«فردیت» به یک تعبیر بدین معناست که هر آدمیزاد دارای خلوت و حریم خصوصیِ فیزیکی و روانی، و عقیده فردی و دیگر حقوق اساسی است که در هر شرایطی میبایست محترم شمرده شوند. فردگرایان اِعمال اهداف و خواستههای شخص را ترویج میکنند و بنابراین برای استقلال و اتکای به نفس ارزش قائل میشوند و از این دفاع میکنند که منافع فرد باید نسبت به حکومت یا یک گروه اجتماعی در اولویت باشد،و در عین حال با دخالت خارجی در امور شخصی توسط جامعه یا نهادهایی چون دولت مخالفت میکنند.
در اجتماعی که فردیت افراد شکل نگرفته اشخاص از نظر روانی همه درهم گره خورده و وابسته به دیگرانند. در چنین جمع توده واری احساسات و افکار و واکنش ها و سرنوشت اشخاص همه وابسته به یکدیگر و منبعث از مفاهیم مبهمی مانند « نظر جمع» یا رسم و رسوم و سنتهاست؛ اشخاص نه تنها تشویق نمی شوند که از خویش نظری داشته باشند بلکه اغلب تنها آنگاه تائید میشوند که بنظر جمع اقتدا کنند و هم رنگ جماعت باشند.
در چنین جوامعی حتی در مواردی کاملا فردی و شخصی( مانند انتخاب رشته دانشگاهی یا همسر و محل زندگی ) هم تصمیمات به صلاح دید خانواده یا دستور بزرگان گرفته می شود. در چنین جمعی اشخاص از نظر حس و اندیشه میتوانند کاملا وابسته به یکدیگر باقی بمانند و نسل به نسل خوشبختی و استقلال خویش را به بهای جلب محبّت و خشنودی اطرافیان فدا کنند. در چنین شرایطی است که نقش احساسات و عواطف در تعاملات جمعی بسیار برجسته تر از نقش عقلانیت و اندیشه می شود.
با حضور بیشتر اشخاص جامعه در فضای مجازی متاسفانه شاهد فردگرایی و خودگرایی بیشتر در آنها هستیم اشخاص بیشتر مشغول این فضاهای مجازی میشوند و از اتفاقات اطراف خود بی خبر هستند این تکنولوژی مثل شمشیر دولبه عمل می کند و علاوه بر فایده هایی که دارد میتواند مضرات زیادی برای اشخاص جامعه در بر داشته باشد.
البته بین فردگرایی و خودگرایی( egoism) که خودخواهی یا خودپرستی هم گفته می شود، تفاوت است. خودگرایی اخلاقی که امیزه ای از خودگرایی روانی و خودگرایی عقلانی است و دربرابر نوعدوستی ( از گونه بنی آدم اعضای یک پیکرند…) قرار می گیرند و بر این باور است که کشش انسانی طبق نفع شخصی است؛ مستقل از اینکه کنش شخص بر منافع و رفاه دیگران اثر مثبت، منفی و یا خنثی داشته باشد.
فردگرایی ولی با هدف و انگیزه دفاع از منافع اشخاص دربرابر ساختارهای جمعی، اعم از نهادهای قدرت و یا گروههای اجتماعی است. با نگاه فردگرایانه، منافع شخص نباید قربانی جمع و جامعه شود.
برای نزدیکتر شدن به منظور اصلی این یادداشت، به تمایز معنایی دیگری بین فردگرایی و فردیت یا فردشدگی باید اشاره کنیم. فردیت به مجموعه ویژگی ها و مشخصه هایی که یک شخص یا چیزی را از افراد دیگر متمایز می سازد، اطلاق می شود. همان شخصیت یا هویت که معرف انسان و جداشدگی او از افراد دیگر است، ریشه واژه individualism فعل divide به معنای تقسیم، تفکیک، سوا و مجزا یا جدا کردن و جدا شدن است.
فردگرایی غالبا در جوامع پیچیده، باز، صنعتی و ثروتمند دیده می شود. همینطور فردگرایی غالبا در کشورهایی که چند نظام هنجاری در آن ها وجود دارد ( کشورهای چندفرهنگی) به چشم می خورد. در عین حال این ویژگی فرهنگی در بین طبقات بالا و متخصصین هر جامعه و در بین افرادی که زیادتر تحتتاثیر رسانه های ارتباط جمعی آمریکایی قرار دارند، شیوع بیشتری دارد. نهایتا هرچه اشخاص یک جامعه از اینترنت بیشتر استفاده کنند، رابطه آن ها با اعضای خانواده و اطرافیان کم تر شده و این فرآیند نهایتا به فردگرایی بیشتر می انجامد.
جمع گرایی در فرهنگ های ساده، بسته، سنتی و در حال توسعه بیشتر دیده می شود. علاوهبراین جمع گرایی در جوامع نسبتا همگن( که در آن ها هنجارهای گروهی بطور گسترده ای پذیرفته میشوند )، در جوامعی با جمعیت فشرده و جوامعی که در آن ها شغل ها تا حد زیادی به هم وابسته اند، شیوع بیشتری دارد و نهایتا این ویژگی فرهنگی در بین اشخاص مسن جوامع، اعضای خانواده های بزرگ و گروههای مذهبی شایع است.
فردگرایی، تک روی و نبود روحیه جمعی از زمره ویژگی های نامطلوبی به شمار میرود که رشد فزاینده ای در جامعه کنونی پیدا کرده است و باعث اختلال در یکپارچگی و هماهنگی بین اشخاص خواهد شد.
پژوهش ها در این زمینه نشان می دهد، افرادی که از زندگی ناراضی هستند و در محیطی تجمل گرا با والدینی فردگرا رشد یافته، با مشکل های بیشتری همراه بوده اند، بیشتر دچار فردگرایی می شوند. همینطور سن کم و درامد بالای خانواده بر ایجاد این مهم تاثیرگذار است.
اینک باید کوشید تا با سرمایه گذاری های مناسب در این زمینه عوامل زمینه ساز فردگرایی خودخواهانه را کاهش داد و در جهت تقویت روحیه جمع گرایی و همدلی حرکت کرد تا جامعه با سرعت بیشتری به طرف توسعه حرکت کند.