اختلال شخصیت نوعی بیماری روانی بهحساب میآید. افرادی که به اختلال شخصیت مبتلا میشوند نوعی رفتار تکرار شوند که در تمامی جنبههای زندگیشان تاثیر میگذارد دارند.
افراد مبتلا به این بیماری بهشدت کمالگرا و همیشه در پی کنترل تمامی جزئیات هستند و در این مسئله انعطافپذیری ندارند. آنها بهصورت افراطی میخواهند همهچیز در جای خود قرار بگیرد، ازآنجاییکه به کسی اعتماد ندارند نمیتوانند اختیارات به دیگران بدهند زیرا تصور میکنند دیگران دقت لازم و کافی را ندارند.
زندگی آنها مملو از مقررات و برنامه بدون هیچ انعطافپذیری است. توجه زیادی که به کار دارند مانع از آرامش، خودانگیختگی و حتی روابط عمیق میشود. همینطور آنها در مورد مسائل مالی، هیجانات و عواطفشان بسیار سخت و تنگنظر هستند و همیشه باید حرف، حرف آنها باشد.
در نوع وسواس فکری، افکار مزاحم و تکرارشونده در ذهن وجود دارد. گاهی شخص حتی سعی می کند چنین فکرهایی را از ذهنش بیرون کند برای این که می داند که آن مواردی که فکرش را مشغول کرده، جای نگرانی ندارد، ولی با وجود تلاش موفق نمی شود از شر آن ها خلاص گردد. گاهی این افکار وسواسی اسیب به افراد دیگر را شامل می شود و به صورت تصاویر یا تکانه در ذهن شخص ایجاد می شود. اعمال وسواسی جبری تکرار شونده و مزاحم ولی اجباری هستند.
ممکن است با زمینه افکار وسواسی توام باشد ولی گاهی هیچ ذهنیت فکری وجود ندارد و شخص بطور تکرارشونده و بدون فکر، عملی را انجام می دهد.
این بیماران خود را مکلف و موظف به انجام کاری می کنند و در صورت انجام ندادن آن عمل، دچار نگرانی میشوند به عنوان نمونه شخصی در خصوص شستن دست وسواس دارد و باید دست خویش را حداقل پنج دفعه زمانی که می خواهد چیزی را میل کند بشوید و چنانچه کم تر از آن شسته شود حس کثیفی در ناحیه دست می کند و دایم نگران است یا شخصی وسواس به قفل کردن در دارد و پس از قفل کردن در چندین دفعه چک می کند تا خیالش راحت شود.
این اختلال بین هر دو جنس بروز میکند ولی شیوع آن بین مردا بیشتر از زنان است. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند بیشتر از دیگر بیماران به دنبال درمان میروند. این اختلال یکی از شایعترین اختلالات شخصیت بین مردم بهحساب میآید و چیزی حدود 2 الی 7 درصد کل جمعیت تخمین زده میشود.
عوارضی و مشکلاتی که امکان دارد همراه ابتلا به وسواس فکری وجود داشته باشد، شامل:
بیماران مبتلا به این اختلال بدون کمک دیگران در فعالیتهای شغلی خود چندان موفق نیستند، هرچند در ظاهر پیشرفتی که در کار، تحصیلات و … داشتند را حاصل زحمات و کوشش خود میدانند و تاثیر اطرافیان را نادیده میگیرند.
به دلیل شخصیت وابستهای که این بیماران دارند شغل و یا همسر خود بدون هیچ تغییری حفظ میکنند، البته ارتباط فرا زناشویی در این بیماران شایع است.
برای درمان این بیماری باید نزد شخص متخصص در زمینهٔ درمان بیماری روانی مراجعه کرد. این افراد با استفاده از مصاحبه، و شرکت در تست های روانشناسی ام ام پی آی 2 (MMPI-2) یا تست نئو (NEO PI-R) اول سعی در تشخیص صحیح و دقیق این بیماری دارند.
اغلب افرادی که برای درمان و بهبودی اقدام کردن و در این مسیر موفق بودن توسط شریک زندگی و همسر خود ترغیب به این امر شدند. بهتر است خانواده فرد در جریان فرآیند درمان باشند تا بتوانند هرچه بهتر به بهبودی بیمار در این مسیر کمک کنند.
درمان رفتاری شناختی یا CBT نوعی رواندرمانی و مشاوره است. بیمار طبق یک برنامه مشخص و منظم با درمانگر خود ملاقات میکند، در این مشاوره بیمار با درمانگر خود درباره ترسها، اضطراب، استرس و افسردگی خود صحبت میکند و درمانگر تلاش میکند تا بیمار بتواند با اطرافیان و افراد خانواده خود روابط موثر و بهتری داشته باشند و زمان و انرژی کمتری را برای کار صرف کنند.
آموزش مهارت آرامش به بیماران اختلال شخصیت وسواسی جبری
آموزش تکنیکهای رسیدن به آرامش مثل تکنیکهای تنفس و آرامش به بیمار برای کاهش اضطراب در این بیماری بسیار رایج است. همچنین میشود بیمار فعالیتهای مانند تای چی، یوگا و پیلاتس میتواند برای فرد مفید باشد که با صلاح دید مشاوران کلینیک روانپزشکی به بیمار پیشنهاد میشود.
ممکن است درمانگر برای کاهش و کنترل استرس که ناشی از دوره وسواس- اجبار عود میکند، برای بیمار تجویز کند، البته تجویز طولانی مدت دارو برای این افراد توصیه نمیشود.