ترس یکی از قدرتمندترین احساسات است و اثر بسیار قوی در ذهن و بدن شما دارد.
ترس می تواند در شرایط اضطراری سیگنال های واکنشی جدی ایجاد کند – به عنوان مثال، اگر در آتش سوزی گرفتار شویم یا مورد حمله قرار بگیریم.
همچنین می تواند زمانی ایجاد شود که با رویدادی غیر خطرناک مانند امتحانات، سخنرانی عمومی، شغل جدید، قرار عاشقانه و یا حتی مهمانی روبرو شوید. این یک پاسخ طبیعی به تهدیدی است که می تواند ذهنی یا واقعی باشد.
اضطراب کلمه ای است که ما برای برخی از انواع ترس ها استفاده می کنیم که معمولاً مربوط به فکر تهدید یا اتفاق ناگواری است که قرار است در آینده اتفاق بیفتد، نه در حال حاضر.
ترس و اضطراب می تواند برای مدت کوتاهی دوام داشته باشد و بعد تمام شود، اما همچنین می توانند بسیار به طول بینجامد و شما را درگیر خود کند. در بعضی موارد زندگی شما را تحت تاثیر خود قرارمی دهند و این امر در توانایی شما در غذا خوردن، خوابیدن، تمرکز، مسافرت، لذت بردن از زندگی یا حتی ترک خانه یا رفتن به محل کار یا مدرسه تاثیر می گذارد. ممکن است شما را از انجام کارهایی که می خواهید یا باید انجام دهید، باز دارد و همچنین بر سلامتی تاثیر دارد.
برخی از افراد بر اثر ترس پریشان شده و می خواهند از موقعیتهایی که ممکن است باعث ترس و اضطراب شود، دوری کنند. شکستن این چرخه می تواند دشوار باشد، اما روش های زیادی برای انجام آن وجود دارد. می توانید بیاموزید که احساس ترس کمتری داشته باشید و با ترس روبرو شوید تا این امر مانع از زندگی شما نشود.
وقتی احساس ترس و نگرانی شدید می کنید، ذهن و بدن خیلی سریع کار می کنند. اینها بعضی از مواردی است که ممکن است اتفاق بیفتد:
این موارد به این دلیل اتفاق می افتد که بدن با احساس ترس، شما را برای مواقع اضطراری آماده می کند، بنابراین باعث می شود خون به سمت عضلات سرازیر شود، قند خون را افزایش داده و به شما توانایی ذهنی می دهد تا روی چیزهایی که بدن آن را تهدید تلقی می کند، تمرکز کنید.
با اضطراب، در طولانی مدت، ممکن است برخی از علائم فوق و همچنین احساس ترس آزاردهنده داشته باشید و دچار تحریک پذیری، مشکلات خواب، سردرد شوید یا در شروع کار و برنامه ریزی برای آینده مشکل دارید؛ شاید در رابطه جنسی هم به مشکل بربخورید و همچنین اعتماد به نفس خود را از دست دهید.
بسیاری از چیزها باعث می شود احساس ترس کنیم. ترس از بعضی چیزها – مانند آتش سوزی – می تواند شما را ایمن نگه دارد. ترس از شکست می تواند باعث تلاش بیشتر شود تا شکست نخورید، اما اگر این احساس بیش از حد قوی باشد، ممکن است نتیجه عکس داشته باشد.
آنچه از آن می ترسید و چگونگی برخورد با آن در هر فرد متفاوت است. فقط دانستن اینکه چه چیزی و چرا باعث ترس شما می شود، می تواند اولین قدم برای حل مشکلات ترس باشد.
از آنجا که اضطراب نوعی ترس است، مواردی که بالا در مورد ترس توضیح دادیم، در مورد اضطراب نیز صادق است.
کلمه “اضطراب” معمولا برای توصیف نگرانی یا هنگامی که ترس آزار دهنده است و به مرور زمان ادامه می یابد، استفاده می شود. همچنین زمانی به کار می رود که ترس مربوط به یک رویداد در آینده باشد تا زمان حاضر.
اضطراب کلمه ایست که اغلب هنگام توصیف ترس مداوم توسط متخصصان بهداشت استفاده می شود. اشکال احساس ترس و اضطراب بسیار شبیه به هم هستند، زیرا حس اصلی یکسان است.
هنگامی که با چیزی ناآشنا روبرو هستید، ممکن است ترس یک احساس یک طرفه باشد.
همچنین می تواند یک مشکل طولانی و روزمره باشد – حتی اگر نتوانید دلیل خاصی پیدا کنید. بعضی از افراد بدون هیچ گونه محرک خاصی احساس اضطراب مداوم دارند.
