یکی از مهمترین عوامل افزایش کارایی و بهرهوری افراد در هر مجموعهای احساس رضایتمندی آنها از شغلشان است و بیتردید بهرهوری سازمان درگرو بهرهوری نیروی انسانی فعال در آن است. همین موضوع میتواند نشاندهندهی اهمیت و تاثیرگذاری نیروی انسانی در هر مجموعهای باشد.
بهطور مثال اگر بخش منابع انسانی سازمان خود را مجهز به ابزارهای قدرتمند شخصیت شناسی کنید، گمان میکنید بتوانید تا حدود زیادی به محقق شدن اهداف سازمان نزدیک شوید؟
یکی از مهمترین کاربردهای MBTI را میتوان در قالب این ضربالمثل معروف توضیح داد که میگوید «هرکسی را بهر کاری ساختند». این جمله بهدرستی بیانگر یکی از قابلیتهای اصلی این آزمون است. بهطور مثال در جلسات مصاحبه برای استخدام که تمام دغدغهی مدیران استخدامی جذب نیروهایی است که بیشترین تناسب را با فرصتهای شغلی موجود داشته باشند، این ابزار میتواند بهخوبی تسهیلکنندهی فرآیند شناخت متقاضیان و درنهایت انتخاب آنها برای استخدام باشد. در چنین شرایطی میتوانید سازمان را از عواقب تشخیص نادرست تواناییهای فرد برهانید. بهبیاندیگر، دانستن تیپ MBTI افراد به شما در تشخیص زودهنگام نقاط ضعف و قوت آنها کمک بسیاری کرده و موجب میشود شخصی که ذاتا توانایی های موردنیاز برای قرار گرفتن در جایگاه شغل خاصی را ندارد بهاشتباه در آن موقعیت استخدام نمیشود.
در دنیای کسبوکار امروز، میزان پیچیدگی مدیریت بر افراد بسیار زیاد شده است و مدیریت انسانها بهعنوان سرمایههای انسانی دچار تحول و پیچیدگی بسیاری شده است، بهنحویکه جذب، نگهداشتن و توسعه نیروی انسانی را با مشکلات پیچیدهای مواجه نموده است. درگیر شدن سازمانها با چالش جذب و نگهداشت سرمایههای انسانی موجب شد تا متخصصین حوزه منابع انسانی در جستجوی راهکارهایی برای حفظ نیروهای کلیدی خود باشند. به همین منظور آسیبشناسی بامطالعه بر روی نیروهای منفک شده از مجموعه، در دستور کار قرار گرفت. پس از بررسیهای اولیه، سه عامل مهم بهعنوان عوامل اصلی خروج نیرو برای متخصصان منابع انسانی محرز شد:
نکتهی حائز اهمیت اینجاست که در نیروهای فعال در بازار فروش این معضل عیانتر بود و خروج نیرو به علت عدم علاقه و منطبق نبودن کار با تمایلات فردی و شخصیت صدمات جبرانناپذیری به همراه داشته است. بنابراین نتایج پژوهشها نشان میدهند که نقش شخصیت در انتساب وظایف شغلی باید جدیتر بررسی شود و ظرفیتها و علائق و سلایق افراد در محیط کار نیز موردتوجه قرار گیرد.
MBTI میتواند به عنوان یک ابزار چند منظوره در مراحل مختلف فرآیند مشاوره شغلی مورد استفاده قرار گیرد:
افزایش آگاهی از خود: یکی از اولین و مهمترین کاربردهای MBTI، کمک به مراجعین در درک بهتر ترجیحات، نقاط قوت و ضعف طبیعی خود است. گزارش MBTI میتواند بینشی ارزشمند در مورد نحوه کسب انرژی، پردازش اطلاعات، تصمیم گیری و سازماندهی زندگی در اختیار فرد قرار دهد. این خودآگاهی میتواند مبنایی قوی برای کاوش شغلی و شناسایی مسیرهایی که با ویژگیهای شخصیتی فرد همسو هستند، فراهم کند.
شناخت ارزشها و علایق مرتبط با شغل: اگرچه MBTI به طور مستقیم ارزشها و علایق شغلی را اندازه گیری نمیکند، اما میتواند به طور غیرمستقیم در شناسایی آنها کمک کند. برای مثال، یک فرد با ترجیح "احساسی" (F) ممکن است ارزشهایی همانند کمک به دیگران و ایجاد تاثیر مثبت را در شغل خود در اولویت قرار دهد. درک این ارتباطات میتواند به مراجعین در شناسایی مشاغلی که با ارزشها و علایق عمیق آنها همخوانی دارند، کمک کند.
تعیین محیطهای کاری ترجیحی: هر نوع شخصیتی تمایل دارد در محیطهای کاری خاصی شکوفا شود. MBTI میتواند به مراجعین کمک کند تا درک کنند که آیا آنها یک محیط کاری ساختاریافته و منظم را ترجیح میدهند یا یک محیط انعطاف پذیر و پویا؛ آیا تعاملات اجتماعی برای آنها مهم است یا استقلال و کار انفرادی؛ آیا به دنبال حل مسائل عملی هستند یا به دنبال نوآوری و ایده پردازی.
این آگاهی میتواند در انتخاب مشاغلی که با سبک کاری و نیازهای محیطی آنها سازگار است، بسیار مفید باشد.
بررسی مشاغل و صنایع بالقوه: منابع متعددی وجود دارد که ارتباط بین انواع MBTI و مشاغل مختلف را نشان میدهد. مشاوران میتوانند از این اطلاعات برای ارائه پیشنهادات شغلی اولیه به مراجعین بر اساس نوع شخصیت آنها استفاده کنند.
