خویش را درگیر دیگری می کنید اعتماد به نفس و ارامش تان را از دست می دهید. شاید لازم باشد روی باورهایتان کار کنید. در بسیاری از موارد این سعی برای کنکاش در گذشته دیگری برآمده از این دیدگاه است که دو نفر آدم بالغ باید با هم صادق باشند و همه چیز را بدانند. ‏

اکنون طرف مقابل شما همه چیز را در مورد گذشته اش گفته است اگرچه که لازم نبوده همه چیز را با جزئیات بیان کند و شماهمه چیز را می دانید.

حالا چه اتفاقی افتاده است جز اینکه شما دچار بی ثباتی شده اید؟ ازاین گذشته شما باید بپذیرید که اکثر آدم ها چنین تجربه ای داشته اند و واقعا هیچ اتفاق عجیب وبدی نیفتاده است.

به فکر رابطه خودتان باشید. حقیقت را قبول کنید شما به آنچه در گذشته اتفاق افتاده و تجربه های شریک زندگیتان حسادت می کنید. این که وی یک زمانی کس دیگری را دوست داشته، لحظات خوشی را تجربه نموده و کاری را با آدم دیگری انجام داده شما را ناراحت می کند. بهترین راه برای رهایی از این نوع حسادت ها و افکار وسواسی روی روابط خودتان کار کنید. تجربه های متفاوت خودتان را داشته باشید.

هر دوی شما صرف نظر از این که چه چیزی را از سر گذرانده اید حالا در کنار هم هستید. یادتان باشد چنانچه چیز خوشایندی هم در گذشته وجود داشته حالا دیگر تمام شده، حتی اگر طعم شیرینی داشته یا خاطره اش باقیمانده باشد. وجود خاطره ای محو یا روشن از یک رابطه در گذشته به مفهوم آن نیست که آدم ها در خاطراتشان متوقف شده اند. در یک رابطه سالم او حتماً بیشتر به آنچه که حالا در جریان است توجه می کند تا آنچه هرروز دورتر و دورتر می شود.‏ 

5- گذشته چیزی است که ما را می سازد مگر این که ما همین دیشب به دنیا آمده باشیم. تنها قدری به گذشته خودتان فکر کنید. چه چیزهایی در آن وجود داشته؟ آیا جزء این است که مهم ترین اثر آن این بوده که شخصیت کنونی شما را ساخته است؟ هر آدمی داستانی در گذشته اش داشته و مجبور به پاسخگویی در مورد آن ها نیست. کمی عمیق تر و معنادارتر فکر کنید این مسیری است که باید طی می شد تا امروز شکل بگیرد. یک آدم به چه دلیل باید به خاطر تجربه های گذشته اش؛ خوب یا بد، پاسخگوی افراد دیگر باشد؟ 

کنکاش در زندگی شخص سبب می شود افکار منفی و ترس در رابطه بالا رود و به جای جست و جو در گذشته شخص به خواسته ها، علائق و اهدافشان در زندگی مشترک شناخت کافی برسند و توجه به این موارد سبب رشد رابطه می شود.

با پرت کردن حواس خود، ذهنتان را از گذشته طرف مقابل منحرف کنید، نوش خوار ذهنی در مورد گذشته طرف مقابل غضب، اندوه و حسادت را ایجاد می کند بهتر است به نقاط مثبت شخص مقابل توجه کنید.

وقتی درگیر گذشته شخص می شویم خشم درونی در شما بالا رفته، اعتماد به نفستان از بین میرود بنابراین زندگی مشترک با مشکلاتی مواجهه خواهد شد.

