آسیب شناسی روانی

آسیب شناسی روانی

5

آسیب شناسی روانی

آسیب شناسی روانی، علم مطالعه ناهنجاری ها و اختلالات روانی است. البته یکی از دشوارترین چالش هایی که متخصصان حوزه روان شناسی نابهنجاری با آن مواجه هستند، تعریف رفتار نابهنجار (abnormal behavior) است. بهترین تعریفی که می توان برای رفتار نابهنجار ارائه کرد، باید شامل ویژگی هایی همچون: ندرت آماری، تخطی از هنجارها، پریشانی شخصی، ناتوانی یا کژکاری (dysfunction) و غیر قابل انتظار بودن، ناراحتی اجتماعی و خطرناک بودن باشد.

ملاک های تشخیص رفتار ناهنجار
ویژگی های رفتار نابهنجار عبارت است از :

  • ندرت وقوع آماری
  • تخطی از هنجارها
  • پریشانی شخصی
  • ناتوانی و کژکاری
  • پیش بینی ناپذیری
  • ناراحتی اجتماعی
  • خطرناک بودن

 

1-ندرت وقوع آماری (انحراف آماری)

یکی از جنبه های رفتار نابهنجار، ندرت وقوع (statistical infrequency) آن است. مثلا، وقوع دوره های افسردگی و مانیا تنها در یک درصد از جامعه شایع است. در منحنی طبیعی یا منحنی زنگوله شکل، اکثر افراد از لحاظ یک ویژگی در وسط منحنی قرار دارند و تعداد بسیار کمی از افراد در دو طرف منحنی قرار می گیرند. وقتی می گوییم که فردی طبیعی است، تلویحا اظهار داریم که فرد مزبور آن قدرها هم از حد متوسط یک صفت یا الگوی رفتاری خاص انحراف ندارد.

از ندرت وقوع آماری می توان به صراحت در تشخیص کم توانی ذهنی استفاده نمود. به رغم آنکه از چندین معیار برای تشخیص کم توانی ذهنی استفاده می شود، اما هوش پائین معیار است. وقتی که بهره هوشی فردی پائین تر از 70 است، چنین فرض می شود که عملکرد ذهنی او آنقدر کم است که بتوان تشخیص کم توانی ذهنی را برای او مطرح کرد.

نکته 1 : در نمودار فوق، هر 1 نمره انحراف معیار برابر 15 نمره آزمون هوش است و به همین علت گفته می شود، کم توان ذهنی کسی است که نمره هوشی او 2 انحراف معیار (30 نمره) از میانگین، یعنی عدد 100، پائین تر باشد، که عدد هفتاد خواهد بود.

 

2-تخطی از هنجارها (تخلف از معیارهای اجتماعی)

ویژگی دیگری که در تعریف نابهنجاری باید مد نظر داشت، این است که آیا رفتار مورد نظر از هنجارهای اجتماعی تخطی می کند، یا باعث تهدید و تشویش کسانی می شود که شاهد آن رفتار هستند. به این ترتیب، رفتاری که از لحاظ اجتماعی و فرهنگی غیرقابل قبول است، رفتار نابهنجار خوانده می شود.

در اینجا ذکر این نکته الزامی است که، برخی از رفتارهایی که در یک فرهنگ یا جامعه عجیب و غریب محسوب می شود، در جای دیگری می تواند کاملا عادی باشد. برای مثال، برخی افراد فرهنگ های مدیترانه به پدیده ای به نام mal de ojo (چشم اهریمنی) اعتقاد دارند، به طوری که ادعا می کنند سوء نیت دیگران می تواند تاثیر عمیقی بر آنها بگذارد. اگر کسی این گونه عقاید را در فرهنگ آمریکا ابراز کند، نابهنجار، احتمالا پارانوئید، یا بیش از حد هیجانی انگاشته می شود.

 

3-پریشانی شخصی (رنج بردن)

پریشانی (distress) که تجربه ی عذاب هیجانی یا جسمانی است، در زندگی متداول است.

یکی دیگر از ویژگی های برخی از نابهنجاری ها، احساس درد و رنج شخصی (personal suffering) است؛ یعنی، اگر رفتاری باعث درد و محنت فراوان در فرد شود، آن رفتار را نابهنجار خواهیم دانست.

 

4-ناتوانی یا کژکاری (اختلال، ناسازگاری)

ناتوانی (disability) بدین معنا که آیا فرد در برخی از حیطه های زندگی نظیر کار یا روابط شخصی، به دلیل نابهنجاری، دچار آسیب شده است یا نه مولفه دیگری از رفتار نابهنجار است. اختلالات ناشی از مصرف مواد تا حدودی با توجه به ناتوانی شغلی یا اجتماعی تعریف می شود که در اثر سوء مصرف مواد به وجود می آید. به همین ترتیب، فوبی (هراس) نیز می تواند سبب ایجاد پریشانی و ناتوانی شود.

در تعدادی از موارد؛ پریشانی شدید به کاهش توانایی عمل کردن فرد منجر می شود، اما مواردی نیز هستند که در آنها عملکرد فرد نارساست، ولی او ناراحتی های خاصی احساس نمی کند. تخریب (impairment) عبارت است از کاهش توانایی فرد در عمل کردن در سطح مطلوب یا حتی متوسط.

 

5-پیش بینی ناپذیری

نمی توانیم تمام پریشانی ها را در حیطه روان شناسی نابهنجاری بگنجانیم. افسردگی و مانیا زمانی نابهنجار به شمار می آیند که پاسخ هایی غیرمنتظره (unexpected) به عوامل تنش زای محیطی باشند. مثلا، زمانی تشخیص اختلال اضطرابی گذاشته می شود که اضطراب، امری غیرمنتظره و نامتناسب با موقعیت باشد. مثلا در تعریف فوبی (هراس) داریم که فوبی ترس نامربوط، تشدید شده و غیر منتظره از حضور شیء یا موقعیت های معین است. مثلا فردی که از حضور در راه پله های ساختمان یا حتی در آسانسور به تنهایی می ترسد (آگورافوبی)، می گوئیم رفتار این فرد نابهنجار است.

روزنهان و سلیگمن، 7 عنصر را برای نابهنجاری ذکر کرده اند که عبارتند از : رنج، ناسازگاری و نامعقولی و غیرقابل درک بودن، پیش بینی ناپذیری و فقدان کنترل، متعدد بودن، ناراحتی مشاهده گر و در نهایت تخلف از معیارهای اخلاقی و آرمانی.

 

6-ناراحتی اجتماعی

برخی از رفتارها که باعث آزردگی و رنج دیگران می شود، مثل خودکشی یا خودزنی سبب ناراحتی و عذاب دیگران می شود. این رفتارها می تواند برچسب ناهنجاری به خود بگیرد.

 

7-خطرناک بودن

یکی از ملاک های ناهنجاری خطرناک بودن رفتار (برای خود فرد یا دیگران) است. اینکه برخی کاری را انجام می دهند که سلامت و جان خود و دیگران را به مخاطره بیاندازد، می توان برای آن ها برچسب ناهنجاری را به صورت معقول بالا برد. در 5 – DSM اختلال روانی به صورت نشانگانی تعریف شده است که در فرد وجود دارد و اختلال بالینی قابل ملاحظه ای را در رفتار، تنظیم هیجان یا عملکرد شناختی ایجاد می کند. این اختلالات به صورتی برداشت شده اند کژکاری در فرایندهای زیستی، روان شناختی یا رشدی را که برای عملکرد روانی ضروری هستند، منعکس می کنند.

5 – DMS همچنین تشخیص می دهد که اختلالات روانی معمولا با ناراحتی یا ناتوانی قابل ملاحظه ای در زمینه های مهم عملکرد، مانند فعالیت های اجتماعی، شغلی و … ارتباط دارد. پاسخ های شایع یا فقدان ها (مانند مرگ عزیزان) به حساب آورده نشده اند. این نیز اهمیت دارد که الگوی کژکاری رفتار، از انحراف اجتماعی یا تعارض هایی که فرد با جامعه در کل دارد، ناشی نشده باشد.

در مقدمه DMS – IV – IR با استفاده از معیارهای زیر، تعریفی کلی از اختلال های روانی ارائه شده است :

نشانگان یا الگوی رفتاری شناختی ای که از اهمیت بالینی برخوردار است، در یک فرد بروز کند و با موارد زیر در ارتباط باشد :

الف) ناراحتی ب) ناتوانی ج) افزایش معنی دار خطر مرگ، د) ابتلا به درد، ه) از بین رفتن آزادی فرد در حد قابل ملاحظه.

 

این صفحه را به اشتراک بگذارید.
نظرات کاربران