یک رابطه عاشقانه پیوند زیبای بین دو انسان است. برای داشتن رابطه پایدار و موفق باید جوانب مختلفی را در نظر گرفت که مهمترین آنها اعتماد است. مجموعهی گستردهای از کارهای کوچک است که اعتماد را به مرور زمان شکل میدهد و به حفظ آن کمک میکند. اگر اعتماد زن و شوهر به هم خدشهدار شود، ترس جای آن را میگیرد، نظر آنها نسبت به هم تغییر میکند و سایه شک و بدگمانی زندگی را تیره و تار میکند.
بیاعتمادی بین زن و شوهر پیآمدهای ناگواری را به دنبال دارد. در محیطی که بیاعتمادی بر آن حکمفرما است، افراد حجم بالایی از اضطراب، عدم اعتماد به نفس شدید و خودناباوری را تجربه میکنند. البته بیاعتمادی لزوماً به معنای پایان رابطه نیست و میتوانید یاد بگیرید که دوباره به همسرتان اعتماد کنید. تنها کاری که باید بکنید، این است که به خود و همسرتان یک فرصت دوباره بدهید.
وقتی شخصی را نمی شناسید و یا کاری را برای بار اول انجام می دهید، این که شک کنید و یا احساس بی اعتمادی داشته باشید، کاملاً عادی است. اما گاهی برخی از افراد نسبت به اشخاصی که شناخت کامل به آن ها دارند هم حس بی اعتمادی دارند.
شک و تردید نیز مانند هر احساس دیگری، یک احساس طبیعی است، اما بعضی اوقات این حس از حالت عادی خود فراتر می رود. شاید شما نیز با افرادی برخورد کرده باشید که نسبت به همه کس و همه چیز شک داشته باشند. این افراد در زندگی زناشویی با مشکلات فراوانی روبه رو خواهند شد. این بدگمانی در ارتباط با همسر بسیار مشکل ساز می شود به طوری که بسیاری از اختلاف های بین زن و شوهرها معلول این بی اعتمادی ها هستند.
زندگی کردن با یک فرد شکاک و بی اعتماد و برقراری یک رابطه ی عاطفی باکیفیت با او شاید کمی سخت باشد. ممکن است شما به خاطر اینکه حس بی اعتمادی همسرتان را تحریک نکنید، مجبور شوید که به فردی محتاط و بدون حس شوخ طبعی تبدیل شوید. شاید با این وضعیت مواجه شده اید که هرگونه تلاش شما برای ایجاد رابطه ی صمیمانه با فرد بی اعتماد، از سوی او به عنوان حمله تلقی شده و درنتیجه او یا از شما بیشتر فاصله گرفته و یا با خشم و پرخاشگری شما را از خودش دور کرده است. بنابراین، هر چه شما وقت و انرژی خود را صرف رابطه ی خود با یک فرد بی اعتماد می کنید، پس از مدتی خواهید دید که مورد اعتماد او واقع نشده و هنوز در اول راه مانده اید.
شاید موضوع نگران کننده تر این است که فرد بی اعتماد و شکاک در صورت احساس توهین و انتقاد ممکن است دست به واکنش های هیجانی و یا حتی فیزیکی بزند.
افراد بی اعتماد ممکن است دائم منتظر خیانت همسرشان باشند، بنابراین اگر با یک فرد بی اعتماد زندگی می کنید، این احتمال وجود دارد که از سوی او بارها و بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خیانت متهم شده باشید.
نخستین کاری که باید بکنید، این است که دلیل بیاعتماد شدن نسبت به هم را پیدا کنید.
شایع ترین دلیلهای بی اعتمادی در یک رابطه عبارت اند از:
اصل رابطه بر اعتماد متقابل است اما اگر یکی از طرفین رفتارهای زیر را نسبت به دیگری دارد بهتر است به دنبال راهی برای ترمیم رابطه و برطرف کردن این بی اعتمادی باشند:
چک کردن تلفن
آیا تلفنتان پسورد دارد؟ آیا همسر یا نامزدتان پسورد تلفنتان را میداند؟ اگر نه، این رمز گذاشتن نشانهی بیاعتمادی در رابطه عاشقانه است.