به عنوان مثال، انواع ISTJ و ESTJ اغلب در مشاغل مرتبط با مدیریت، حسابداری و مهندسی موفق هستند، در حالی که انواع ENFP و ENTP ممکن است در زمینههای خلاقانه، کارآفرینی و مشاوره شکوفا شوند. با این حال، مهم است که تاکید شود این پیشنهادات صرفاً نقطه شروع هستند و نباید به عنوان محدودیت در نظر گرفته شوند.
ارزیابی تناسب شغلی: هنگامی که مراجعین گزینههای شغلی خاصی را در نظر میگیرند، درک نوع شخصیت آنها میتواند به ارزیابی میزان تناسب آنها با فرهنگ سازمانی، وظایف شغلی روزانه و سبک کاری مورد نیاز کمک کند. برای مثال، یک فرد درونگرا ممکن است در یک شغل با تعاملات اجتماعی مداوم احساس خستگی و نارضایتی کند، در حالی که یک فرد برونگرا ممکن است در یک شغل با وظایف تکراری و انفرادی احساس انزوا کند.
پیشبینی رضایت شغلی: تحقیقات نشان داده است افرادی که در مشاغلی کار میکنند که با ترجیحات شخصیتی آنها همسو است، احتمالاً رضایت شغلی بیشتری را تجربه میکنند. MBTI میتواند به مراجعین کمک کند تا مشاغلی را شناسایی کنند که نه تنها با مهارتها و تجربیات آنها مطابقت دارد، بلکه با نیازها و ترجیحات روانشناختی آنها هم همخوانی دارد و احتمالاً برای آنها پاداش دهنده و انگیزه بخش خواهد بود.
درک سبکهای کاری و تعامل: آگاهی از نوع شخصیت میتواند به مراجعین کمک کند تا سبک کاری طبیعی خود (همانند نحوه رویکرد به وظایف، نحوه همکاری با دیگران، نحوه حل مشکلات و مدیریت استرس) را درک کنند. این خودآگاهی میتواند به آنها در انتخاب مشاغلی که با سبک کاری آنها سازگار است و همچنین در بهبود تعاملاتشان با همکاران و مدیران با انواع شخصیتی متفاوت کمک کند.
مدیریت ریسک و ابهام: در فرآیند تصمیمگیری شغلی، افراد با سطوح مختلفی از ریسک و ابهام روبرو میشوند. نوع شخصیت میتواند بر نحوه واکنش افراد به این شرایط تاثیر بگذارد.
برای مثال، افراد با ترجیح "داوری کننده" (J) ممکن است در شرایط مبهم احساس ناراحتی کنند و به دنبال ساختار و قطعیت باشند، در حالی که افراد با ترجیح "ادراکی" (P) ممکن است از انعطافپذیری و گزینههای متعدد استقبال کنند. درک این تفاوتها میتواند به مراجعین در اتخاذ تصمیمات شغلی آگاهانهتر و مدیریت بهتر تغییرات کمک کند.
بهبود ارتباطات و همکاری: درک انواع شخصیتی مختلف میتواند به مراجعین کمک کند تا نحوه تعامل و برقراری ارتباط با همکاران، مدیران و مشتریان با سبکهای شخصیتی متفاوت را درک کنند. این آگاهی میتواند منجر به روابط کاری موثرتر، کاهش تعارضات و بهبود عملکرد تیمی شود. مشاوران می توانند از MBTI برای آموزش مهارتهای ارتباطی متناسب با انواع شخصیتی مختلف استفاده کنند.
شناخت فرصتهای توسعه حرفهای: آگاهی از نقاط قوت و ضعف مرتبط با نوع شخصیت میتواند به مراجعین در شناسایی زمینههای توسعه حرفهای کمک کند.
برای مثال، یک فرد درونگرا ممکن است بخواهد مهارتهای شبکهسازی و ارائه خود را توسعه دهد، در حالی که یک فرد ادراکی ممکن است بر بهبود مهارتهای مدیریت زمان و برنامهریزی تمرکز کند. مشاوران میتوانند از MBTI برای کمک به مراجعین در تعیین اهداف توسعه فردی واقع بینانه و متناسب با نوع شخصیت آنها استفاده کنند.
مدیریت تغییرات شغلی: هنگام در نظر گرفتن تغییرات شغلی همانند ارتقاء، تغییر شغل یا ورود به یک صنعت جدید، درک نوع شخصیت میتواند به مراجعین کمک کند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند که با ترجیحات، نیازها و سبک کاری آنها همسو باشد. مشاوران می توانند از MBTI برای کمک به مراجعین در ارزیابی تناسب آنها با نقشها و محیطهای کاری جدید و همچنین در شناسایی چالشها و فرصتهای احتمالی مرتبط با نوع شخصیت آنها استفاده کنند.
رهبری و مدیریت: برای افرادی که در نقشهای رهبری و مدیریتی قرار دارند، درک نوع شخصیت خود و اعضای تیمشان میتواند بسیار ارزشمند باشد. MBTI میتواند به رهبران کمک کند تا سبک رهبری خود را درک کنند، نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و رویکردهای مدیریتی موثرتری را برای تعامل با افراد با انواع شخصیتی مختلف اتخاذ کنند. این میتواند منجر به افزایش انگیزه، بهره وری و رضایت شغلی در بین اعضای تیم شود.