هم چنین اکثر نظریه پردازان شخصیت را به کلیت انسان و نیز به فردیت آنها به عنوان موجود پیچیده توجه دارند، به عبارت دیگر آنها نه تنها به ماهیت انسان به طور کلی و به تفاوتهای فردی توجه دارند بلکه سعی میکنند روابط پیچیده میان جنبههای مختلف کنش انسان در روابط پیچیده آنها، یکدیگر را نیز بررسی بکنند (جودای و کدیور، 1382). یکی از نظریههایی که در رابطه با نظریه شخصیت ارائه شده است نظریه گری است.
در ابتدا نظریه گری به عنوان تعدیل کننده نظریه آیزنک در نظر گرفته میشد اما اکنون به نظر میرسد تئوری دیگری است. نظریه گری در قالب نظریه سیستمهای مغزی –رفتاری نیز همانند نظریه آیزنک بر وجود ارتباط بین ابعاد شخصیتی و فرایندهای مغزی توجه دارد و جهت تبین تفاوتهای فردی به نقش عوامل زیستی –عصبی اشاره میکند و در این راستا سیستمهای مغزی /رفتاری، فعالیت، چگونگی استقرار و غلبه آنها را در افراد به عنوان عامل ایجاد کننده تفاوتهای فردی ر توجه و انتخاب محرکها و بروز رفتار در آنها میداند. مدل گری بیان میکند که ساختارهای مختلف مغز، سه سیستم انگیزشی اساسی را راه اندازی میکنند که در تعامل با تقویت رفتاری هستند. این سه سیستم عبارتاند از:
- سیستم فعال ساز رفتاری که دارای دو مولفه روی آوردن و اجتناب فعال است.
- سیستم بازداری رفتاری که دارای دو مولفه اجتناب منفعل و خاموشی است.
- سیستم جنگ و گریز که دارای دو مولفه جنگ و گریز است (کار و همکاران، 1997).