تمام ما به حریم خصوصی نیاز داریم و وجود این حریم خصوصی و احترام به آن در هر رابطهای الزامی است. البته منظورمان این نیست که زندگیتان را کاملاً از همسرتان مخفی نگه دارید. اما برای محافظت از حریم شخصیتان لازم نیست که روی تلفنتان رمز بگذارید؛ مگر آن که جاسوس و مامور مخفی باشید.
همسرتان میتواند علیرغم داشتن رمز گوشیتان همچنان به حریم خصوصی شما احترام بگذارد. سوال اصلی این است که چه موضوعی را حس میکنید که باید از همسرتان مخفی نگه دارید. از طرف دیگر شما اجازه ندارید که به تلفن همسرتان سرک بکشید، این حرکت، اشتباه و نوعی فضولی است. اگر آنقدر با نامزدتان راحت نیستید، که موضوع مهمی را که عمیقاً نگرانتان کرده با او در میان بگذارید، مشکل بزرگتری وجود دارد.
به بدترین ماجراها فکر میکنید
نشانه دیگر بیاعتمادی در رابطه این است که شما دائماً به بدترین اتفاقها فکر میکنید. این که نامزدتان به تماستان جواب نداده، دلیل این نیست که رابطه مخفیانه دارد.
شاید لباس زنانهای که در وسایل نامزدتان پیدا کردهاید، مال خواهرش است یا از این هم بدتر عشقتان آن را در اتاقش گذاشته تا بعد از کادو کردن به شما تقدیم کند.
اگر به شریک زندگیتان اعتماد داشته باشید، هر چقدر هم که موقعیت عجیب باشد، در نبود شواهد کافی او را بیگناه میدانید. هر فردی حق دارد که فرصت دفاع از خودش را قبل از صدور حکم داشته باشد. فقط بعد از شنیدن حقیقت است که میتوانید تصمیم بگیرید.
حسادتهای بی مورد
نشانه دیگر بیاعتمادی در زندگی مشترک این است که آگاهانه یا ناخودآگاه حد و مرزهایی را در رابطهتان تعریف میکنید. آیا لایک کردن پست یک دختر دیگر برایتان قابل پذیرش است؟ تماس گرفتن یا پیامک زدن جنس مخالف یا حتی وابستگان از جنس مخالف عصبانیتان میکند؟
در بسیاری از مواقعی که اعتماد ما به دیگری سست میشود، رفتار او و افرادی را که او با آنها نشست و برخاست دارد، زیر نظر میگیریم. برای خودمان قلمرو تعریف میکنیم، هر فردی را متجاوز تلقی میکنیم و از کوچکترین عملی احساس خطر میکنیم، حال آن که در واقع او فقط عاشق ما است.
اعتماد یعنی این که به دیگری ایمان داشته باشیم و به او آزادی بدهیم. قطع کردن ارتباط او با تمام دوستان مونث، به جز آن که در درازمدت به رابطهتان آسیب بزند، هیچ فایده دیگری ندارد.
حسادت کردن به دوست زنتان باعث میشود که او از خود واقعیاش فاصله بگیرد و نتواند آنگونه که حقش است در جامعه بدرخشد. زمانی که به همسرمان اعتماد میکنیم، در واقع به خودمان اعتماد کردهایم و ثمرهی این اعتماد دوجانبه رابطهای سالم و پایدار است.
عشقتان را امتحان میکنید
شک و بیاعتمادی بعضی افراد در قالب خیانت نمود مییابد و عده دیگری از شاد بودن خودداری میکنند. اگر لازم میدانید که آشوبی به پا کنید تا بعد بتوانید موضوع را حل و فصل و رابطهتان را ترمیم کنید، احتمالاً دچار بیاعتمادی شدهاید.
تنها زمانی میتوانید، خویشتنداری عشقتان را امتحان کنید، که بخواهید درباره ازدواج و ماندن با او تصمیم بگیرید. اما اگر دائماً در حال امتحان کردن همسرتان باشید، سرانجام به حد نهایی میرسید، رابطهتان از هم فرومیپاشد و به این ترتیب پیشگویی فاجعهآمیزتان به حقیقت میپیوندد.