عوامل ترس زیادی در زندگی روزمره وجود دارد و شما همیشه نمی توانید دقیقاً بگویید که چرا ترسیده اید یا احتمال اینکه به شما آسیب برساند، چقدر است. حتی اگر می بینید چه نسبتی از ترس وجود دارد، قسمت عاطفی از مغز سیگنال های خطر را به بدن شما ارسال می کند.
بعضی اوقات برای مقابله با ترس به روش های روحی و جسمی نیاز دارید.
حمله پانیک هنگامی است که ترس روانی و فیزیکی را تجربه می کنید – علائم ذکر شده در زیر “احساس ترس و اضطراب چیست؟” . افرادی که دچار حمله وحشت هستند می گویند که نفس کشیدن برایشان مشکل می شود و ممکن است نگران این باشند که دچار حمله قلبی شده اند یا کنترل بدن خود را از دست دهند. در صورت دریافت راهنمایی در مورد حملات پانیک، به بخش “پشتیبانی و اطلاعات” در پایان این کتابچه مراجعه کنید.
فوبیا ترس شدید از حیوان، شیء، مکان یا موقعیتی خاص است. افراد مبتلا به فوبیا نیاز مبرم دارند تا از تماس با علت خاص اضطراب یا ترس خودداری کنند. فکر برخورد با علت ترس، شما را دچار اضطراب یا ترس و وحشت می کند.
ترس و اضطراب می تواند همه ما را و در هر زمانی تحت تاثیر قرار دهد. فقط وقتی شدید و طولانی مدت است، پزشکان آن را به عنوان یک مشکل سلامت روان طبقه بندی می کنند. اگر چندین هفته احساس اضطراب کردید، یا اگر احساس می کنید ترس زندگی تان را مختل کرده، خوب است که از پزشک خود کمک بخواهید یا یکی از وب سایت ها یا شماره های ذکر شده در پشت این کتابچه را امتحان کنید. اگر فوبیا باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی روزمره شود، یا در صورت بروز حملات وحشت نیز همین مسئله صادق است.
اگر همیشه از موقعیت هایی که باعث ترس شما می شود، دوری می کنید، ممکن است از کارهایی که می خواهید یا باید انجام دهید، دست بکشید. شما نمی دانید که آیا اوضاع همیشه به همان شکلی که انتظار دارید بد است، بنابراین فرصتی را برای دست یافتن به نحوه مدیریت ترس خود و کاهش اضطراب از دست می دهید. اگر این الگو را پیش بگیرید، مشکلات اضطراب افزایش می یابد. قرار گرفتن در معرض ترسهای خود می تواند روشی موثر برای غلبه بر این اضطراب باشد.
بپذیرید که ترس فقط یک احساس است. ممکن است در زندگی افراد اتفاقهای خیلی بدی رخ دهد، اما یادتان باشد که این اتفاقها قرار نیست برای همه رخ دهد. وقتی به موضوع نگرانکنندهای فکر میکنید به احساستان در مورد آن توجه کنید. گاهی مواقع نسبت به موضوعی نگاهی افراطی دارید و بی خود و بی جهت به ترستان دامن میزنید. به موضوعات دور و برتان دید اغراقآمیز نداشته باشید تا روح و ذهنتان بیجهت مشوش نشود.
سعی کنید در مورد ترس یا اضطراب خود بیشتر بدانید. یک دفترچه برای اضطراب و تفکرات داشته و یادداشت کنید که چگونه و چه موقع اتفاق می افتد. می توانید برای مقابله با ترس، اهداف کوچک و قابل دستیابی خود را تعیین کنید. می توانید لیستی از مواردی را که به شما کمک می کند در مواقعی که احتمالاً می ترسیدید یا مضطرب شوید، به همراه دارید. این می تواند یک روش موثر برای پرداختن به عقاید اساسی که در اضطراب شما وجود دارد، باشد.
بیشتر ورزش کنید. ورزش نیاز به تمرکز دارد و این می تواند ذهن شما را از ترس و اضطراب دور کند.
بودن در کنار افراد مثبتاندیش
تردیدی نیست که دنیا پر از موضوعات ترسناک است، اما همیشه افراد خوب هم وجود دارند؛ کسانی که میتوانند دیگران را با انرژیهای مثبت وجودشان سیراب کنند. وقتی کنار این گونه افراد باشیم معمولا احساس شادتری داریم.