آیا گذشته خود را به همسرم بگویم یا نه؟

مسئله ی مهم این است که دررابطه ی فعلی چه چیزهایی را باید و چه چیزهایی را نباید منعکس کرد؟ به خصوص برای خانم ها این سوال پیش می آید که آیا باید روابط قبلی خود را به طرف مقابل بگویند یا نه؟

در مقوله ازدواج آنچه که برای خانمها آزاردهنده به نظر می رسد، با آنچه برای آقایان ناراحت کننده است کمی متفاوت است. چیزی که اغلب برای خانم ها اهمیت بسیار دارد این است که آقا در رابطه ی قبلی طرد نشده باشد. مثلا از خانمی خواستگاری کرده و جواب منفی شنیده باشد. یا اگر نامزدی داشته، طرف مقابل رابطه را پایان داده باشد. در حقیقت خانم نگران وجود عشقی است که در دل مرد باقی مانده است. این مسئله حتی ممکن است بیشتر از رابطه ی جنسی معمول برای یک خانم اهمیت داشته باشد .
در مقابل برای اغلب آقایان موضوع متفاوت است و آن چه برایشان در مورد رابطه ی قبلی خانم مهم تر است، مسئله ی رابطه ی جنسی است. جالب این است که در همه جای دنیا مسئله به همین شکل است. هرچند که راستگویی در برخی مواقع به ضرر افراد تمام می شود، اما جزو الزامات ازدواج است و در درازمدت باعث تضمین سلامتی رابطه می شود.البته لازم به ذکر است که صداقت با ساده لوحی فرق دارد. در ضمن کسی که دروغ می گوید، نمی تواند به سادگی به دیگران اعتماد کند، چون بر این گمان است که دیگران هم مانند او دروغ می گویند.

فرد دیگری شما را از گذشته همسرتان باخبر کرده است?

با شنیدن این خبر مسلما ناراحت می شوید.

به این فکر کنید که این فرد چه نیتی از عنوان کردن اسرار همسرتان داشته است؟ آیا می خواهد زندگی شما را خراب کند؟ ممکن است دروغ گفته باشد؟

بهتر است با همسرتان در آرامش حرف بزنید.مسلما احساس می کنید همسرتان شما را گول زده است یا به صداقتش شک کرده اید.به هر حال، این گذشته اوست و رابطه شما هنوز شروع نشده بود.

افراد برای ساختن آینده خود ممکن است با اشخاص مختلفی وارد رابطه شوند.بسیار کم اتفاق می افتد که زوج اولین عشق یکدیگر باشند.این بدان معنا نیست که وجود این افراد در گذشته می تواند تهدید برای زندگی شما باشد یا با آنها مقایسه می شوید.

با گذشته جنسی همسرم چطور برخورد کنم؟

رابطه جنسی قبل از ازدواج هنوز هم در ایران موضوع مهمی است و قابل چشم پوشی نیست.مسئله بکارت به ویژه برای دختران اهمیت بیشتری دارد.

اگر قبل از ازدواج از این مسئله باخبر شده اید، با صداقت و آرامش با خودتان فکر کنید.آیا می توانید این مسئله را بپذیرید؟می توانید آن را کاملا فراموش کنید و صرفا روی رابطه خودتان متمرکز شوید؟

اگر این طور نیست، به هیچ وجه برای ازدواج اقدام نکنید.

با این کار آرامش را از خود و همسرتان خواهید گرفت.چنانچه این مشکل پس از ازدواج خودش را نشان داده است:

به یاد داشته باشید که گذشته ارتباطی به زندگی فعلی شما ندارد.این اتفاق در گذشته همسر شما افتاده و تمام شده است.شما زندگی خوبی در کنار همسرتان دارید و مشکلی از این بابت تا به حال با او نداشته اید.

او از زمانی که با شما ازدواج کرده است، وفادار بوده و شما شاهد خیانتی از او نبوده اید.پس به این فکر کنید که چرا به همسرتان اعتماد ندارید.

ترس های شما از چه چیزی ریشه می گیرد؟

بهتر است از یک روانشناس برای بررسی زمینه های ترس و کمبود اعتماد به نفس و از یک زوج درمانگر برای بررسی دلیل عدم اعتماد به همسر کمک بگیرید

توصیه میشود قبل از ازدواج در تست های روانشناختی و  شخصیت شناسی زیر شرکت کنید. 

این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران