مانیا یک نوع بیماری روانی است که با ایجاد اختلال در فرد باعث بروز تغییرات و دگرگونی هـای ناگهانی در رفتار، حالات، انرژی و توانایی عملکرد فرد مبتلا میشود. بیمار دچار این بیماری در دوره هایی از زندگی بسیار فعال، سرزنده، شاد، دارای اعتماد به نفس زیاد و گاهی زیاده از حد کم خواب و ولخرج می شود. بیمار مانیک ممکن است احساس شادی عجیبی در خود داشته باشد و بی دلیل بخندد و بیش از حد شوخی کند. حتی گاهی این رفتار از طرف دیگران خیلی هم پسندیده به نظر می رسد و بسیاری، وی را تحسین می کنند؛ اما وقتی بیماری شدید می شود، افراد به یک بیمار روانی تبدیل می شوند، یعنی مراحل فکری و یا توانایی شان برای قضاوت درباره حقیقت همخوانی ندارند.
بیمار مانیک ممکن است شدیدا تحریک پذیر شود. کوچکترین مخالفت و مساله ای که باب میل فرد نباشد، باعث عصبانیت و پرخاشگری وی می شود. چنین فردی فکر می کند که همه چیز حتی افکار دیگران باید طبق خواسته وی باشند.
افراد مانیک پرکارند؛ اما این فعالیت بیش از حد محدود به شغل فرد نیست و او شاید در امور مذهبی، اجتماعی، تحصیلی و غیره نیز بیش از حد فعال باشد.
بیمار مانیک زیاد حرف می زند. مهم نیست چه می گوید حتی گاهی خودش هم نمی داند چه می گوید؛ اما می گوید. آنقدر حرف می زند که سردرد بگیرید. در 75 درصد بیماران، اختلال درک به صورت هذیان و توهم دیده می شود.
شیوع بیماری در حدود 1 درصد است. شیوع آن در زن و مرد یکسان است.
سن متوسط شروع 30 سالگی است. در مطلقه ها و مجرد ها بیشتر است. در طبقات بالای اقتصادی – اجتماعی بیشتر دیده می شود.
در مورد علت بروز آن باید گفت که عوامل ژنتیکی، روانی – اجتماعی و بیولوژیک در بروز آن دخالت دارند. اگر یکی از والدین مبتلا باشد احتمال بروز در فرزندان 25 درصد و اگر هر دونفر مبتلا باشند 50 تا 75 درصد احتمال دارد که هر یک از فرزندان دچار اختلال خلقی شوند. اختلال دوقطبی قابل درمان است و افرادی که مبتلا به این بیماری می باشند می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند
تظاهرات اصلی مانیا عبارت اند از سرخوشی (elation)، تحریک پذیری، پرکاری و عقاید خود مهم انگاری (self-important ideas).
خلق بالا به صورت شادی، خوش بینی افراطی (undue optimism) و خوشحالی سرایت کننده تظاهر میکند. ممکن است خُلق بیمار در طول روز تغییر کند، مثلا صبح مانیک و شب افسرده باشد، هرچند که مانند افسردگی شدید تغییرات منظمی ندارد.
مانیا به دلیل دارو (مانند فنیل پروپانول امین) یا تومورهای مغزی نیز به وجود میآید، ولی اغلب به عنوان قسمتی از اختلال دوقطبی (bipolar disorder) شناخته میشود. در این بیماری حملات دورهای مانیا و افسردگی دیده میشود.
بیمار لباسهایی با رنگ روشن میپوشد و با شدت یافتن بیماری ظاهرش نامرتب می شود. بیماران مانیک بیش از حد فعال اند (overactive) که منجر به خستگی جسمی میشود. همچنین به آسانی کارها را ناتمام رها میکنند و کار جدیدی را شروع میکنند (distractible). خواب غالبا کاهش و اشتها افزایش مییابد و میل جنسی بالایی وجود دارد.
بیمار حراف شده زیاد و سریع صحبت میکند که نشان دهنده سرعت بالای تفکر است که فشار کلام (pressure of speech) نامیده میشود.
با شدید شدن بیماری، پَرِش افکار (flight of idea) پدید میآید. بسیاری از بیماران ولخرج میشوند. بیماران هیجان زده و ممکن است تحریک پذیر باشند.
افکار خودبزرگ بینی (grandiose) شایع است؛ مثلا ممکن است خود را رهبر یا اندیشمندی جهت راهنمایی مسئولان کشور بداند. گاهی دچار هذیان گزند و آسیب میشود و فکر میکند دیگران به دلیل اهمیتش قصد توطئه علیه او را دارند. هذیانها اغلب با گذشت زمان تغییر میکنند. توهم هم در موارد شدید ایجاد میشود که با خلق هماهنگ است و در طول زمان دچار تغییر میشود.
بینش (insight) همواره مختل است و بیمار دلیلی برای جلوگیری از افکار خودبزرگ بینی یا محدود کردن ولخرجی خود نمیبیند. او به ندرت خود را بیمار میداند و نیازی به درمان احساس نمیکند.
الف) در دوره مشخصی که حداقل یک هفته طول بکشد، خُلق به شکلی غیرطبیعی و مداوم بالا، گشاده، یا تحریک پذیر باشد (اگر بستری کردن بیمار ضرورت پیدا کرد، مدت این دوره می تواند کمتر از یک هفته هم باشد).
ب) طی دوره ای که خُلق به هم ریخته است، حداقل سه تا (و اگر خُلق فقط تحریک پذیر است، حداقل چهار تا) از علائم زیر به طور مداوم و به حد چشمگیری وجود داشته باشد:
برای بررسی اختلال شیدایی از تست 2MMPI استفاده میشه مشکلات روانشناسی و شخصیتی دقیق بررسی میشود
پ) علائم مذکور جزو ملاک های دوره مختلط نباشد.
ت) به هم ریختگی خُلق به قدری شدید باشد که کارکردهای شغلی، یا فعالیت های معمول اجتماعی، یا روابط فرد با دیگران را به وضوح مختل کرده باشد، یا برای آنکه مانع از صدمه رساندن فرد به خودش و دیگران شود، مجبور به بستری کردنش باشند، یا خصایص روان پریشانه وجود داشته باشد.
ث) علائم مذکور از اثرات مستقیم یک ماده (مثلا یکی از موارد سوء مصرف، یک داروی طبی، یا درمان های دیگر) یا یک بیماری طب عمومی (مثل پرکاری تیروئید) ناشی نشده باشد.
نکته: دوره های شبه مانیکی را که به وضوح بر اثر درمان های جسمی ضدافسردگی (مثل دارو، درمان با تشنج الکتریکی، یا نوردرمانی) به وجود آمده است، نباید موید تشخیص اختلال دوقطبی دانست.
شیدایی به سه نوع خفیف، متوسط و شدید طبقه بندی میشود.
شیدایی خفیف (Hypomania): افزایش فعالیت بدنی و تکلم، خلق متغیر و ولخرجی وجود دارد.
درجه خفیف تا متوسط شیدایی/ مانیا هیپومانیا نامیده می شود. در دوره هیپومانیا فرد ممکن است احساس خوب همراه با افزایش توانمندی و کارائی داشته باشد.
شیدایی متوسط: فعالیت زیاد به همراه فشار کلام و تکلم سازمان نیافته (disorganised speech)، خلق یوفوریک که با دورههای بی قراری و افسردگی قطع میشود و افکار خود بزرگ بینی ممکن است هذیانی شوند.
شیدایی شدید: فعالیت شدید غیر قابل کنترل و افکار در هم ریخته و هذیان عجیب و غریب (bizarre) و توهم هم به وجود میآید. ندرتا بیمار بدون حرکت و گنگ میشود (manic stupor) در موارد شدید بیمار حالت سایکوز (روان پریشی دارد).
در گروهی از مردم نشانه های مانیا و افسردگی هم زمان با هم اتفاق می افتند که به این حالت وضعیت دوقطبی مختلط گفته می شود.
نشانه های حالات مختلط اغلب شامل روانپریشی/ سایکوز و افکار خودکشی، تغییرات عمده در اشتها، مشکلات خواب، سراسیمگی است.
ممکن است بیمار زمینه ارثی داشته باشد، بروز همزمان این مشکل در دو قلوهای تک تخمکی بین 90-33٪ متغیر است. مسائل محیطی مانند احساس طرد شدن نیز در بروز بیماری موثر است . به نظر میرسد افزایش نوروترانسمیتر سروتونین در لوب تمپورال مغز عامل مهمی در بیماری باشد. همچنین کمبود ویتامین ب-12 باعث بوجود آمدن نشانههای بالینی شیدایی میشود.
الف - درمان دارویی : به طور کلی دو گروه دارویی یکی تثبیت کنندههای خلق (مانند لیتیم کربنات و ریسپریدون ) و گروه دوم داروهای آنتی سایکوتیک ( مانندهالو پریدول و کلرپرومازین ) در درمان شیدایی به کار می روند . درمان این بیماری طولانی مدت است بخصوص اگر دورههای بیماری تکرار شونده باشد و ترکیب دارو (pharmacotherapy) با روان درمانی موثر است .میگنا دات آی آر، زمانی که نشانههای شیدایی حاد تخفیف یافت، درمان طولانی مدت با تثبیت کنندههای خلق و درمان پیشگیری کننده را به روان درمانی بیمار می افزاییم. داروهای ضد تشنج Anticonvulsants مانند اسید والپروئیک valproic و کاربامازپین همچنین برای پیشگیری استفاده می شوند . داروهای جدید مانند lamotrigine Clonazepam (Rivotril( نیز بکار می روند. وراپامیل ( بلوک کننده کانال کلسیم) در درمان مانیای خفیف بسیار مفید است .
کنترل رفتارهای تکانشی از طریق تقویت و اقتصاد ژتونی خانواده درمانی:اصلاح تعاملات معیوب درخانواده به دلیل رفتارهای تکانشی بیمار، محافظت از بیماران و سایرین (مهار فیزیکی)
در صورت محدودیت در درمان دارویی، شکست در دارو درمانی، علائم حاد یا شدید که می تواند تهدیدی برای خود یا دیگران باشد.
مانیا را در نوجوانان اغلب به غلط اختلال شخصیت ضداجتماعی یا اسکیزوفرنیا تشخیص می دهند. عوامل مانیا در نوجوانان ممکن است به شکل روانپریشی، سوء مصرف الکل یا سایر مواد، اقدام به خودکشی، مشکلات تحصیلی، غرق شدن در افکار فلسفی، علائم اختلال وسواسی جبری، شکایات متعدد جسمی، تحریک پذیری های شدید و واضحی که منجر به نزاع گردد و یا سایر رفتارهای ضد اجتماعی باشد.
بسیاری از این علائم در نوجوانان طبیعی نیز ممکن است دیده شود، اما اگر شدید یا متداوم باشد، لازم است بالینگر اختلال دو قطبی I را هم به عنوان یکی از تشخیص های افتراقی در نظر بگیرد.