اختلال وسواس یکی از شایع ترین، پیچیده ترین و آزاردهنده ترین اختلالات روانی است که زیرمجموعه بیماری های اضطرابی می باشد.
افرادی که دچار افکار وسواسی هستند، دچار اضطراب می شوند که با انجام عمل وسواسی اضطرابشان کاهش می یابد و چنانچه فردی در مقابل انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر می شود.
وسواس تا میزان قابل تحملی در بسیاری از افراد وجود دارد و به صورت تردید، نداشتن تمرکز، کم خوابی و… ظاهر می شود.
گاهی اوقات کودکان هم دچار اختلال وسواس می شوند که معمولا” علائم آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.
افراد مبتلا به اختلال وسواس به دلیل موفق نبودن در بسیاری از کارهایشان به مرور زمان دچار تردید و تزلزل می شوند و علائمی چون اضطراب، تشویش و فقدان اعتماد به نفس در آنها افزایش می یابد.
عوامل هیجانی موثر: خشم های فروخورده شده،
عوامل ایجاد افسردگی: تغییر خلق های ناشی از تغییرات هورمونی)
عوامل جسمی: نظیر نقص عضو یا کم توانی فیزیکی و عوامل محیطی همچون خانواده، اطرافیان، اجتماع و آموزش ها، تاثیر بسزایی در بروز وسواس دارند.علت بروز
علت اختلال وسواس ممکن است عوامل گوناگونی باشد.
وسواس در 50 درصد از بیماران به صورت ناگهانی شروع می شود، می گوید: فقط در 50 درصد از بیماران وسواسی، این عارضه بعد از یک واقعه استرس زا مثل مرگ عزیزان یا حاملگی، مشکلات جنسی و… رخ می دهد.
بعضی اوقات افرادی که مبتلا به وسواس هستند از اختلال خودآگاهی ندارند اما زمانی فرا می رسد که فرد به رفتارهای افراطی و نامعقولی که انجام می دهد، آگاهی می یابد.
افکار و اعمال اجباری و وسواسی ناراحتی شدیدی ایجاد می کند و فرد به طور دائم معذب است و زمان قابل ملاحظه ای از وقت شخص در روز صرف این کارها می شود.
در چهار گروه عمده تقسیم بندی می شوند:
این مورد در خانم ها شایع ترین الگو است و فرد به طور مشخص و به صورت دائم به دنبال شستشوی
خود و اشیای اطراف است. مصادیق این مورد به وفور در جامعه دیده می شود.
این گروه از بیماران ممکن است از فرط شستشو، پوست دست های خود را بسایند و یا به دلیل ترس از میکروب قادر به ترک منزل نباشند.
در این نوع از وسواس، شخص به طور مرتب خاموش بودن اجاق گاز، بخاری، اتو، برق و بسته بودن درها و… راکنترل می کند.
این گروه از افراد دچار وسواس های فکری شامل عقاید یا تصاویر ذهنی پایداری هستند که مزاحم است و موجب اضطراب و پرخاشگری می شوند.
این گروه از افراد وقت زیادی را برای رسیدن به ایده آلی که ذهن آنها متصور است، صرف می کنند. مثلا” شخص بیمار 2 ساعت از وقت خود را برای اصلاح صورت و تنظیم خط ریش خود اختصاص می دهد.
خیلی از افراد فکر می کنند اختلال وسواس اجباری در خانم ها بیشتر است.
برخلاف تصورر عموم احتمال ابتلای مرد و زن به OCD(اختلال وسواس اجباری) یکسان است، اما در گروه سنی نوجوانی، میزان ابتلای پسران از دختران بیشتر است که منشاء ژنتیک دارد.
از سوی دیگر میزان ابتلای افراد مجرد به این اختلال، بیشتر از متاهل هاست. به طور کلی میزان شیوع اختلال وسواس اجباری 2 تا 3 درصد است.
درمان وسواس می تواند به 2 صورت دارویی و غیردارویی و یا توام با هم انجام گیرد که معمولا” بهترین جواب را زمانی خواهیم داشت که این 2 نوع درمان را در کنار هم داشته باشیم.
با اشاره به این که 20 تا 30 درصد بیماران به خوبی به درمان جواب می دهند و حدود 40 درصد بهبودی متوسطی دارند، می گوید: متاسفانه حدود 20 تا 40 درصد از بیماران پاسخ خیلی خوبی به درمان نمی دهند.
عامل اصلی رفتارهای وسواسی یک میانجی شیمیایی به نام»سروتونین« می باشد و بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر «مهار بازجذب سروتونین» است.
گاهی اوقات کارایی این روش معادل ارزش درمان دارویی است و می تواند بسیار ارزشمند باشد.
به صورت کلی وسواس وابسته به شرایط محیطی است و قابلیت پیشگیری ندارد، مراجعه به موقع به پزشک را برای درمان بیمار، جهت جلوگیری از توسعه بیماری بسیار موثر می داند و به اطرافیان بیمار توصیه می کند که برای درمان بیمار خود صبر و تحمل کافی داشته باشند. به طور کلی میزان شیوع اختلال وسواس اجباری، 2تا 3درصد است.بیشتر درمان های وسواس مبتنی بر مهار بازجذب سروتونین است.
احتمال ابتلای مرد و زن به اختلال وسواس اجباری یکسان است.
برای سنجش اختلال وسواس(تست وسواس) از تست های همچون MMPI-2 , MCMI استفاده می شود برای شرکت در تست MMPI , تست MCMI به لینک زیر مراجعه فرمایید.