پرسشنامه های روانشناسی، آزمون های روانسنجی

پرسشنامه روانشناسی ابراز وجود برای جوانان ASA

1

معرفی پرسشنامه ASA و کاربردهای آن

پرسشنامه ابراز وجود جوانان دارای 33 سوال می باشد که طی آن آزمودنی به یکی از سه گزینه، یعنی رفتار مبتنی بر ابزار وجود غیر ابزار وجود و پرخاشگری است. پاسخ می گوید. این پرسشنامه توسط دانگ یولی لی، ارنست تی، هالبرگ، الن جی سلمون و ریچارد الف هاس، ساخته شده است.

تعداد سوالات - 33
اعتبار و روایی - دارد
روش نمره گذاری - دارد
پاسخنامه - دارد
تعداد صفحات - 15
۱۷,۰۰۰ ۱۰,۰۰۰ تومان
تخفیف %40
پرسشنامه روانشناسی ابراز وجود برای جوانان ASA
توضیحات
مشخصات
نظرات کاربران

Adolescence Self-Assertiveness

در این چند صفحه به موقعیت هایی بر می خورید که ممکن است در گذشته با آن مواجه شده یا نشده باشید. می خواهیم بدانیم معمولا در هر موقعیت چه می کنید.

لطفا گزینه ای که در مورد شما صدق میکند تیک بزنید.

1-شما و بهترین دوستتان چهار بلیط برای مسابقه والیبال دارید. دوستان دیگر شما نیامده اندو برای هر کدام از شما یک بلیط اضافه گذاشته اند. بهترین دوست شما می گوید: اگر بلیط اضافه خود را به من بدهید، سعی می کنم آن ها را بفروشم، او هردو بلیط را می فروشد، اما پول شما را نمی دهد:
الف) کار دوستتان را قبول می کنید، برای این که فکر می کنید دوستتان با فروش بلیط ها این پول اضافه را به دست آورده است.
ب) به آرامی می گویید پولم را بده.
ج) به او می گویید تو کلک زده ای اگر پولم را ندهی، دوستیم را با تو قطع می کنم.
 
2-مادرتان شما را برای خریدمواد غذایی به فروشگاه می فرستد، فروشگاه شلوغ است و شما با صبر و حوصله در صف می ایستید تا پول آن چه را که برداشته اید، به صندوق دار بدهید. مادرتان به شما گفته عجله نکنید. ناگهان خانمی که پشت سر شماست با چرخ خریدی که در دست دارد شما را فشار می دهد و می گوید، هی اجازه می دهید جلوتر از شما حساب کنم، من عجله دارم.
الف) از رفتار آن زن خوشتان نمی آید، ولی خودتان را آرام می کنید و می گویید، اشکال ندارد و به او اجازه عبور می دهید.
ب) چرخ زن را عقب می زنید و می گویید این طور اعصاب خودتان را خراب نکنید و از این که جای خودتان را به او بدهید، امتناع می ورزید.
ج) می گویید بله می بینم، من هم عجله دارم. لطفا در نوبت خودتان بایستید یا به صندوق دیگری بروید.
 
3-همکلاسی تان دروغ هایی پشت سرتان پخش کرده است. در نتیجه بیشتر دوستانتان از شما دوری می کنند و حرفهایی پشت سر شما می زنند. امروز ناگهان در بوفه مدرسه به همکلاسی خود برخورد می کنید:
الف) با او صحبت می کنید، وانمود می کنید که در مورد دروغ های او ، چیزی نمی دانید.
ب) می گویید : خوب، خوب، من خوشحالم که آخرش گیرت آوردم. یک موضوع کوچکی هست که باید با تو تصفیه حساب کنم، دروغگو .
ج) می گویید: از دروغ هایی که پشت من پخش کردی ناراحتم و تعجب می کنم، چون فکر می کردم که دوست من هستیدو مایلم دلیل دروغ گفتنت را برایم توضیح دهید تا آن را حل و فصل کنم.
 
4-شما معمولا به دوستان خود کمک می کنید. یکی از دوستان شما بیش از دیگران تقاضای لطف و محبت دارد. در واقع فکر می کنید برخی از خواست های دوستتان غیر منطقی است و از شما سوء استفاده می کند، امروز مجددا این دوست از شما تقاضایی دارد.
الف) به تقاضای او پاسخ مثبت می دهید، زیرا دوستی به نظر شما با ارزش است.
ب) از او عذر خواهی می کنید و می گویید امروز بسیار مشغول هستید و نمی توانید به او کمک کنید.
ج) به دوستتان می گویید: اخیرا خیلی از من تقاضای کمک کرده ای که بعضی از آنها غیر منطقی بوده است، این بار نمی پذیرم. دوستی باید دوطرفه باشد.
 
5-یکی از اعضای تیم بسکتبال مدرسه هستید. مربی به شما قول داده است که همه بچه ها شانس بازی کردن را دارند. تنها پنج دقیقه از بازی مانده است و مربی هنوز شما را به بازی راه نداده است.
الف) بلند می شوید ، به طرف مربی می روید، فحش داده و از کوره به در می روید.
ب) روی نیمکت باقی می مانید و فکر می کنید که می توانید خیلی چیزها از تماشای بازی دیگران یاد بگیری.
ج) خودتان را به مربی می رسانید و به او یادآوری می کنید که هنوز بازی نکرده اید.
 