بنابراین تا جایی که میتوانید با کسانی همنشینی کنید که شما را به داشتن تجربههای زیبا تشویق میکنند. پیامهای مثبتی که از آنها دریافت میکنید، در زندگیتان به کار ببرید. این انرژیهای مثبت، صدای ترس درون وجودتان را خفه کرده و هرگز به آن اجازه نمیدهد با انتقادهای آزاردهندهاش، شما را بترساند.
3ـ مدیتیشن
هرروز زمانی را اختصاص دهید و افکارتان را به سمت زمان حال و وجود خود معطوف کنید. با این تمرین یاد میگیرید نگرانیهای بیموردتان درباره آینده و ناراحتیهای احتمالی از تجربههای گذشته را به فراموشی بسپارید و بیدلیل ترس و دلهره به جان خود نیندازید.
افرادی که با خالق خود ارتباط قوی و محکم دارند، میتوانند با ایمانشان و دعا و نیایش به احساس آرامش مناسبی دست پیدا کنند. وقتی تصور کنید که خالق هستی به شما و زندگیتان توجه دارد، با کمک این نیروی برتر میتوانید به آرامش برسید. تحقیقات نشان داده است که مدیتیشن و دعا هردو به یک اندازه انسان را از ترس و نگرانی رها میکنند.
5ـ هر روز یک جشن
لازم نیست یک اتفاق فوقالعاده در زندگیتان رخ دهد تا برایش جشن بگیرید. میتوانید به کوچکترین موفقیتهایتان نیز توجه کرده و برای آنها جشن بگیرید. حتی در حد درست کردن غذایی که همیشه دوستش دارید. در ضمن میتوانید عضو فعالی در اجتماعتان بوده و با دیگران معاشرت داشته باشید و از کسانی که موجب شادیتان میشوند قدردانی کنید.
6 ـ لبخند
خندیدن یا لبخندی ساده زدن موجب یک سری واکنشهای ماهیچهای و هورمونی در بدن میشود که میتواند روحیه فرد را بسیار بالا ببرد. وقتی دائم لبخند بر لب داشته باشید احساسات منفی برای ماندگاری در وجودتان مجبور است بسیار تلاش کند و معمولا هم به موفقیت چشمگیری دست پیدا نمیکند.
با خندیدن سیستم ایمنی بدن قوی میشود. پس همین الان لبخند بزنید. این کار واقعا حالتان را خوب میکند.
7ـ حواس پرتی
هرقدر به افکار منفی و ترسناک فکر کنید و برایش انرژی بگذارید، قدرتشان بیشتر میشود و میتواند افکار مثبت را از میدان به در کند. بنابراین هرگاه موضوعات نگرانکننده راهشان را به وجودتان پیدا کردند، کاری کنید که حواستان معطوف به چیز دیگری شود. مثلا به پیادهروی بروید، زمانی را با دوستان، خانواده یا همسایهتان بگذرانید. با این روش میتوانید جلوی افکار نگرانکننده را بگیرید.
8ـ قدرت روحی
دنیا مکانی امن نیست و همیشه چیزهایی برای ترسیدن وجود دارد اما قرار نیست با ترس زندگی کنیم؛ بنابراین با شناختن ترسهایتان به جنگ آنها رفته و اجازه ندهید ترس، روح و روانتان را تضعیف کند.
4ـ لذت بردن از لحظههای شاد زندگی
لحظات شاد زندگیتان را یادداشت کنید. هرروز چند دقیقه را به نوشتن خاطرات این لحظههای شاد و همچنین برنامههایی که برای آینده دارید، اختصاص دهید. با این کار میتوانید ساختارهای مغزتان را به سمت مثبتاندیشی تغییر دهید.
در حقیقت طبیعت مغزمان به گونهای است که برای حفاظت از ما دائم مراقب جنبههای منفی زندگی و محیط اطرافمان است و خواه ناخواه به سمت افکار منفی کشیده میشویم، اما وقتی لحظات و خاطرات خوب خود را یادداشت کنیم میتوانیم آن بخش از سیستم عصبی مغزمان را که مسئول پردازش افکار مثبت است، تقویت کرده و آن را وادار کنیم به موضوعات شاد و مثبت توجه کند.
یادگیری تکنیک های آرامش بخش می تواند در احساس روحی و جسمی ترس به شما کمک کند. این فقط می تواند به شما کمک کند تا شانه های خود را رها کنید و نفس عمیقی بکشید. یا خود را در مکانی آرامش بخش تصور کنید. همچنین می توانید یادگیری چیزهایی مانند یوگا، مدیتیشن، ماساژ یا گوش دادن به پادکست های سلامتی بنیاد سلامت روان را امتحان کنید.