احساسات شما نشان دهنده اتفاقاتی هستند که درون شما رخ می دهند. دغدغه بسیاری از افراد شناخت این احساسات است. روش های بسیاری زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند احساسات درونی خود را بشناسید. با توجه به تیپ شخصیتی خود می توانید مناسب ترین روش را برای شناخت احساسات خود انتخاب کنید.
گاها افراد درباره احساسات خود با دیگران حرف می زنند و بعضی دیگر آن را برروی کاغذ می نویسند. اما جهت شناخت عمیق احساسات بهتر است از چند روش بهینه استفاده کرد که در ادامه این مقاله این روش های شناخت احساسات را معرفی خواهیم کرد.
به این نکته توجه کنید شناخت احساسات اولین گام برای زندگی عاطفی است، در واقع اگر می خواهید تغییر کنید اولین قدم آگاهی از احساسات است.
اکثر ما انسان ها عادت کردیم طبق یک الگو خاصی فکر کنیم. به گونه ای که از افکار و رویاهایمان آگاه نیستیم. برای شناخت احساسات خود باید به رویاها و افکارتان توجه کنید. برروی بخش آگاهانه ذهنتان متمرکز شوید، چرا که این کار باعث می شود به چیزهای زیادی درباره خود و روابطتان پی ببرید.
برای مثال به اینکه چه چیزهایی را دوست دارید و از چه چیزهایی متنفرید را برروی کاغذ بنویسید این کار به شما کمک می کند الگوهای ذهنی تان را بشناسید و آن را به سطح بالاتری از آگاهی برسانید.
به مدت دو ماه، هر آن چیزی که به شدت احساسات شما را جریحه دار می کند را یادداشت کنید:
به مدت 2 ماه هر چیزی که باعث می شود احساسات شما جریحه دار شود، صرف نظر از علت آن نظیر هوا، ترافیک، همسرتان و فزرندانتان، اقتصاد و … را بنویسید. سعی کنید متوجه شوید چه چیزهایی شما را خشمگین می کند.
اگر به شناخت ترس های خود برسید و بفهمید ترس واقعی شما در چیست، در مسیر درست شناخت احساسات خود قرار گرفته اید. در این صورت این کار باعث می شود اتفاقات را واضح تر ببینید و آگاهیتان نسبت به آن ها بیشتر می شود در نتیجه می توانید احساسات خود را در هر شرایطی کنترل کنید.
گاهی در طی شبانه روز خواب هایی می بینیم که از یادآوری آن ها احساساتی به ما دست می دهد. خواب هایی که پر از احساس، رنگ و داستان هستند. این احساسات را درون یک دفترچه یادداشت کنید.
احساساتی که حتی ما د خواب هم تجربه می کنیم بسیار مهم هستند. به عبارتی می توان گفت احساساتی که در خواب دارید احساسات سرکوب شده شما هستند. خواب ها می توانند نکات زیادی را درباره احساسات درونی شما بگویند.
همیشه به صدای آرام درونتان گوش دهید. با گوش قلبتان به آن ها گوش دهید.
صبح وقتی از خواب بیدار میشوید پیش از آن که کاملاً بیدار شوید بهترین زمان برای شنیدن حرفهای درون نیمهآگاهتان است. به دقت به افکارتان گوش کنید و پیامهای مهم آن را به خاطر بسپارید، این پیامها در شناخت احساسات به شما کمک میکنند.
در طی شناخت احساسات خود باید به احساسات مثبت و چیزهای خوب و عالی که درباره خودتان است نیز توجه کنید. در طول روز بارها احساس همدردی، اعتماد و احساسات مثبت فراوانی را تجربه می کنید.
اگر تنها احساسات منفی درون خود را بشناسید، تصویری غیرواقعی از خود خواهید داشت. اما توجه داشته باشید احساسات منفی و مثبت در کنار هم تصویری واقعی از شما نشان می دهد.
اگر موقعیتها و صدماتی که در گذشته اتفاق افتادهاند را به خاطر بسپارید، پس دربارهی آن موقعیت یا فردی که باعث آن صدمات شده احساسات سرکوب شده، دارید. باید درباره آن موقعیت و صدمه ناشی از آن فکر کنید، سعی کنید آنها را با دقت بنویسید زیرا ممکن است باعث بیمارهای جسمی شوند؛ هنگامی که آن احساسات را رها میکنید میتوانیم همه چیز را دربارهی آن ببخشیم. گاهی بدون رها کردن احساس صدمه و خشم، فردی که باعث آن احساس شده را میبخشیم، اما بخشش نتیجهی فرآیند عاطفی است و هیچ میانبری ندارد.
بسیاری از ما وقتی از نظر احساسی آسیب میبینیم، می گوییم مهم نیست و آن را درون خود سرکوب میکنیم. اما شما هر آسیب روحی که به نظرتان بیاهمیت بوده، صرفنظر از زمانی که رخ داده را با جزییات بنویسید. بسیاری از افراد از کودکی این آسیبها را که باعث بیماریهای جسمی نیز میشوند، با خود دارند.