6-امروز ورقه امتحانی تصحیح شده تان را به شما برگردانده اند. پس از بحث با سایر همکلاسی ها ، متوجه می شوید که به یکی از سوالاتی که پاسخ داده اید، نمره عادلانه داده نشده است. روز بعد آموزگارتان را در راهروی مدرسه با شما سلام و احوالپرسی می کند.
الف) می گویید: سلام، راستی فکر می کنم به یکی از پاسخ های من نمره عادلانه داده نشده است . ممکن است آن را باهم مرور کنیم؟
ب) می گویید: سلام ، فکر می کنم شما نسبت به من رفتار غیر منصفانه ای داشته اید.
ج) فکر می کنید اکنون زمان مناسبی برای بحث با آموزگار در خصوص نمره نیست، لذا می گویید: سلام، و به راه خود ادامه می دهید.
 
7-یکی از همکلاسیهای شما به امتحان نرسیده است. در راه خانه از شما می خواهد پاسخ سوال های امتحانی را به او بدهید. می دانید که قرار است آموزگار همان سوالات را از افرادی که امتحان نداده اند، بپرسد. ضمنا از نظر شما این کار عادلانه نیست که دوستتان با دانستن جواب سوالات، نمره خوب بگیرد. در این موقعیت:
الف) از دادن ورقه به او امتناع می ورزید و می گویید ما دیگر دوست نیستیم.
ب) ورقه را به دوستتان نمی دهید و برای او توضیح می دهید که استفاده از این ورقه ، کار درستی نیست.
ج) فکر می کنید نگهداشتن یک دوست خوب برای شما خیلی با ارزش است، لذا ورقه را به او می دهید.
 
8-آموزگار مورد علاقه تان از شما می خواهد که در یک تحقیق فوق برنامه ، روزی دو ساعت با وی همکاری کنید. شما در درس او پیشرفت خوبی دارید، ولی در برخی از دروس دیگر ضعیف هستید و می ترسید که قبول نشوید.
الف) می گویید درباره اش فکر می کنم و بعد سعی می کنید تا زا آموزگار خود، دوری کنید.
ب) هرچند مایل به انجام دادن چنین کاری نیستید، ولی می دانید چنانچه امتناع کنید ، آموزگارتان از شما ناراحت می شود، بنابراین قبول می کنید.
ج) می گویید : نه ! و توضیح می دهید که دوست دارید کمک کنید، اما وقت سایر درس هایتان گرفته می شود.
 
9-برای صرف شام به خانه یکی از دوستانتان دعوت شده اید. وقتی پشت میز می نشینید، متوجه می شوید که همه غذا و سزیجات را که دوست ندارید، در بشقاب شما گذاشته اند. این نوع سبزی شما را قبلا بیمار نموده است. مادر دوستتان می گوید، قانون خانه ما این است که همه باید تمام غذای موجود در بشقاب خود را بخورند.
الف) نمی خواهید که خانواده دوستتان را خجالت زده کنید، بنابراین به خودتان فشار می آورید تا آن را بخورید.
ب) می گویید که این سبزی قبلا شما را بیمار نموده و فکر می کنید صحیح نیست که آن را بخورید.
ج) چیزی نمی گویید، اما برای نشان دادن ناراحتی خود آرام بر می خیزید، میز را ترک می کنید، و به خانه بر می گردید.
 
10-در صف خرید ذرت در سالن یک سینما، ایستاده اید. فیلم چند دقیقه دیگر شروع می شود و دوست ندارید شروع فیلم را از دست بدهید. بالاخره کنار صندوق می روید، جایی که یک خانم در حال حساب کردن است. مردی که پشت سر شماست داد می زند و می گوید که نوبت من است و خانم حسابدار [صندوق دار] اول با او حساب می کند.
الف) به سادگی می گویید: ببخشید من اول بودم و سعی می کنید ذرت را بخرید.
ب) به ان مرد می گویید : به اعصابتان مسلط شوید و سپس به آن خانم می گویید، جریان چیست که اول با او حساب می کند.
ج) ناراحت می شوید، اما صبر می کنید تا خانم حسابدار [صندوق دار] سفارش شما را حساب کند و تصمیم می گیرید که دیگر به آن سینما نروید.
 
11-یک اسباب بازی را از مغازه ای می خرید. وقتی آن را به خانه می برید و باز می کنید، می بینید قسمتهایی از آن ناقص است . به مغازه بر می گردید و می خواهید یا پولتان را پس بدهد یا اسباب بازی معیوب را عوض کند. وقتی باحسابدار [صندوق دار] صحبت می کنید، او می گوید؛ خیلی بد شد اما نمی تواند کاری انجام دهد.
الف) چیزی نمی گویید، مغازه را ترک می کنید و تصمیم می گیرید دیگر به آن معازه بر نگردید.
ب) نسبت به حسابدار [صندوق دار] عصبانی می شوید، اسباب بازی را به زمین می اندازید و بیرون می روید.
ج) می گویید: می دانم خیلی بد است، اما اصرار دارم این اسباب بازی یا عوض شود یا پولش را به من برگردانید.
 .............

 
  • تعداد سوالات
    33
  • اعتبار و روایی
    دارد
  • روش نمره گذاری
    دارد
  • پاسخنامه
    دارد
  • تعداد صفحات
    15
  • نوع فایل
    PDF | Word
  • حجم فایل ها
    KB 692