برخی از نشانههای بی اعتمادی در رابطه زناشویی عبارت اند از:
هرچند زندگی با یک فرد بی اعتماد به نظر مشکل می رسد، اما اگر یک همسر بی اعتماد دارید توصیه های زیر می تواند به داشتن رابطه ای با تنش کمتر با همسرتان کمک کند:
توقعات غیرواقعی نداشته باشید
درصورتی که بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان تحت تاثیر دوران کودکی اوست، نباید انتظار این را داشته باشید که این مشکل به سرعت رفع شود. گاهی این طور به نظر می رسد که تلاش شما به منظور ایجاد اعتماد و خوش بینی، نه تنها ثمری ندارد، بلکه موجب افزایش خصومت او نسبت به شما شده و شما را بیش ازپیش نسبت به بهبودی شرایط مایوس می کند. اگر قادر به پذیرش همسر بی اعتماد خود هستید و همزمان امید به درمان دارید، شرایط بهتری برای تحمل بدرفتاری های ناشی از بی اعتمادی خواهید داشت.
صبورانه اعتمادش را جلب کنید
برقراری رابطه با چنین فردی و جلب اعتماد او مستلزم عملکرد سنجیده و شکیبایی بسیار است. بنابراین به تدریج و بدون هیچ گونه فشار و یا اجباری وارد رابطه با او شوید و اجازه دهید که او اندک اندک به شما اعتماد کند. به یاد داشته باشید که به همسر خود در مورد اعتماد فرصت لازم را بدهید و اصرار زودهنگام دراین باره نداشته باشید. برای مثال نگویید:«چرا تو نمی توانی به من اعتماد کنی؟» اگر چنین کنید فرضیه ی همسرتان مبنی بر اینکه شما فردی انتقادگر هستید، به اثبات خواهد رسید و درنتیجه با شما مقابله خواهد کرد.
اگرچه سخت است اما از او خشمگین نشوید
طبیعی است که شما در برابر بدبینی، اتهامات، سرزنش ها و بدرفتاری های او با خشم و ناراحتی از خود واکنش نشان می دهید. اما مشکل اینجاست که این فرد از آن جایی که به شما بی اعتماد است، دقیقاً انتظار همین رفتار را از سوی شما دارد.
لجبازی نکنید
لجبازی کردن شاید روشی برای تخلیه ی هیجان های منفی نسبت به همسر بدرفتار و بی اعتماد باشد؛ اما پژوهش ها نشان داده است که لجبازی و اصرار بر تکرار رفتار نمی تواند چنین مشکلی را حل کند. رفتارهای تلافی جویانه شما سبب می شود که یک بار دیگر همسرتان به این نتیجه برسد که مثل همه ی افراد دیگر، به شما نیز نمی تواند اعتماد کند. بنابراین از چنین واکنش هایی خودداری کنید. فکر اینکه یک فرد بی اعتماد، مانند کودکی زخمی و هراسان است، می تواند شما را در کنترل خشمتان نسبت به او یاری کند.
همسرتان را مقصر ندانید
به او نشان دهید که او در گذشته مستحق بدرفتاری و سوءاستفاده شدن نبوده است. افرادی که درگذشته با همسرتان بدرفتاری کرده اند، به احتمال زیاد او را مستحق این بدرفتاری ها و بی اعتمادی ها می دانسته اند. رسیدن به این نتیجه که بدرفتاری درگذشته به خاطر بد بودن او رخ نداده است؛ می تواند به عزت نفس بیشتر او کمک کند.
رفتارهای شک برانگیز نکنید
آنچه می تواند بی اعتمادی همسرتان را بیشتر کند، رفتار مبهم، شک برانگیز و یا غیر صادقانه شماست. برای مثال اگر به دلایل مختلف که برای خودتان موجه است ترجیح بدهید تماس های تلفنی اعضای خانواده، دوستان و یا همکارانتان را در حضور همسر پاسخ ندهید؛ بدون اینکه برای او توضیح دهید که این کار را از روی عادت و یا به خاطر خجالت انجام می دهید؛ می توانید زمینه ی ایجاد شک و بی اعتمادی را در همسرتان فراهم کنید.
از یک روان درمانگر کمک بگیرید
اگر بی اعتمادی و بدرفتاری همسرتان شدید است، به ویژه اگر تجارب بدرفتاری درگذشته آسیب جدی به او زده است، از شما نمی خواهیم که به تنهایی با آن روبه رو شوید. در صورت امکان بدون اینکه همسرتان را متهم به بدبینی کنید و یا او را مقصر بدانید، از درمانگری صاحب صلاحیت برای تغییر این ویژگی کمک بگیرید.